چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند

چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند؟
هرچند فعالیت در بازارهای مالی به یادگیری نیاز دارد ولی آشنابودن به تکنیکها شرط لازم موفقیت در بازار است ، آنچه اهمیت دارد اصول و نظم شخصی است. موفقیت و توسعه فردی و اجتماعی با نظم به دست می آید.داشتن انضباط شخصی به آموخته ها نظم می دهد و معامله گر را پایبند به سیستم از پیش تعییین شده می نماید. آموخته ها باید با مباحث روانی فرد و مدیریت مالی در آمیخته شوند تا الگوی منظمی به معامله گر بدهد. به طور مثال صبور بودن با تحلیل درست و رعایت اصول مدیریت مالی می تواند منجر به موفقیت فرد در بازار مالی شود. حال اگر یک معامله گر این اصول را بداند ولی رعایت نکند نمی تواند موفق باشد و شکست خوردنش حتمی است.
مشکل آنجاست که همه چیز در نظریه قشنگ است ولی وقتی معامله گران به عمل می رسند به دشواریها برخورد می کنند .دانش جویی که در کلاس تکنیکال الگوی هارمونیک،امواج الیوت و … را بخوبی فرا می گیرد احساس می کند رمز تولید ثروت را یافته است در حالیکه هنگامی که همان مباحث را در عمل اجرا می کند نتیجه معکوس می گیرد چرا؟ چون ورود به دنیای معامله گری شرایط لازم روانی را نیاز دارد که معمولا غیر قابل یادگیری است و به تواناییهای درونی روانی فرد نیاز دارد . بنابراین حس آرامش و داشتن اعتماد به نفس کافی و پرهیز از رفتارهای هیجانی مانند ورود بی موقع و یا حس انتقام از بازار هنگام شکست می تواند مثمر ثمر باشد. به نظر من فرد معامله گر یک فرد منسجم و قوی از حیث روانی باید باشد که منطق اولویت نخست او است و توانایی کنترل رفتارهای هیجانی در هنگام مواجه با ضرر را باید داشته باشد. هر چند تکنیکهای بسیاری در بازار وجود دارد ولی هر معامله گر باید خودش به سیستم معاملاتی خود دست یابد که این مهم در کوتاه مدت نمی تواند جوابگو باشد و نیاز به تمرین و تجربه دارد.البته مطالعه روشها و تجربیات افراد بی اثر نمی باشد چرا که مطالعه باعث انسجام ذهن می شود که شرط لازم معامله گری است. معامله گری مانند شغلهای دیگر نیست که به فرد بیکار پیشنهاد شود در آن زمینه شاغل شود بلکه معامله گری ریسک پذیری،علاقه،توانایی محاسبه،قابلیت استراتژی سازی را می طلبد که معمولا در هر فردی وجود ندارد ، پس بیشتر به نظر می رسد معامله گر موفق فرد برجسته ای از لحاظ روانی هم باشد.
نگاهی به زندگینامه افراد موفق کلاسیک در این حوزه مانند وارن بافت، جورج سوروس، بن گراهام، الیوت و… همگی نشان می دهد که آنها افراد پشتکار دار و توانایی بوده اند که توانسته اند ثروت زیادی را تولید کنند (در مقاله دیگر به این خواهم پرداخت آیا معامله گر فقط خودش سود می کند یا دیگران هم بهره می برند؟) بنابراین راز توانایی آنها خوش بینی،ریسک پذیری و مطالعه فراوان می باشد.
بنابراین 3 شرط اساسی موفقیت در بازار شامل توانایی تحلیل،مدیریت مالی و روانشناسی بازار هستند که به این مجموعه سیستم معاملاتی گفته می شود. این سیستم ویژگیهایی دارد که در این یادداشت کوتاه مجال توضیح آن وجود ندارد. هر معامله گر قبل از ورود به هرگونه معامله باید برای تک تک آنها برنامه داشته باشد و همه اینها در نظم معامله گری نهفته است.
معامله گر باید پیوسته مطالعه گر باشد و نقطه پایانی در این بازار وجود ندارد. به یاد داشته اشیم هر مبالغی که در این بازار از دست می رود، هزینه فراگیری یک درس از بازار قلمداد شود.
چرا تنها داشتن دیسیپلین معاملاتی کافی نیست؟
فرض کنید که شما، معامله گر با تجربه ای باشید و بازه زمانی خود را به صورت روزانه تنظیم کرده اید، تمرکز خود را روی جفت ارز EUR/USD قرار داده اید و برای هر سیگنال سیستم خود، استاپ لاس را هم مشخص کرده اید. معامله باز می شود اما برحسب انتظارتان پیش نمی رود و با سرعت کمتری حرکت می کند اما در ادامه راه متوجه فشار کندلها می شوید؛ این طور به نظر می رسد که کسی عمداً می خواهد معامله شما را بهم بریزد. حال، چه می کنید؟ معامله به سرعت در محدوده استاپ لاس شما بسته می شود و زمان شما تمام می شود.
چه کاری باید انجام دهید؟ فقط یک جواب وجود دارد که ثابت می کند شما دارای دیسیپلین هستید – هیچ کاری نکنید. اما به یاد داشته باشید که تنها داشتن دیسیپلین و نظم فکری در معاملات فارکس کافی و موثر نیست.
دیسیپلین و انضباط روانشناختی در تجارت برای انجام درست کارها لازم است و روشی درست برای جدا شدن از احساسات است. حفظ انضباط فکری حتی چندین سال بعد از انجام معاملات به صورت حرفه ای، دشوار است و از جمله مواردی است که معامله گر به سادگی درباره آن دچار لغزش خواهد شد.
باید بدانید که خلاف جهت جریان فکر عمل کردن و دچار احساست شدن، جزو طبیعت رفتاری انسان است. به همین منظور، برای تقویت آن باید سیستمی را برای ورودی و خروجی خود در نظر بگیرید، محدودیت و اندیکاتورهای خود را مشخص کنید و در زمان شکست یک قدم به عقب برگردید و سیستم خود را دنبال کنید. به یاد داشته باشید که آزمایش سیستم ساختگیتان و تعیین محدوده در حساب دمو امری ضروری است که باید به آن توجه کنید. با این کار می توانید در دراز مدت معاملات خوبی انجام دهید.
حال سوالی مطرح می شود: تا چه حد می توانید احساسات خود را در معاملات کنترل کنید؟ هنگام گرفتن تصمیمات بزرگ، باید بر پایه عقل و استراتژی عمل کنید و از گرفتن تصمیم بر پایه احساس، دوری کنید. انجام معاملات بر اساس احساسات باعث زیان و شکست شما می شود، به همین دلیل سعی کنید تا با در نظر گرفتن استراتژی مناسب و ورود و خروج های به موقع، از اتفاقات بد در معاملات جلوگیری کنید.
حال این روش را با جزییات بیشتری بررسی می کنیم.
فرض کنید که شما از قوانین پیروی می کنید اما همچنان در انجام معاملات خود با مشکل روبرو می شوید. تصور کنید که روی سیستم خود سخت کار کرده اید و زمان زیادی را برای امتحان آن صرف کرده اید اما، در آخر، نتایج معاملاتتان رضایت بخش نیست. باید توجه داشته باشید که در مقابل سیستم خود قرار نگیرید، فکر نکردن هنگام استفاده از سیستم و استفاده نکردن از قوه فکر جهت ورود به معاملات یا خروج از آن و تنها تکیه بر سیستم مورد نظر برای انجام معاملات، نکته مثبتی است، اما آیا فکر می کنید که هیچ گاه از سیستم خود منحرف نمی شوید؟ این نکته، جایی ست که اکثر معامله گران فارکس شکست می خورند و به آن توجهی ندارند.
جدا کردن منطق و احساسات از یکدیگر، کار راحتی نیست. احساسات، قاتل تصمیمات درست در معاملات فارکس هستند اما بهتر است بدانید که هر رویکرد منطقی هم، آمیخته با احساست است. بهتر است هنگام کار در بازار فارکس ، بهترین شرایط را داشته باشید.
احساسات همیشه بزرگترین سهم را در بدترین تصمیمات دارند. برای مثال، ممکن است فردی در رابطه عاطفی خود خوشحال نباشد، اگر او رابطه را به صورت منطقی بررسی کند به نامناسب بودن آن پی خواهد برد اما، احساسات فرد باعث شناور ماندن این رابطه شده است.
هنگام تصمیم گیری درباره معاملات، همیشه یک گام به عقب بردارید و از خود بپرسید که آیا در این معامله بر اساس احساس تصمیم گیری کرده اید؟ اگر جواب سوال بله باشد، هیچ کاری انجام ندهید. اگر به سیستم خود اعتماد دارید، اجازه دهید او وارد عمل شود چون احساست شما باعث بد پیش رفتن امور می شود. برای رهایی از تصمیمات احساسی، به نکات زیر توجه کنید:
استراتژی معاملاتی خود را عاقلانه انتخاب کنید چون اشتباهات به راحتی روی می دهند، این نکته مانند یک ایست بازرسی برای جلوگیری از تصادفات است. هنگامی که از زمان ورود به معاملات و خروج از آن ها اطلاع دارید، بهتر است تریگر خود را اجرا کنید.
از انجام اصلاحات دوری کنید، حتی اگر در نظر شما، شرایط بازار نامناسب باشد، به سیستم اجازه دهید تا کار خود را انجام دهد و استاپ لاس را تعیین کند، مداخلات شما تنها باعث عملکرد بد سیستم می شود. البته توجه داشته باشید که گاهی اوقات ممکن است تا 50% درست پیش بروید زیرا دنیای معاملات، دنیای متغیری است. هدف ما از ذکر این مطالب توجیه کردن مخاطب در استفاده از احساسات است، شاید فکر می کنید که احساسات شما درست عمل می کنند اما در واقعیت، این طرز فکر، صحت ندارد.
بزرگترین اشتباه این است که به ترمینال تجاری و چراغ های چشمک زن خود نگاه کنید. اگر معاملات خود را انجام داده اید ، ترمینال و صفحه نمایش خود را خاموش کنید و اگر نیاز باشد اجازه دهید فرد دیگری آن را قفل کند تا نتوانید به آن دسترسی داشته باشید. ایجاد موانع، بهترین راه برای عدم مداخله شما در وظایف سیستم است.
اگر معامله گری هستید که معاملات خود را به صورت روزانه انجام می دهید، بهتر است در انتهای روز، معاملات خود را چک کنید. بی حوصلگی در انجام معاملات، یکی از تأثیرگذارترین عوامل در کسب نتایج بد است به همین دلیل سعی کنید در مکان مورد علاقه خود بنشینید.داشتن وقت آزاد در انجام معاملات روزانه، یکی از بهترین فرصت هایی است که معامله گران باید از آن استفاده کنند.
فرض کنید به طور متوالی چندین بار ضرر کرده اید چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند و کم کم از جفت ارزی که به شما ضرر رسانده است متنفر می شوید و تصمیم می گیرید تا پول از دست رفته خود را پس بگیرید، اما در هر بار ورود شما، به نظر می رسد که شخصی قیمت ها را دستکاری میکند چون روند قیمت همزمان با ورود شما، به صورت معکوس حرکت می کند و این شمایید که تصمیم می گیرید تا از این روند انتقام بگیرید.
به این ترتیب، مارپیچ احساست شما برای انتقام آغاز می شود. بعضی افراد هم تصمیم به افزایش حجم معاملات خود می گیرند، به یاد داشته باشید که نمی توانید 5 بار پشت هم ببازید. گاهی اوقات با استفاده از تاکتیک هایی می توانید تا حدی ضرر معاملات بد خود را جبران کنید.
سریع نترسید یا هیجان زده نشوید چون این مسئله روی تصمیم گیری شما بعد از انجام معاملات تأثیر می گذارد. بسیاری از معامله گران با نگاه کردن به نمودار و دیدن باخت خود و یا بالعکس، تصمیمات احساسی می گیرند. کاهش قیمت ها همیشه اتفاق می افتد، معمولاً معامله گران فارکس به ندرت می توانند بدون تجربه کردن ضرر، معاملات خود را انجام دهند.
تا زمانی که سیگنال بستن معاملات را دریافت نکرده اید، از معامله خارج نشوید و با بستن معاملات به دلیل ترس از معکوس شدن ترند و حفظ موقعیت خود، پتانسیل بدست آوردن سود خود را محدود نکنید. باخت درمعاملات فارکس، باعث می شود که معامله گر با تردید و ترس بیشتر به انجام معاملات خود ادامه دهد. می توان چنین وضعیت پیش آمده را با بازی بوکس مقایسه کرد.
زمانی که ضربه خوبی را بزنید، مکث نمی کنید و به تلاش خود برای گرفتن امتیاز بیشتر، ادامه می دهید. گاهی اوقات در انجام معاملات می خواهید به پول دست یابید و نیازی نیست تا برای بدست آوردن پول بیشتر تلاش کنید. همیشه به سیستم خود فرصت فرستادن سیگنال را بدهید.
ممکن است حس کنید که ما این نکات را بارها تکرار می کنیم اما تکرار همیشه اصلی مهم در یادگیری و به خاطر سپردن موارد مهم است تا میزان اشتباهات را در به کارگیری سیستم مورد نظر بکاهد.
بهتر است درک درستی از معاملات بلند مدت کسب کنید، فارکس، کازینو نیست بلکه یک درگیری بلند مدت است. معامله گر باید به این درک برسد که یک معامله بد می تواند چندین بار اتفاق بیفتد اما بعد از 1000 بار معامله، نتیجه تقریباً به نفع او خواهد شد. اگر یک روز، هفته، ماه و یا حتی یک سال بد معاملاتی داشته اید به این معنا نیست که باید شرایط را تغییر دهید بهتر است به این شرایط به گونه ای مثبت نگاه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید و برای اصلاح آنها تلاش کنید.
معمولاً اشتباهات بلند مدت زمانی بوجود می آیند که فرد بعد از پشت سر گذاشتن یک دوره خوب معاملاتی به خود مغرور و در انجام معاملات خود دچار شکست شود. توجه داشته باشید که حتی معامله گران حرفه ای هم بعد از تجربه یک دوره شکست طولانی روحیه خود را از دست می دهند، معاملات همیشه با نوسان همراه هستند، بنابراین تجربه شکست و پیروزی در این زمینه امری طبیعی است.
استفاده از دیسیپلین و برنامه در معاملات می تواند شما را به موفقیت برساند، می توانید سیستم مورد نظر خود را آزمایش کنید و نقاط ضعف آن را در معاملات دراز مدت شناسایی کنید. اگر شما فردی باشید که در زندگی روزانه خود، دیسیپلین خاصی نداشته باشید، در انجام معاملات فارکس هم قطعاً به مشکل بر خواهید خورد. بهترین کار، تغییر خودتان است. یکی از کتاب هایی که در این زمینه می تواند به شما کمک کند، کتاب « دیسیپلین برابر است با آزادی» اثر جاکو ویلینک است.
سیستم های آزمایشی تنها در محدوده مورد نظر شما کارایی دارند به همین دلیل سعی کنید که آنها را در حساب دموی خود امتحان کنید. سیستم را دنبال کنید و از اعمال تغییرات غیرضروری در آن پرهیز کنید. اگر محدودیت شما برای ورود به اندازه ¾ رعایت شده باشد، از انجام این معامله پرهیز کنید. اگر هم تصمیم به ورود گرفتید، به نتیجه آن نگاه نکنید چون ممکن است براساس احساسات خود تصمیم گیری کنید و معاملات را برای جبران ضرر ادامه دهید.
بدانید که به تنهایی نمی توانید جلوی احساسات خود را بگیرید، زمانی که متوجه اشتباه خود می شوید، ممکن است با خود بگویید که دیگر آن را تکرار نخواهید کرد اما دوباره اشتباه خود را تکرار می کنید و در نتیجه در دیسیپلین خود شکست می خورید. در چنین مواقعی بهتر است به این مقاله باز گردید و مراحل کنترل احساسات را پله به پله دنبال کنید.
تحلیل، بررسی و اخبار بازار ارزهای دیجیتال
سایت ارزدیجیتال به عنوان رسانه تخصصی حوزه ارزهای دیجیتال، فعالیت خود را از مرداد 1396 آغاز کرد. تیم جوان ارزدیجیتال مسئولیت خود را آشنایی مردم با فناوریهایی نظیر رمز ارز، بیت کوین و بلاک چین میداند. سرمایهگذاری در این پدیده نوظهور پس از شکوفایی اینترنت و بسترهای پرداخت متمرکزی مانند پی پال، وبمانی و پرفکت مانی، بین مردم به محبوبیت بالایی دست پیدا کرد؛ بطوریکه در اواخر سال 2017 و همزمان با افزایش قیمت دلار و قیمت طلا، خرید بیت کوین در کشور رونق شدیدی گرفت. سایت ارزدیجیتال تلاش میکند تا با آموزش اینکه بیت کوین چیست و همچنین مفاهیم ابتدایی این حوزه به همراه روشهای تجزیهوتحلیل بازار ارزهای دیجیتال مانند تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال، گامهای ابتدایی آگاهیبخشی را همگام با پیشرفت این پدیده بردارد. بسترهای فراهم شده مانند سیستم رصد نرخ ارز و قیمت ارز دیجیتال در کنار مقالات و آموزشهایی که توسط سایت ارزدیجیتال تهیه میشود، جهت ابهامزدایی از اشکلاتی است که به دلیل نبود اطلاعات کافی در سالهای گذشته گریبانگیر این صنعت شده و نتایج آن کلماتی مانند بیت کویینها ، رواج طرح پانزی و هجوم غیرمنطقی مردم به سمت سرمایهگذاری در فعالیتهایی چون استخراج بیت کوین و خرید ماینر بوده است.
- برگزیده
- سوالات متداول
- ویدئو آموزشی
- اینفوگرافیک
- شرایط و قوانین استفاده
- مبدل قیمت ارز دیجیتال
- محاسبه سود استخراج
- قیمت ارز دیجیتال
- ابزارهای ارزدیجیتال
- آشنایی با بلاک چین
- آشنایی با بیت کوین
- آشنایی با اتریوم
- صفر تا صد امنیت
- تحلیل قیمت بیت کوین
- تحلیل قیمت آلت کوینها
- تحلیل قیمت اتریوم
- تحلیل فاندامنتال
- فرصتهای شغلی
- تبلیغات
- درباره ما
- ارتباط با ما
کلیه حقوق این سایت نزد ارزدیجیتال محفوظ بوده
و بازنشر محتوا با ذکر منبع بلامانع است.4 دلیل برای شکست بیشتر معامله گران ، و چگونه می توانید از آنها دوری کنید
اهرم بیش از حد معمولاً نتیجه اعتماد بیش از حد معامله گران به نتیجه تجارت است. این شبیه به هدف دویدن در خانه در هر نوسان است. مشکل این رویکرد این است که به طرز باورنکردنی پایدار نیست.
محافظت از وجوه با دستور توقف ضرر و به حداقل رساندن خطر ضرر برای کلیه بازرگانان مناسب است.
هنگام شروع کار ، هر واحد مالی بسیار حیاتی است. به همین ترتیب ، باید از قوانین سختگیرانه مدیریت پول برای محافظت از سرمایه خود پیروی کنید.
اقدامات غیر انضباطی و غیرمسئولانه چرخه ای رایج است که تجار تازه کار در آن سقوط می کنند و باعث شکست آنها می شود.
تجارت برای هر کس یک کار چالش برانگیز است. با این حال ، هنگام معامله در بازارهای رمزنگاری ، معاملات آتی یا حاشیه به دلیل نوسانات شدید موجود در این بازارها حتی دشوارتر است
برای گشتن در بازارهای رمزنگاری ایمن ، معامله گران باید بدانند که چگونه ریسک را مدیریت کنند و از اشتباهات پرهزینه ای که به سرمایه گذاری آنها آسیب می رساند اجتناب کنند. به همین ترتیب ، درک همه مشکلات متداول که باعث شکست معامله گران می شود ضروری است ، بنابراین می توانید از آنها جلوگیری کنید و به یک معامله گر موفق تبدیل شوید.
سو-استفاده بیش از حد
یکی از دلایل متداول در شکست معامله گران ، استفاده از اهرم بیش از حد است. اهرم بیش از حد نتیجه اعتماد بیش از حد معامله گران به نتیجه تجارت است. این شبیه به هدف دویدن در خانه در هر نوسان است. مشکل این رویکرد این است که به طرز باورنکردنی پایدار نیست.
استفاده از مقادیر زیاد اهرم می تواند دو نتیجه برای معامله گران فراهم کند. امیدوار کننده ترین نتیجه این است که تجارت موفقیت آمیز است و منجر به سود قابل توجهی می شود. با این حال ، موقعیت های دارای اهرم بالا نیز می توانند در صورت نامطلوب شدن موقعیت ، به میزان مساوی زیان وارد کنند.
با بی ثباتی و غیرقابل پیش بینی بودن معاملات رمزنگاری ، نتیجه محتمل بیشتر متحمل شدن ضرر همان اندازه پر سود است که سودآوری آن نیز خواهد بود. علاوه بر این ، اگر بازار بسیار بی ثبات باشد ، ضرر می تواند کل سرمایه های یک معامله گر و حتی بیشتر از آن را از بین ببرد.
معامله گران موفق هرگز معامله هایی را انجام نمی دهند که بیش از توان آنها یا حتی فراتر از استراتژی آنها باشد. به همین ترتیب ، معامله گران تازه کار باید بیشترین توجه را به حفظ سرمایه داشته باشند و هدفشان پیروزی های ناچیز و مداوم است که با گذشت زمان افزایش می یابد. رشد افزایشی در مجموع معاملات به عنوان یک استراتژی از اهمیت بیشتری برخوردار است. رشد ناچیز اما ثابت باعث می شود تا معامله گران در دراز مدت سرمایه گذاری های خود را افزایش دهند.
مدیریت ریسک ضعیف
دلیل دیگر عدم موفقیت بازرگانان به دلیل مدیریت ضعیف ریسک است. استراتژی های مدیریت ریسک باید به طور باورنکردنی با هر میزان ضرر منفی باشد. صرافی ها ، مانند Binance ، ابزارهای معاملاتی مانند سفارشات توقف ضرر را ارائه می دهند که ضرر و زیان یک معامله را به حداقل می رساند. سفارشات توقف ضرر در صورت عدم عملکرد مطابق انتظار ، به معامله گران اجازه می دهد از موقعیت خود خارج شوند.
وقتی بازرگانان از ابزارهای تجاری که به آنها چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند کمک و محافظت می کند استفاده نمی کنند ، سرمایه سرمایه گذاری آنها را در معرض خطرات بی مورد قرار می دهد. نه تنها ابزاری مانند دستورات توقف به معامله گران کمک می کند تا از وجوه خود محافظت کنند ، بلکه درصورتی که کاربر فعال نباشد ، همانطور که بازارهای رمزنگاری فعال هستند نیز همچنان فعال می مانند. مثالی را در نظر بگیرید که اهمیت سفارشات توقف ضرر را نشان می دهد. فرض کنید بیت کوین بیش از 10٪ یک شبه سقوط می کند و باعث ایجاد یک تماس حاشیه ای می شود که به دلیل دور بودن از بازار نمی توانستید با آن مواجه شوید. در نتیجه ، کل سرمایه گذاری شما کاملاً برطرف شد. یک دستور توقف ضرر می تواند به طور کلی از این امر جلوگیری کند. بنابراین ، محافظت از وجوه خود با تمام ابزارهای موجود و به حداقل رساندن خطر ضرر برای کلیه بازرگانان مناسب است.
اتخاذ موقعیت های بزرگ و پرخطر
معامله گران تازه کار اغلب طعمه ایده "بزرگ شدن یا رفتن به خانه" می شوند و بیشتر سرمایه خود را در یک تجارت واحد فرو می برند. این نه تنها بی پروا و خطرناک است بلکه منطق آن نیز کاملاً ناقص است. هنگام شروع کار ، هر واحد مالی بسیار حیاتی است. به همین ترتیب ، برای محافظت از سرمایه خود باید به قوانین دقیق مدیریت پول پایبند باشید. در واقع ، موفق ترین معامله گران قوانین و محدودیت های مشابهی را در هر معامله دنبال می کنند.
تجارت 10 درصدی برای اکثر سرمایه گذاران یک تجارت بسیار پر خطر محسوب می شود. به عنوان مثال ، اگر 1000 دلار برای تجارت داشتید ، تجارت 10٪ به ارزش 100 دلار تجارت پر خطر خواهد بود ، فقط به این دلیل كه اگر 100 دلار (به استثنای هزینه ها و هزینه های مالی) را از دست می دادید ، فقط می توانید 10 معامله دیگر انجام دهید. قبل از اینکه بودجه شما تمام شود در عوض ، تجارت با 1٪ یا حتی کمتر بسیار عاقلانه تر است. از این طریق می توانید بدون شکستن بانک ، نحوه کار در بازار را یاد بگیرید و زیان خود را بپردازید. با جمع شدن بردهای بیشتر ، در نهایت بودجه بیشتری برای کار خواهید داشت. در آن مرحله ، شما ممکن است با مقادیر ارزش بالاتری معامله کنید ، اما درصد بودجه شما متزلزل نخواهد شد ، و شما را به یک معامله گر باتجربه تبدیل می کند.
مسئولیت معامله نکردن
روانشناسی و احساسات تأثیر زیادی در نحوه تجارت تاجران دارند. به همین دلیل ، اقدامات غیر انضباطی و غیرمسئولانه یک چرخه رایج است که تجار تازه کار در آن سقوط می کنند و باعث شکست آنها می شود. به همین ترتیب ، تجارت اجباری و قمار راهی مطمئن برای از دست دادن در دراز مدت است. هنگامی که معامله گران با یک خط از دست دادن روبرو می شوند ، ممکن است روند تغییر وضعیت و جلوگیری از خونریزی چالش برانگیز باشد. در این شرایط ، گاهی اوقات ، بهترین تجارت اصلا تجارت نیست.
Binance مکانیزمی برای کمک به بازرگانان در جلوگیری از این رفتار ایجاد کرده است که عملکرد Cooling-off Period نامیده می شود . فعالیت های معاملات آتی را برای مدت زمان مشخصی غیرفعال می کند.
شکل غیرمسئولانه دیگر تجارت زمانی رخ می دهد که تجار تازه کار درک درستی از محصولاتی که تجارت می کنند ندارند. به عبارت دیگر ، آنها کورکورانه تجارت می کنند. اختصاص دادن زمان برای یادگیری درمورد محصولاتی که تجارت می کنید و اصول اساسی آن ، رقابتی تیزتر به شما می دهد و به شما کمک می کند تا کنترل بیشتری بر اعمال خود داشته باشید.
درباره تجارت مسئولانه در Binance بیشتر بدانید !
بازرگانان اغلب شکست می خورند زیرا معاملات را به اندازه کافی جدی نمی گیرند. بیشتر معامله گران بی تجربه به دنبال روش های سریع ثروتمند شدن هستند و نحوه برخورد خود با بازار را به اندازه کافی آماده نمی کنند. در واقع ، برخی از بازرگانان بی تجربه حتی بدون آنکه متوجه باشند در حال قمار هستند. از طرف دیگر معامله گران موفق قمارباز نیستند. آنها مسئولیت اعمال خود را می پذیرند. معاملات باید به خوبی برنامه ریزی شده و متفکرانه باشد. اگر می خواهید به طور مداوم سود کسب کنید ، باید مسئولیت پذیرانه تجارت کنید.
هنگام تجارت با مسئولیت پذیری ، هر معامله باید دارای هدفی باشد و در بهترین حالت ممکن محافظت شود - با استفاده از ابزاری برای به حداقل رساندن خطر. هنگامی که موفقیت آمیز انجام شود ، بازرگانان نتایج بهتری خواهند داشت ، و آنها را بیشتر تشویق به اجرای بهترین روش ها می کنند.
اگر به دنبال شروع کار هستید اما نمی خواهید راه سخت تجارت چقدر سخت را بیاموزید ، Binance یک گزینه عالی است.
برای اطلاعات بیشتر موارد پشتیبانی زیر را بخوانید:
(پشتیبانی) نحوه ثبت سفارش توقف ضرر و گرفتن سود
(چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند وبلاگ) چگونه Binance جدی تر معامله مسئولیت پذیر را انجام می دهد و شما نیز باید این کار را انجام دهید
چرا اکثر معامله گران شکست می خورند و چگونه می توان موفقیت معاملاتی را افزایش داد
بی ثباتی بازار مالی بزرگ و دسترسی روزافزون افراد معمولی ، معاملات فعال را بسیار محبوب کرده است ، اما هجوم معامله گران جدید با موفقیت های متفاوتی روبرو شده است.
الگوهای خاصی وجود دارد که ممکن است معامله گران سودآور را از کسانی که در نهایت پول از دست می دهند ، جدا کند. و در واقع ، یک اشتباه خاص وجود دارد که در تجربه ما بارها و بارها تکرار می شود. مهمترین اشتباهی که منجر به از دست دادن معامله گران شد ، چیست؟
در اینجا یک نکته وجود دارد – این به نحوه ارتباط ما انسان ها با برد و باخت مربوط می شود
روانشناسی انسانی ما حرکت در بازارهای مالی را که مملو از عدم قطعیت و ریسک است ، مشکل می کند و در نتیجه رایج ترین اشتباه معامله گران با استراتژی های ضعیف مدیریت ریسک انجام می شود.
معامله گران غالباً جهت بازار را درست می گویند ، اما مشکل این است که چقدر سود در زمانی که حق با آنهاست در مقایسه با میزان ضررشان در اشتباه است.
خط پایین، معامله گران تمایل دارند در معاملات برنده کمتر از معاملات از دست رفته معامله کنند.
قبل از بحث در مورد چگونگی حل این مشکل ، ایده خوبی است که درک بهتری از دلایل معامله گران در وهله اول داشته باشید.
شرط بندی ساده – درک تصمیم گیری از طریق برد و باخت
ما به عنوان انسان تمایلات طبیعی و گاه غیر منطقی داریم که تصمیم گیری ما را تیره می کند. ما برای نشان دادن این کمبود رایج ، از بینش ساده و درعین حال عمیق که برنده جایزه نجیب در اقتصاد شد ، استفاده خواهیم کرد. اما ابتدا یک آزمایش فکری:
اگر من شرطی ساده را بر اساس تلنگر کلاسیک سکه به شما پیشنهاد کنم ، چه می کنید؟ فرض کنید یک سکه عادلانه است که احتمالاً “سر” یا “دم” را نشان می دهد ، و من از شما می خواهم که نتیجه یک تلنگر را حدس بزنید.
اگر درست حدس بزنید ، 1000 دلار برنده می شوید. اشتباه حدس بزنید ، چیزی دریافت نمی کنید. اما برای جالب توجه کردن ، من گزینه B را به شما می دهم – 400 دلار سود. کدامیک را برمی گزینید؟
بازگشت مورد انتظار
50 chance احتمال 1000 دلار و 50 chance احتمال 0 دلار
از دیدگاه منطقی ، انتخاب A از نظر ریاضی بسیار منطقی است ، همانطور که می توانید چرا بیشتر معامله گران شکست می خورند انتظار داشته باشید 500 دلار به دست آورید و بنابراین سود را حداکثر کنید. انتخاب B فی نفسه اشتباه نیست. با صفر بودن خطر از دست دادن ، نمی توانید برای پذیرش سود کوچکتر مقصر شناخته شوید. و ناگفته نماند که این خطر را دارید که از طریق انتخاب A هیچ سودی نداشته باشید – در واقع 400 دلار ارائه شده در انتخاب B را از دست می دهید.
بنابراین نباید چندان تعجب آور باشد که آزمایش های مشابه نشان می دهد اکثر آنها “B” را انتخاب می کنند. وقتی نوبت به دستاوردها می رسد ، ما بیشتر اوقات به آن تبدیل می شویم ریسک گریز و سود معینی را به دست آورید اما ضررهای احتمالی چیست؟
رویکرد متفاوتی را در مورد آزمایش فکری در نظر بگیرید. با استفاده از سکه یکسان ، احتمال یکسان ضرر 1000 دلاری و 0 دلار در انتخاب A. به شما پیشنهاد می کنم. انتخاب B یک ضرر 400 دلاری مشخص است. کدامیک را برمی گزینید؟
بازگشت مورد انتظار
50 chance احتمال -1000 دلار و 50 chance احتمال 0 دلار
در این مورد ، انتخاب B تلفات را به حداقل می رساند و بنابراین انتخاب منطقی است. و با این حال آزمایش های مشابه نشان داده است که اکثر آنها “A” را انتخاب می کنند. وقتی نوبت به ضررها می رسد ، ما به “ریسک طلب” تبدیل می شویم. اکثر افراد در مورد سود از ریسک اجتناب می کنند ، اما اگر به معنای اجتناب از ضرر باشد ، به طور جدی به دنبال ریسک هستند.
یک تمرین فرضی سکه به سختی می تواند باعث از بین رفتن خواب شود ، اما این رفتار طبیعی انسان و ناهماهنگی شناختی اگر به تصمیم گیری در زندگی واقعی گسترش یابد ، به وضوح مشکل ساز است. و در واقع این پویایی است که به توضیح یکی از رایج ترین اشتباهات در معاملات کمک می کند.
ضررها از نظر روانشناختی بسیار بیشتر از آنکه دستاوردها به لذت برسند آسیب می رساند.
دانیل کانمن و آموس تورسکی آنچه را “مقاله ای بنیادی در اقتصاد رفتاری” می نامند منتشر کردند که نشان می داد انسانها در مواجهه با دستاوردها و ضررهای احتمالی اغلب تصمیمات غیر منطقی می گیرند. کار آنها مختص تجارت نبود اما پیامدهای روشنی برای مطالعات ما دارد.
مفهوم اصلی ساده و در عین حال عمیق بود: اکثر مردم تصمیمات اقتصادی را نه بر اساس سودمندی مورد انتظار بلکه بر اساس نگرش خود نسبت به برد و باخت می گیرند. به سادگی قابل درک بود که یک فرد منطقی صرفاً بر اساس حداکثر سود و به حداقل رساندن ضرر تصمیم می گیرد ، اما اینطور نیست. و همین ناسازگاری در معاملات در دنیای واقعی دیده می شود…
ما در نهایت قصد داریم در معاملات خود به سود برسیم. اما برای انجام این کار ، ما باید خود را مجبور کنیم که از احساسات طبیعی خود عبور کرده و در تصمیم گیری های تجاری خود منطقی عمل کنیم.
اگر هدف نهایی حداکثرسازی سود و کاهش خسارت باشد ، سود 500 دلاری به طور کامل زیان 500 دلاری را جبران می کند.
با این حال ، این رابطه خطی نیست. تصویر زیر نگاهی تقریبی به ما می دهد که چگونه اکثر آنها می توانند “لذت” و “درد” خود را از دستاوردها و زیان ها رتبه بندی کنند.
نظریه چشم انداز: معمولاً ضررها بسیار بیشتر از سودهایی که باعث لذت می شوند
شکل 3. دارای مجوز تحت CC BY-SA 3.0 از طریق Wikimedia Commons
احساس منفی ناشی از از دست دادن 500 دلار می تواند به طور قابل توجهی بیشتر از احساس مثبت ناشی از افزایش 500 دلار باشد ، و تجربه هر دو با وجود هیچ ضرر پولی ، احساس بدتری را به همراه خواهد داشت.
در عمل ، ما باید راهی برای اصلاح آن منحنی مطلوبیت پیدا کنیم-سودها و ضررهای معادل را جبران کننده تلقی کنیم و بنابراین تصمیم گیرندگان کاملاً منطقی باشیم. با این وجود گفتن این امر بسیار ساده تر از انجام آن است.
شکل 4. دارای مجوز تحت CC BY-SA 3.0 از طریق Wikimedia Commons
درصد بالای برد نباید هدف اصلی باشد
هدف اصلی شما باید یافتن معاملاتی باشد که به شما امتیاز می دهد و مشخصات ریسک نامتقارن را ارائه می دهد.
این بدان معناست که هدف اصلی شما باید دستیابی به نسبت “خطر/پاداش” (R/R) قوی باشد ، که به سادگی نسبت میزان خطرپذیری شما نسبت به میزان دریافتی است. فرض کنید شما در حدود 50 the مواقع درست می گویید ، یک انتظار منطقی. اگر حداقل دستاوردها و ضررهای شما باید حداقل 1/1 باشد ، اگر به حداقل برسید.
برای اینکه حساب ریاضی به نفع شما باشد ، یک معامله گر که تقریباً 50 درصد از معاملات خود را به دست می آورد ، باید واحد پاداش بیشتری را در مقابل ریسک ، مثلاً 1.5: 1 یا حتی 2: 1 یا بیشتر هدف قرار دهد.
بسیاری از معامله گران از تلاش برای دستیابی به درصد برد بالا قطع می شوند ، که وقتی به تحقیقاتی که قبلاً در مورد بیزاری از ضرر انجام داده بودیم فکر کنید ، قابل درک است. و در تجربیات خود تقریباً این حقیقت را تشخیص می دهید که از باختن خوشتان نمی آید. اما از نقطه نظر منطقی ، انتظار واقعی بودن در همه زمان ها واقع بینانه نیست. از دست دادن تنها بخشی از این روند است ، واقعیتی که به عنوان یک معامله گر باید با آن راحت باشید.
دستیابی به نرخ پیروزی 45٪ با نسبت R/R 2: 1 واقع بینانه تر و سودمندتر از آن است که در 65٪ از ایده های تجاری خود درست باشید ، اما فقط دارای مشخصات ریسک/پاداش 1: 2 باشید. در کوتاه مدت لذت بردن از “برنده شدن” بیشتر باعث می شود که احساس خوبی داشته باشید ، اما با گذشت زمان عدم دستیابی به هیچ نتیجه ای باعث ناامیدی می شود. و یک ذهن ناامید تقریباً به اشتباهات بیشتری منجر می شود.
جدول زیر ریاضیات را به خوبی نشان می دهد. در طول یک نمونه تجاری 20 نفره ، می توانید به وضوح مشاهده کنید که چگونه مشخصات ریسک/پاداش مطلوب همراه با بازندگان بیشتر از برندگان می تواند مولدتر از مشخصات نامطلوب ریسک/پاداش همراه با تعداد بسیار بیشتری از برندگان باشد. معامله گر در 45 درصد از معاملات با مشخصات 2: 1 R: R جلوتر می رود ، در حالی که معامله گر با نرخ برد 65 درصد ، اما تنها نصف سود برنده در مقابل بازنده ، با خالص اندکی به دست می آید. ضرر – زیان.
ترجیح می دهید کی باشید؟ معامله گری که 7 واحد مثبت نشان می دهد اما بیشتر از آنکه برنده شود ، ضرر می کند ، یا معامله کننده ای که کمی منفی به نظر می رسد اما بیشتر از “حق با” بودن لذت می برد. به نظر می رسد انتخاب آسان است.
استفاده از توقف ها و محدودیت ها – مدیریت خوب پول
انسان ماشین نیست و کار بر خلاف جانبداری های طبیعی ما نیاز به تلاش دارد. هنگامی که یک برنامه تجاری دارید که از نسبت پاداش/ریسک مناسب استفاده می کند ، چالش بعدی این است که به برنامه پایبند باشید. به یاد داشته باشید ، طبیعی است که انسانها بخواهند ضررهای خود را حفظ کرده و زودتر از آن سود ببرند ، اما این باعث بد معامله می شود. ما باید بر این تمایل طبیعی غلبه کنیم و احساسات خود را از معامله دور کنیم.
یک راه عالی برای این کار این است که تجارت خود را از ابتدا با سفارشات Stop-Loss و Limit راه اندازی کنید. اما آنها را به منظور تنظیم آنها برای دستیابی به نسبت خاصی تنظیم نکنید. شما هنوز هم می خواهید از تجزیه و تحلیل خود برای تعیین منطقی ترین قیمت ها برای توقف و محدود کردن سفارشات استفاده کنید. بسیاری از معامله گران از تجزیه و تحلیل فنی استفاده می کنند ، که به آنها امکان می دهد نقاطی را در نمودارها که ممکن است نامعتبر (باعث توقف ضرر شما) یا اعتبار معامله شما (راه اندازی سفارش محدود) شود ، شناسایی کنند. تعیین نقاط خروجی زودتر از موعد به شما کمک می کند تا نسبت پاداش/ریسک مناسب (1: 1 یا بالاتر) را از ابتدا دنبال کنید. هنگامی که آنها را تنظیم کردید ، به آنها دست نزنید. (یک استثنا: شما می توانید توقف خود را به نفع خود جابجا کنید تا سود را با حرکت بازار به نفع شما قفل کند.)
به ناچار زمان هایی پیش خواهد آمد که یک معامله علیه شما حرکت می کند ، باعث توقف ضرر شما می شود ، اما در نهایت بازار در جهت معامله ای که به تازگی متوقف شده بود ، برعکس می شود. این می تواند یک تجربه خسته کننده باشد ، اما باید به خاطر داشته باشید که این یک بازی اعداد است. انتظار این است که هر بار یک معامله بازنده به نفع شما عمل کند شما را در معرض ضررهای اضافی قرار می دهد ، شاید اگر به اندازه کافی فاجعه بار باشد. اعتراض به ضررهای متوقف کننده چون آنها شما را مجبور به شکست می کنند ، بسیار خود را شکست می دهد-این هدف آنها است.
مدیریت ریسک خود از این طریق بخشی از چیزی است که بسیاری از معامله گران آن را می نامند “ مدیریت مالی ”. حضور در سمت راست بازار یک چیز است ، اما تمرین ضعیف مدیریت پول ، سوددهی را در نهایت دشوارتر می کند.
برنامه بازی: همه را با هم ببندید
معاملات را با توقف و محدودیت نسبت پاداش/ریسک 1: 1 و ترجیحاً بیشتر تعیین کنید
هر زمان که معامله ای انجام می دهید ، مطمئن شوید که از سفارش توقف ضرر استفاده می کنید. همیشه اطمینان حاصل کنید که هدف سود شما حداقل به اندازه توقف ضرر شما با قیمت ورودی شما فاصله دارد ، و باز هم ، همانطور که قبلاً بیان کردیم ، شما به طور ایده آل باید نسبت ریسک/پاداش حتی بیشتر را هدف بگیرید. سپس می توانید جهت بازار را فقط در نیمی از زمان به درستی انتخاب کنید و همچنان بازدهی مثبت در حساب خود داشته باشید.
فاصله واقعی که توقف ها و محدودیت های خود را قرار می دهید بستگی به شرایط موجود در بازار در آن زمان دارد ، مانند نوسانات ، و جایی که حمایت و مقاومت را مشاهده می کنید. می توانید نسبت پاداش/ریسک یکسانی را در هر معامله اعمال کنید. اگر سطح توقف شما 40 نقطه تا ورود است ، باید 40 امتیاز یا بیشتر از آن را هدف سود داشته باشید تا حداقل نسبت R/R 1: 1 را بدست آورید. اگر سطح توقف شما 500 نقطه دورتر است ، هدف سود شما باید حداقل 500 امتیاز فاصله داشته باشد.
به طور خلاصه ، با این واقعیت که از دست دادن بخشی از معاملات است ، راحت باشید ، ضررها و محدودیت هایی را تعیین کنید تا ریسک خود را زودتر مشخص کنید و در هنگام برنامه ریزی معاملات ، به نسبت مناسب ریسک/پاداش دست یابید.