مقالات آموزشی

قراردادهای آتی و آینده چیست؟

۰۹:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۰

دبیرکل ناتو: قوای نظامی تمام اروپا را تقویت می‌کنیم

دبیرکل ناتو گفت، این اتحاد نظامی قصد دارد توان نظامی خود را نه فقط در جبهه شرقی اروپا بلکه در کل این قاره تقویت کند.

به گزارش مشرق، «ینس استولتنبرگ» دبیرکل ناتو روز دوشنبه گفت، این اتحاد نظامی نه فقط در جبهه شرقی اروپا بلکه در کل این قاره قصد تقویت نیروی نظامی را دارد.

به نوشته خبرگزاری «اسپوتنیک»، دبیرکل ناتو در مصاحبه با نشریه‌ای اسپانیایی گفت، هیچکس نمی‌تواند دقیقاً پیش‌بینی کنددرگیری در اوکراین چه زمانی خاتمه می‌یابد اما پاییز سال گذشته اطلاعاتی در اختیار اوکراین قرار گرفت که تخاصمی طولانی در پیش است.

او با اشاره به نشست ماه آتی در شهر مادرید گفت، ناتو به‌دنبال تقویت همکاری‌ها با اتحادیه اروپا و کشورهای حوزه اقیانوس هند-آرام خواهد بود.

استولتنبرگ افزود، ناتو انتظار دارد برگزاری این نشست آمادگی برای تقویت توان نظامی کل اروپا و نه فقط جبهه شرقی را به میزان زیادی افزایش دهد.

دبیرکل ناتو درباره این نشست گفت: «در نشست مادرید راه پیش رو برای یک دهه آینده را تعیین خواهیم کرد. ما دفاع و بازدارندگی خود را برای جهانی خطرناک‌تر باز آرایی خواهیم کرد».

کمک‌های نظامی ناتو به اوکراین در حالی که رژیم کی‌یف حملات توپخانه‌ای علیه منطقه خودمختار روس‌تبار دونباس را بدون توجه به هشدارهای روسیه ادامه می‌داد، در نهایت به تصمیم مسکو برای اجرای «عملیات ویژه در اوکراین» منجر شد.

از زمان شروع این درگیری‌ها، کشورهای عضو ناتو کمک نظامی و مالی به اوکراین را چند برابر کرده و تنش‌ها در این کشورها تشدید کرده‌اند. علاوه بر این، آمریکا و متحدانش به اعزام نیرو و تسلیحات به کشورهای شرق اروپا به‌ویژه لهستان روی آورده‌اند.

«لو شایه» سفیر چین در فرانسه روز جمعه در این‌باره گفته است: «از دید چینی‌ها، علت [این جنگ] پنج حلقه گسترش ناتو به سمت شرق است. این اقدام تهدیدی امنیتی و نظامی برای روسیه است».

این دیپلمات چینی خطاب به غربی‌ها گفت: «نمی‌توانید از طریق ممنوع کردن اقدام تلافی‌جویانه یا دفاع از خود، امنیت کشوری را تهدید کرده یا سرکوب کنید».

اخبار مرتبط

موافقت آمریکا با ارسال ‌ده‌ها «بالگرد شینوک-47» به مصر

خیز دولت تایوان برای تکرار سناریوی اوکراین و تقابل نظامی آمریکا و چین

اولویت مسکو درباره عملیات نظامی روسیه

رمزگشایی از معمای سخنان ضداوکراینی «کیسینجر» در داووس

برچسب‌ها

نظر شما

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0

IR

۰۹:۰۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۱۰

آمریکا با جنگ رسانه ای هر چه بیشتر برطبل جنگ می کوبد تا سر و کله گاوهای بولوند چشم آبی بیشتری پیدا شود ـــــ آمریکا ؛ گاوهای بولوند چشم آبی شیرده پرورش می دهد ــــــ سرانجام با توطئه ودخالت های آشکار و نهان و کارگردانی آمریکا ؛ و بازی موفق مهره یهودی ــ رییس جمهور به ظاهر دلقک اوکراین ــ در یک جنگ زرگری تمام عیار(سیاست تحریک حداکثری)؛ پای روسیه در باتلاق جنگ اوکراین وارد شد. اکنون آمریکا به کمک رسانه هایش از روسیه غولی می سازد که هر لحظه تصمیم دارد کشورهای اروپایی را یک لقمه چپ کند. و بدین ترتیب ؛ آمریکای پس از ترامپ ؛ با انبوهی از مشکلات ؛ موفق گردید ، بحران های خود را صادر نماید. با افزایش سرسام آور قیمت نفت ؛ از یک سو ؛ اقتصاد چین را مهار می کند و از سوی دیگر؛ مهار دو جانبه ای در اروپا ایجاد نماید: 1ـــ روسیه را با تحریم اقتصادی و تهاجم رسانه ای و بحران های سیاسی ، بایکوت ورزشی و . مهار زده و به سقوط بکشاند . و 2ـــ نژاد جدید گاوهای شیرده؛ این بار؛ بولوند چشم آبی اروپایی (آلمان ، فرانسه ؛ فنلاند ؛ سوئد ، هلند؛ نروژ ؛ لهستان و . ) را ــ همانند گاوهای شیرده خلیج فارس ــ سر کیسه کند و کارخانه های اسلحه سازی خود را رونق بخشد و سلاح های بنجل خود را به اروپایی ها بیندازد. از نتایج بدیهی این آتش افروزی آمریکایی : 1- فرار سرمایه های اروپایی به آمریکا 2- فرار مغزهای اروپایی به آمریکا 3- فرار سایر نخبگان (هنری ؛ ورزشی و. ) اروپایی به آمریکا می باشد. و برای قدردانی از بازی موفق دلقک اوکراینی ؛ در فریب روسیه ؛ به جای اسکار ؛ جایزه صلح نوبل به او داده می شود. زلنسکی: «من تبعه رژیم صهیونیستی هستم و شهروند اسرائیل! اما در اوکراین زندگی می‌کنم» به خاطر بیآوریم: آمریکایی ها ؛ به کابوی Cowboy معروفند. کابوی یعنی گاوچران یعنی: متخصص شناسایی ، به دام انداختن ؛ رام سازی و پرورش گاو وحشی . سر و کله گاوهای بولوند چشم آبی پیدا شد ـــــ گاوهای بولوند چشم آبی آماده شیر دهی می شوندــــ

تاثیرگذارترین افراد فعال در حوزه رمزارزها را بشناسید + تصاویر

تاثیرگذارترین افراد فعال در حوزه رمزارزها را بشناسید + تصاویر

افراد تاثیرگذار در بازار ارزهای دیجیتال از شبکه‌های اجتماعی برای به اشتراک گذاشتن دانش و تجریبات خود استفاده می‌کنند. این آموزش‌ها، تحلیل‌ها و نظرات به سرمایه گذاران و کسانی که قصد ورود به حوزه ارزهای دیجیتال را دارند، بسیار با ارزش است

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد ، دسته بندی افراد مشهور ارزهای دیجیتال کار آسانی نیست. از بنیان‌گذران ارز دیجیتال تا مدیران صرافی‌ها، تحلیل‌گران، سرمایه‌گذاران بزرگ و طرفداران سرشناس همگی بخشی از رهبران دنیای ارزهای دیجیتال هستند. افراد تأثیرگذار در این حوزه به شرح زیر هستند.

ویتالیک بوترین (Vitalik Buterin)

بنیانگذار اتریوم

ویتالیک بوترین پس از خلق اتریوم، دومین ارز دیجیتال بزرگ جهان به شهرت رسید. بوترین یک آدم شگفت انگیز است. او در سن ۷ سالگی، اولین بازی کامپیوتری خود را با استفاده از ماکروهای Excel نوشت! سپس، در ۱۰ سالگی با یادگیری C++ شروع به توسعه بازی کرد . ویتالیک بوترین در سال ۲۰۱۱ با بلاک چین آشنا شد و در دو سال آینده درباره مشکلات بیت کوین مطالعه کرد. این کار به او این‌ایده داد تا به همراه دن لریمر، گوین وود و چارلز هاسکینسون ایده های خود را پیاده کند. در سال ۲۰۱۴، بوترین پروژه Ethereum را از طریق تأمین مالی، ایجاد و راه‌اندازی کرده بود .

2- چانگ پنگ ژائو (Chang Peng Zhao)

نام چانگ پنگ ژائو یا به اختصار CZ را به عنوان بنیانگذار صرافی بایننس احتمالا زیاد شنیده اید. ژائو در چین به دنیا آمد و سپس به کانادا مهاجرت کرد. فعالیت ژائو در بازارهای مالی به فعالیت در بورس سهام توکیو و همچنین شرکت بلومبرگ برمی گردد. در ادامه شرکت ها و سرویس های مالی دیگری از جمله fusion system ، Blockchain.info و OKCoin را نیز راه اندازی کرد. در سال 2017 نیز او در جهت توسعه فعالیت خود در رمزارزها صرافی بایننس را تاسیس کرد. او توانست در 8 ماه پس از تاسیس، بایننس را به بزرگترین صرافی ارز دیجیتال جهان تبدیل کند. ژائو یا CZ به علت شهرت و اعتباری که از طریق صرافی بایننس کسب کرده است، یکی از افرادی است که با مصاحبه ها و توییت های خود همواره در تعیین جهت بازار نقش داشته است.

3- برایان آرمسترانگ (Brian Armstrong)

بنیانگذار صرافی کوین بیس

برایان آرمسترانگ بنیانگذار و مدیر عامل صرافی ارز دیجیتال کوین بیس است. او از دوران دبیرستان به برنامه‌نویسی علاقه‌مند بوده است و پس دریافت دو مدرک در علوم کامپیوتر و اقتصاد، به عنوان برنامه‌نویس در شرکت‌های بزرگ مشغول به کار شد. برایان آرمسترانگ در سال ۲۰۱۲ صرافی کوین بیس، یکی از اولین صرافی‌های ارز دیجیتال را تاسیس کرد. قبل از تاسیس کوین بیس، آرمسترانگ به عنوان مهندس نرم‌افزار در Airbnb و توسعه دهنده در IBM کار می‌کرده است. در سال ۲۰۱۸، givecrypto.org را تأسیس کرده است. این شرکت یک سازمان غیرانتفاعی با هدف کمک به افراد در سراسر جهان برای دسترسی به خدمات بانکی و مالی است. همچنین مجله فورچون او را به عنوان یکی جوانترین افراد تاثیرگذار در ارزهای دیجیتال معرفی کرده است .

4- ایلان ماسک (Elon Musk)

کسی نیست که این روزها در بازار ارزهای دیجیتال فعالیت داشته باشد و با ایلان ماسک و خلق و خوی عجیب او آشنا نشده باشد.

ایلان ماسک یکی از بزرگترین کارآفرین ها و میلیاردرهای جهان می باشد. او شرکت های بزرگی مثل Zip2 ، X.com ، PayPal ، SpaceX ، Tesla motors و Solar city را راه اندازی کرده است و هم اکنون اصلی ترین سمت او مدیرعاملی در شرکت تسلا و اسپیس ایکس می باشد. ایلان ماسک حتی قبل از ورود به بازار رمزارزها نیز به علت توییت های عجیب غریبش مشهور بود. در سال 2018 کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده ( SEC ) از او به دلیل توییت های ضد و نقیضش شکایت کرد. همچنین در ابتدای شیوع کووید19 در جهان نیز جمعی از پزشکان و متخصصان این حوزه از اظهارنظر های غیر تخصصی او در این موارد انتقاد کردند. و در ادامه نیز توییت های پرتکرار، عجیب و غریب و گاها ضد و نقیض ایلان ماسک به ارزهای دیجیتال هم وارد شد و خصوصا روی ارزهای بیت کوین و دوج کوین تاثیر زیادی گذاشت. ایلان ماسک علاوه بر شخصیت علمی و کاری خود، شخصیت کاریزماتیک نیز دارد که همین مورد باعث می شود خیل عظیمی از دنبال کننده های او در توییتر به دنبال توییت های او به خرید و فروش ارزهای دیجیتال بپردازند و همین مورد باعث می شود که یک توییت ساده از او بتواند تاثیر بزرگی بر روند بازار وارد کند.

5- نیک زابو (Nick Szabo)

متخصص رمزنگاری ارزهای دیجیتال

نیک زابو یک دانشمند علوم کامپیوتر، محقق حقوق و متخصص رمزنگاری ارزهای دیجیتال است. او از افراد مشهور ارزهای دیجیتال است که بیشتر با پروژه بیت گلد (Bitgold) شناخته می‌شود. بیت گلد از اولین ارزهای دیجیتال است که قبل از ایجاد بیت کوین و در سال ۲۰۰۰ توسط زابو ایجاد شد. ‌ایده زابو استفاده از بیت گلد به جای فلزات‌گران بهای دیجیتال بود. او معتقد بود که می‌شود طلا را به شکل آنلاین ایجاد کرد تا بدون نیاز به واسطه آن را در معاملات استفاده کرد. در سال ۱۹۹۷، زابوایده قرارداد هوشمند را نیز مطرح کرد. پروژه بیت گلد و بیت کوین از نظر ویژگی‌ها و زمان اجرا شباهت بسیاری دارند. به همین دلیل بسیاری نیک زابو را همان ساتوشی ناکاموتو اسرار آمیز می‌دانند. البته زابو وجود این ارتباط را انکار می‌کند .

6- چارلز هاسکینسون (Charles Hoskinson)

چارلز هاسکینسون یک برنامه نویس و متخصص تئوری تحلیلی اعداد اهل آمریکا است. او یکی از 8 بنیانگذار اصلی اتریوم و بنیانگذار ارز کاردانو می باشد. اتریوم به دست ویتالیک بوترین (بنیانگذار اصلی) و هاسکینسون و همکاران، در سال 2013 ساخته شد. بعدا در سال 2014، هاسکینسون به علت اختلافاتی که با ویتالیک بوترین داشت، از این پروژه کنار گذاشته شد. هاسکینسون بعدها با همکاری جرمی وود (یکی از همکاران خود در پروژه اتریوم) پروژه شرکت IOHK را به دست گرفتند. اصلی ترین رمز ارزی که این شرکت عرضه می کند، ارز کاردانو ( ADA ) می باشد که امروزه جزء محبوب ترین ارزهای دیجیتال جهان قرار گرفته است. هاسکینسون به واسطه سابقه ای که در اتریوم و کاردانو دارد، به عنوان یکی از افراد مهم این حوزه شناخته می شود. صحبت های اخیر او در مورد دوج کوین و همچنین نحوه مصرف انرژی در بیت کوین، نمونه ای از تاثیرهای او در بازار می باشد.

دروازه‌های تجارت با آلمان به روی تولیدکنندگان گشوده شد/ امضای قرارداد‌های همکاری با ۷۵ شرکت آلمانی

در سفر تولیدکنندگان ایرانی در قالب پروژه مشترک سازمان توسعه تجارت با مرکز بین‌المللی تجارت-ITC، به آلمان، ضمن بازدید از شرکت‌ها و کارخانه‌های مرتبط، گفتگو‌ها با ۷۵ ابر شرکت آلمانی انجام شد و در پی آن چندین قرارداد و تفاهم‌نامه به امضا رسید.

به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، این سفر از ۴ تا ۲۴ اردیبهشت‌ماه باهمت سازمان توسعه تجارت و باهدف کمک به ارتقای ظرفیت شرکت‌ها و تولیدکنندگان ایرانی در بازار‌های جهانی، تلاش برای حضور دوباره در بازار‌های اروپایی و استفاده از پتانسیل بازار اروپا در توسعه صادرات، انجام شد.
میر هادی سیدی؛ مشاور امور بین‌الملل سازمان توسعه تجارت در گفت‌وگویی جزئیات این سفر و دستاورد‌های آن را تشریح کرد:
سازمان توسعه تجارت در قالب پروژه مشترک سازمان توسعه تجارت با ITC اقدام به اعزام ۲۰ تولیدکننده و تاجر به آلمان، بزرگ‌ترین اقتصاد اتحادیه اروپا کرد؛ این پروژه چه هدفی را دنبال می‌کند؟
- سازمان توسعه تجارت ایران با همکاری یکی از نهاد‌های وابسته به سازمان ملل به نام مرکز بین‌المللی تجارت (ITC-International Trade Center) برای حمایت از شرکت‌های صادراتی کوچک و متوسط و باهدف ورود به بازار اروپا نسبت به انتخاب و اعزام مدیران ۲۰ شرکت تولیدی- صادراتی بخش خصوصی به کشور آلمان اقدام کرد.
بر اساس این برنامه مدیران ۲۰ شرکت ایرانی درنهایت توانستند در چارچوب برنامه ظرفیت‌سازی صادراتی سازمان توسعه تجارت از ۴ تا ۲۴ اردیبهشت‌ماه امسال در آلمان حضور پیدا کنند و مدیران این شرکت‌ها در طول حضور در آلمان از خدمات حرفه‌ای شرکت آلمانی کارل دویزبرگ (Carl Duisberg Centren -CDC) برای ورود به بازار آلمان بهره‌مند شدند.
شرکت کارل دویزبرگ شرکتی آلمانی و فعال در حوزه تجارت بین‌الملل بوده و تخصص این شرکت در بازاریابی بین‌المللی و کمک به شرکت‌ها در ورود و نفوذ به بازار‌های جهانی است.
شیوه انتخاب شرکت‌های اعزامی چگونه بود؟
-آبان ماه سال گذشته سازمان توسعه تجارت فراخوانی با عنوان برنامه ظرفیت‌سازی و کمک به شرکت‌های صادراتی ایران برای ورود به بازار آلمان را صادر کرد و در سایت سازمان توسعه تجارت اطلاع‌رسانی لازم در این زمینه انجام شد. بر اساس این فراخوان از شرکت‌های فعال در شش حوزه خاص که تحت پوشش استراتژی ملی صادرات ایران (که در مشارکت بین سازمان توسعه قراردادهای آتی و آینده چیست؟ تجارت و مرکز بین‌المللی تجارت تدوین‌شده) قرارگرفته است و همین‌طور شرکت‌های دانش‌بنیان دعوت شد تا در صورت تمایل حضور پیداکرده و درخواست خود را ارائه کنند. این شش حوزه، حوزه‌های گیاهان دارویی، میوه و سبزیجات، قطعات خودرو، محصولات پتروشیمی، ارتباطات و فن‌آوری اطلاعات و گردشگری بود که حدود ۱۰۰ شرکت فعال در این حوزه‌ها علاقه خود را اعلام و در این برنامه ثبت‌نام کردند.
درنهایت با بررسی‌های صورت گرفته و مصاحبه‌های تخصصی که در سه نوبت انجام شد در مرحله نخست ۳۵ شرکت برای گذراندن دوره مقدماتی انتخاب شدند. در بهمن‌ماه سال گذشته مدرسان شرکت کارل دویزبرگ در تهران حاضر شدند و به مدت سه روز شیوه کار برای ورود به بازار آلمان، چگونگی انتخاب شرکت‌های مناسب برای همکاری و چگونگی بازاریابی و نفوذ در بازار‌های اروپا را به تجار ایرانی آموزش دادند و بعدازاین دوره از شرکت‌های حاضر مصاحبه دیگری به عمل آمد و آماده‌ترین شرکت‌ها در فهرست نهایی اعزام قرار گرفتند.
شرکت‌های اعزام‌شده مبتنی بر مصاحبه حرفه‌ای و در فضای رقابتی انتخاب شدند و علاوه بر شرکت‌های فعال در استان تهران، نمایندگانی از استان‌های دیگر ازجمله اصفهان، کرمانشاه، کردستان، مازندران، گلستان و خراسان رضوی نیز در این برنامه مشارکت کردند.
هزینه شرکت در این دوره‌ها چقدر بود و تجار چقدر هزینه کردند؟
- نکته مهم در برگزاری این دوره این است که تجار و تولیدکنندگان داخلی هزینه‌ای برای شرکت در دوره ۳ روزه و سفر ۲۰ روزه به آلمان پرداخت نکردند و هزینه‌های حضور در آلمان از طریق پروژه مشترک سازمان توسعه تجارت با ITC و کمک اتحادیه اروپا تامین شد. در واقع سازمان توسعه تجارت با همراهی مرکز بین المللی تجارت متولی برگزاری این دوره بودند.
ارزش خدمات ارایه شده به ازای هر شرکت کننده چقدر بود؟
خدماتی که شرکت کنندگان دریافت کردند خدمات بازاریابی حرفه‌ای بود و دسترسی به چنین خدماتی بسیار با ارزش است و تقلیل چنین خدمات ارزشمندی به عدد و رقم صحیح نیست؛ بنابراین با وجود هزینه‌های برخورداری از خدمات حرفه‌ای بین المللی، اما ارزش این کار و آثار مثبت آن در شکل گیری ارتباطات و زمینه سازی برای همکاری‌های اقتصادی و کمکی که به حضور شرکت‌های ایرانی در بازار اروپا، بسیار بالاتر است.
دستاورد این دوره برای کشور چیست؟
- در حقیقت هدف اصلی و مهمی که ما دنبال می‌کنیم، کمک به شرکت‌های ایرانی و افزایش توانایی آن‌ها در کار با بازار‌های خارجی است، زیرا ایجاد زمینه برای همکاری‌های بین‌المللی بین شرکت‌های ایرانی و شرکت‌های خارجی می‌تواند به رشد شرکت‌های داخلی منتهی شود و به آن‌ها کمک لازم را برای انعقاد قرارداد با شرکت‌های خارجی بدهد. چنین ارتباطی به‌طورقطع سبب‌ساز منافع مختلفی می‌شود. این آموزش‌ها به افزایش توانایی‌های شرکت ایرانی کمک می‌کند و در مواردی این ارتباطات به انتقال تکنولوژی و شکل‌گیری ارتباطات بلندمدت بین شرکت ایرانی و شرکت خارجی منتهی شده و خود این ارتباطات سبب‌ساز یک سلسله منافع اقتصادی، صادرات و انتقال دانش و نظایر آن می‌شود.
ما در ایران شرکت‌هایی داریم که با برخی از شرکت‌های اروپایی همکاری نزدیکی دارند و این همکاری به شکلی بوده که حتی تولید تحت برند شرکت اروپایی و با نظارت و کمک او در ایران صورت گرفته و تحویل مشتریان شرکت اروپایی در اقصی نقاط جهان شده است. واقعیت امروز تولید و صادرات جهان به‌گونه‌ای است که حضور در زنجیره‌های ارزش جهانی از الزامات آن است. مجموعه این آثار قراردادهای آتی و آینده چیست؟ می‌تواند منتهی به افزایش کیفیت محصولات شرکت ایرانی و بالا رفتن توان رقابت محصولات آن در مقایسه با محصولات سایر کشور‌ها شده و درنهایت افزایش صادرات را در پی خواهد داشت.
مواردی هم بوده که در این سفر ۲۰ روزه به تفاهم و قرارداد ختم شده باشد؟
- بله چندین مورد از دیدار‌ها به انعقاد توافق و قرارداد منجر شده است. برای مثال درزمینه بازی‌های رایانه‌ای توافقی مبنی بر فروش بازی رایانه‌ای ایرانی و استمرار همکاری دو طرف درزمینه طراحی بازی مبتنی بر شبیه‌سازی حاصل شد. درزمینه گیاهان دارویی نیز ضمن رسیدن به قرارداد فروش، توافق لازم برای پایه‌گذاری روابط بلندمدت بین شرکت ایرانی و آلمانی انجام شد؛ همچنین فروش خشکبار و میوه‌های خشک ارگانیک نیز از دیگر دستاورد‌های شرکت‌های فعال در حوزه محصولات کشاورزی بود.
درزمینه گردشگری نیز قرارداد تور گردانی و روابط بلندمدت همکاری پایه‌ریزی شد. در مورد محصولات صنعتی- معدنی نیز زمینه فروش منظم ماهانه در تناژ بالا از ایران به آلمان ایجاد شد. به همین ترتیب شرکت ایرانی حاضر در این رویداد توانست بخشی از نهاده‌های وارداتی خود را از طریق شرکت آلمانی تأمین کند. در مورد بسته‌بندی محصولات صادراتی از ایران به اروپا نیز برخی از شرکت‌های اعزامی روابط مناسبی با شرکت‌های اروپایی ایجاد کردند و با مقررات بازار اروپا درزمینه بسته‌بندی آشنا شده و برای استمرار این همکاری به‌منظور بهبود سطح بسته‌بندی صادراتی کالا‌های ایرانی زمینه‌های همکاری را پایه‌ریزی کردند.
برخی از شرکت‌های اعزامی از ایران که سابقه صادرات به بازار آلمان از طریق دیگر واسطه‌ها را داشتند در این برنامه توانستند ارتباط مستقیم با واردکننده آلمانی برقرار کرده و پس‌ازاین مستقیم و بدون واسطه صادرات داشته باشند. درزمینه دیگر نیز شرکت‌های دو طرف نسبت به ارسال پیش‌فاکتور و نظایر آن اقدام کرده‌اند که نتایج آن در آینده مشخص خواهد شد.
با اتمام این دوره آیا برای برگزاری دوره‌های مشابه برنامه‌ریزی‌شده است؟
-لازم است به این موضوع اشاره‌کنم که پروژه آلمان هنوز تمام نشده و شرکت کارل دویزبرگ متعهد شده است در مدت بیش از یک سال ۲۰ شرکت ایرانی حاضر در این برنامه را درزمینه بازاریابی پشتیبانی کند. درواقع کمک به شرکت‌ها تا حصول نتیجه ادامه پیدا خواهد کرد و ارتباطات فعلی شکل‌گرفته آن‌ها تا بیش از یک سال پی گیری خواهد شد و در خلال این مدت حمایت از آن‌ها به اشکال مختلف ادامه خواهد داشت.
در مورد برنامه‌های مشابه نیز قرار است برنامه‌ای که در آلمان اجرا شد، دوباره در ماه‌های آتی برای شرکت‌های دانش‌بنیان تکرار شود؛ همچنین برنامه مشابهی برای حضور در بازار ایتالیا در حال برنامه‌ریزی است.
با توجه به این‌که در سال‌های اخیر سطح روابط تجاری ایران با کشور‌های اروپایی به علل مختلف ازجمله تحریم، کاهش پیداکرده است، به نظر می‌رسد با انجام این‌گونه پروژه‌ها در سازمان توسعه تجارت ضمن ایجاد فرصت برای شرکت‌های ایرانی، زمینه لازم برای احیای ظرفیت ازدست‌رفته صادراتی کشور به بازار اروپا فراهم خواهد شد.

"ان بی سی نیوز" آمریکا گزارش می دهد: بایدن تا کی می خواهد به سیاست های ترامپ بچسبد؟!

پایگاه خبری "ان بی سی نیوز" آمریکا در گزارشی می نویسد: «جو بایدن رئیس جمهور آمریکا نمی تواند سیاست های شکست خورده دونالد ترامپ علیه ایران را همچنان ادامه دهد اما در عین حال، ترامپ را نیز به دلیل آن ها سرزنش کند. بایدن تا چه مدت می خواهد به سیاست های شکست خورده و ناکامِ ترامپ علیه ایران بچسبد و مسوولیت شکست مداوم و بیشترِ آن ها را نیز بر عهده نگیرد؟! »

بایدن تا کی می خواهد به سیاست های ترامپ بچسبد؟!

به گزارش الف؛ پایگاه خبری "ان بی سی نیوز" آمریکا در گزارشی، به انشار خبر اخیر در مورد مشارکت احتمالی آمریکا در مانور نظامی رژیم صهیونیستی که در آن شبیه سازی حمله به تاسیسات اتمی ایران نیز انجام خواهد قراردادهای آتی و آینده چیست؟ شد، پرداخته و به طور خاص، انجام این اقدام از سوی دولت بایدن را نوعی ارسال پیام مستقیم به ایران ارزیابی کرده است.

در واقع، "ان بی سی نیوز" بر این باور است که دولت بایدن در صورت موافقت کردن با این مساله، عملا به تهران این سیگنال را رسانده که حامی ماجراجویی های احتمالی اسرائیل علیه ایران است. این پایگاه همچنین بایدن را متهم به ادامه سیاست های شکست خورده ترامپ علیه ایران کرده و تاکید نموده که بایدن حق ندارد سیاست های ضدایرانی ترامپ را دنبال کند و در عین حال، خودِ ترامپ را هم به دلیل اتخاذ این سیاست ها مورد مواخذه و سرزنش قرار دهد.

ان بی سی نیوز در این رابطه می نویسد:

«دولت بایدن که مدتی است خود را در پسِ اخبار و تحولات مرتبط با "جنگ اوکراین" پنهان کرده، به تازگی گام های هشدار دهنده ای را در مسیر تنش زایی با ایران برداشته است. به نقل از "کانال 13 اسرائیل"، ایالات متحده آمریکا با مشارکت در تمرین نظامی با رژیم اسرائیل که حمله به تاسیسات اتمی ایران را شبیه سازی می کند و قرار است در اواخر ماه جاری میلادی برگزار شود، موافقت کرده است. در این راستا روزنامه "تایمز" اسرائیل اشاره کرده که گزارش مذکور، از قول منبعی موثق ارائه نشده با این حال، پایگاه خبری آمریکایی "آکسیوس" اعلام کرده که مقام های اسرائیلی تایید کرده اند که آمریکا نیز در مانور نظامی که قرار است در اواخر این ماه برگزار شود و تا حد زیادی معطوف به حمله به تاسیسات اتمی ایران است، مشارکت خواهد داشت(البته که پنتاگون نیز تاکنون موضع گیری در این رابطه انجام نداده است).

اگر این گزارش حقیقت داشته باشد، این نخستین بار خواهد بود که هواپیماهای سوخت گیری آمریکایی در یک چنین مانور نظامی مشارکت می کنند. این نکته به این مساله اشاره دارد که بایدن بیش از هر رئیس جمهور دیگری در تاریخ آمریکا، به اسرائیل این سیگنال و پیام را می رساند که با حمله آن علیه ایران موافق است. این در حالی است که بایدن قبل از پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به طور خاص وعده داده بود که توافق اتمی برجام را که دولت ترامپ به صورت یک جانبه از آن خارج شده بود، احیا خواهد کرد.

اگر حقیقتا آمریکا در رزمایش نظامی که اسرائیل قرار است برگزار کند، مشارکت کند، پیام آن به تهران کاملا روشن و واضح است: "اگر اسرائیل بخواهد به تاسیسات اتمی ایران حمله کند، این اقدام خود را با موافقت، همکاری، و مشارکت مستقیم و یا غیرمستقیم ایالات متحده آمریکا انجام داده است. از این منظر، ایران هر گونه اقدام اسرائیل علیه منافع خود را نوعی اعلان جنگ از سوی آمریکا نیز در نظر می گیرد".

این موضع گیری های دولت بایدن، بیش از همه در راستای تفکر حاکم بر کاخ سفید در دوران ترامپ است. این در حالی است که بایدن داعیه گفتگو و تعامل با ایران را داشت. رویکرد وی به کلی نقض عملکرد روسای جمهوری پیشین آمریکا همچون اوباما و یا حتی جورج بوشِ پسر است. در این راستا پیشتر شاهد بودیم که دولت اوباما تلاش های فراوانی انجام داد تا مانع از ماجراجویی اسرائیل علیه ایران شود و به طور خاص تاکید داشت که این اقدام اسرائیل می تواند منطقه خاورمیانه را در یک جنگ فراگیر غرق کند و عملا، ایالات متحده آمریکا را نیز عمیقا در عرصه معادلات میدانی خاورمیانه درگیر سازد.

باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا به صراحت و به نحوی آشکار مخالفت خود را با ماجراجویی های اسرائیل علیه ایران اعلام می کرد و سعی داشت از این طریق به ایران این سیگنال را برساند که آمریکا هیچ موافقتی با انجام یک چنین اقدامی ندارد. البته که دولت اوباما به طور خاص نگرانی های جدی از این مساله داشت که می‌ترسید ایران در صورت هرگونه اقدام نظامی اسرائیل علیه خود، به طور گسترده ای منافع آمریکایی ها در منطقه را هدف قرار دهد. البته که پیش از اوباما، جورج بوش پسر که تا حدی به اتخاذ سیاست های تهاجمی عیله ایران شهرت داشت نیز هرگونه طرح اسرائیل جهت حمله به ایران را رد می کرد.

اینطور به نظر نمی رسد که بایدن و دولتش خواستار جنگ با ایران باشند. البته که این دولت مایل نیست که اسرائیل نیز دست به چنین اقدامی بزند. درست به همین دلیل است که واقعا گیج کننده است اگر وی و دولتش با مشارکت آمریکا در رزمایش ماه جاری اسرائیل موافقت کرده باشند. با این حال، موافقت احتمالی وی با این قضیه، با یک الگو، متناسب است: بایدن شدیدا از تصمیم دونالد ترامپ مبنی بر خارج کردن یک جانبه آمریکا از توافق برجام انتقاد داشته و با کارزار فشار حداکثری دولت وی علیه ایران که سعی داشته با به اوج رساندن فشارها علیه تهران و تضعیف اقتصاد این کشور، آن را مجبور به پذیرش درخواست های آمریکا کند، مخالفت کرده است. با این حال، پس از گذشتِ 18 ماه از ریاست جمهوری وی، او هنوز کوچکترین تغییری در سیاست‌های دولت ترامپ علیه ایران ایجاد نکرده و عملا کارزار فشار حداکثری را علیه ایران ادامه نیز داده است.

در این راستا، ترکیبی از مولفه ها (از عدم قراردادهای آتی و آینده چیست؟ تمایل بایدن جهت هزینه‌کردِ سرمایه سیاسی در مورد معادله اتمی ایران تا پرهیز بایدن از به راه انداختن یک منازعه سیاسی آشکار با اسرائیل)، دست به دست هم داده اند و عملا سو عملکرد بایدن و سیاست خارجی وی در مساله ایران را توضیح می دهند.

در این میان سوال اصلی این است که: بایدن تا چه مدت می خواهد به سیاست های شکست خورده و ناکامِ ترامپ علیه ایران بچسبد و مسوولیت شکست مداوم و بیشترِ آن ها را نیز بر عهده نگیرد؟

نمونه دیگر از تداوم سیاست های غلط دوران ترامپ علیه ایران در دوران ریاست جمهوری جو بایدن، همین مساله قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انفلاب اسلامی در فهرست سازمان های تروریستی آمریکا است. مساله ای که در شرایط کنونی، خود به یک چالش اصلی در روند تلاش های گسترده جهت احیای توافق برجام تبدیل شده است و اساسا مطرح شدن آن به عنوان یک چالش، کاملا بی مورد است (زیرا اساسا قرار گرفتن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان یک نهاد رسمی نظامی در لیست مذکور، اقدامی غیرقانونی بوده است).

سال 2017، "آنتونی بلینکن" که اکنون وزیر خارجه آمریکا است، مقاله ای در "نیویورک تایمز" نوشت و در آن علیه اقدام دولت ترامپ در قرار دادن نام سپاه در فهرست مذکور استدلالاتی را ارائه کرد. وی به طور خاص به تبعات وخیمِ انجام یکچنین اقدامی برای منافع ملی آمریکا اشاره کرد و سپس به شبکه سی ان ان نیز گفت که درست به دلیل تبعات وخیم این مساله بوده که دولت های بوشِ پسر و اوباما، از انجام این اقدام پرهیز کرده اند.

با این حال، پس از خروج دولت ترامپ از توافق برجام، این دولت، سپاه را در فهرست سازمان های تروریستی آمریکا قرار داد و اساسا با انجام یک چنین اقدامی، جدای از تنش زایی علیه ایران سعی داشت تا هرگونه روند احیای برجام توسط دولت های آتی آمریکا را با چالش ها و موانع گسترده ای رو به رو سازد. با توجه به اینکه سپاه پیشتر هدف تحریم های آمریکا قرار گرفته بود، قرار دادن آن در فهرست سازمان های تروریستی آمریکا اقدامی نمادین بود که عملا به دنبال تشدید خشم و منزوی سازی ایران بود.

البته که حامیان این قراردادهای آتی و آینده چیست؟ طرح در آمریکا نیز به صراحت به این موضوع اعتراف کرده اند. سال 2019، گروهِ موسوم به "اقدام امنیت ملی" که "جیک سالیوان" ، مشاور امنیت ملی کنونی آمریکا یکی از بنیانگذاران آن است، شدیدا اقدام دولت ترامپ در قرار دادن نام سپاه در فهرست سازمان های تروریستی آمریکا را نکوهش کرد و آن را حرکتی خطرناک و البته عامل ضربه زدن به خود دولت آمریکا دانست که نظامیان آمریکایی را به خطر خواهد انداخت و هیچ فایده ای جز نابودسازی توافق اتمی ایران(برجام) ندارد. مساله ای که به هیچ عنوان در راستای منافع کلان آمریکا و متحدان آن نیست.

با این همه، اکنون تهران خواهان خارج سازی سپاه از فهرست سازمان های تروریستی آمریکا، پیش از احیای توافق برجام با دولت بایدن است. با این حال، بایدن به دلیل ترس از اینکه مبادا با انجام این اقدام، فردی ضعیف به نظر برسد، از انجام آن خودداری می کند.

بایدن و تیم امنیت ملی و سیاست خارجی وی، عمیقا رویه ها و سیاست های ترامپ علیه ایران را به بادِ انتقاد می گیرند، اما عملا در حال ادامه قراردادهای آتی و آینده چیست؟ دادن همان سیاست ها هستند. از این منظر، بایدن عملا 18 ماه پس از حضور خود در کاخ سفید، هنوز نتوانسته یک سیاست خارجی مختص دولت خود را در رابطه با ایران و متناسب با وعده‌های انتخاباتی اش اجرایی کند. وی تنها در این دوره، تقصیر ها و نکوهش ها در مورد سیاست آمریکا در باب ایران را به گردن قراردادهای آتی و آینده چیست؟ ترامپ انداخته و می اندازد.

در این میان حتی برخی از قوی ترین متحدان اروپایی آمریکا نیز در حال از دست دادنِ صبر و شکیبایی خود در برابر بایدن هستند. در این راستا، نخست وزیر سابق سوئد، "کارل بیلد" و "خاویر سولانا" مسوول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مقاله ای که به تازگی در "واشینگتن پست" به چاپ رسیده، بایدن را به انفعال محض در مورد معادله اتمی ایران و مسائل مرتبط با این کشور متهم کرده اند. آن ها به طور خاص گفته اند: «واقعا گیج کننده است که بایدن پس از انجام مانور گسترده در مورد ضرورت بازگشت آمریکا به توافق برجام و دادنِ این وعده و شعار که "آمریکا بازگشته است"(اشاره به شعار انتخاباتی بایدن با مبنی بر این مساله که تصویرِ به اصطلاح قانونمدار آمریکا در صورت پیروزی بایدن در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بار دیگر احیا می شود و فردی نظیر ترامپ از دایره قدرت اخراج خواهد شد)، عملا دیپلماسی به شدت کُند و ضعیفی را در قبال ایران اتخاذ کرده است».

جالب اینکه "انریکه مورا" مذاکره کننده کنونی اتحادیه اروپا قراردادهای آتی و آینده چیست؟ در قالب مذاکرات اتمی وین که در ماه های اخیر میانجی گری های گسترده ای را به نمایندگی از اروپایی ها در معادله اتمی ایران انجام داده نیز در توئیتی این مقاله را بازنشر کرده است. اقدامی که پیامی روشن را برای دولت بایدن به همراه داشت: این دولت به زودی در صورت انفعال در معادله اتمی ایران و عدم قراردادهای آتی و آینده چیست؟ اتخاذ یک سیاست سازنده در قبال ایران، صاحب و مالک یک سیاستِ شکست خورده در رابطه با این کشور(ایران)خواهد بود».

چقدر جای شما در لیگ برتر خالی بود

شهروندآنلاین 7 خرداد 01

در شرایطی که هنوز دو هفته دیگر از رقابت‌های لیگ دسته اول فوتبال ایران باقی مانده، صعود دو تیم پرطرفدار مس کرمان و ملوان انزلی به لیگ برتر قطعی شد. دو تیم ریشه‌دار و پرطرفدار فوتبال ایران که در گذشته بارها در لیگ برتر به میدان رفتند و باعث جذاب‌تر شدن این مسابقات شدند، حالا از سال آینده بار دیگر در بالاترین سطح فوتبال ایران حاضر خواهند بود.

به گزارش شهروندآنلاین: بازگشت ملوان و مس به لیگ برتر بدون شک اتفاق خوبی برای فوتبال ایران تلقی می‌شود. دو تیمی که همواره با حضور در دسته برتر فوتبال، شادی و نشاط را به مردمان گیلان و کرمان هدیه کرده‌اند، حالا بار دیگر در این عرصه فعالیت خواهند کرد و این، یک مساله مهم خواهد بود.

صعود رویایی مس با نارنجی وفادار

مس کرمان با تساوی در برابر شهرداری آستارا در هفته سی‌ودوم رقابت‌های لیگ یک، 66 امتیازی شد و علاوه بر تداوم حضور خود در صدر جدول لیگ یک، در فاصله دو هفته مانده به پایان بازی‌ها صعود خود را به لیگ برتر قطعی کرد.

مس کرمان که به نظر می‌رسد در دو هفته پایانی، رقابت نزدیکی با دیگر تیم صعودکننده یعنی ملوان برای کسب عنوان قهرمانی این فصل لیگ یک خواهد داشت، در این فصل رکوردهای دیگری را هم به نام خود ثبت کرده است. نارنجی‌پوشان فوتبال کرمان تا به این جای کار با 2 شکست کمترین شکست را بین تیم‌های دسته اولی داشته‌اند. از سویی، بهترین خط دفاعی بازی‌ها متعلق به تیم مس کرمان است. این تیم در بازی با شهرداری در آستارا دروازه‌اش را بسته نگه داشت. دروازه این تیم در 32 بازی تنها 9 بار باز شده است و به همین خاطر صاحب بهترین خط دفاعی مسابقات است.

مسی‌ها دیروز در پایان بازی با شهرداری در آستارا مراسم کوتاهی برای صعود به لیگ برتر برگزار کردند و این افتخار بزرگ را جشن گرفتند. آنها برای رسیدن به نقطه امروز، 8 سال انتظار کشیدند که سخت و طولانی بود و جالب اینکه صعود مس همانند ملوان با مربیگری یکی از بازیکنان قدیمی این تیم رخ داد؛ فرزاد حسین‌خانی که سال‌های سال در مس کرمان بازی کرد. او بیش از دو دهه پیراهن مس را بر تن داشت و یکی از وفادارترین بازیکنان تاریخ باشگاه مس کرمان به حساب می‌آید.

او پیش از هدایت تیم مس کرمان، هدایت تیم مس نوین را بر عهده داشت. در نهایت و بعد از اینکه باشگاه مس کرمان همه گزینه‌های غیر بومی را برای صعود به لیگ برتر آزمایش کرد و به نتیجه‌ای نرسید، هدایت تیم را به کاپیتان اسبق باشگاه محول کرد. مس با فرزاد حسین‌خانی از ابتدای فصل چهره مدعی صعود به لیگ برتر بود و در جام حذفی هم تیم‌های بزرگی چون فولاد را حذف کرد. فرزاد حسین‌خانی که از عدم صعود مس کرمان به لیگ برتر در سال‌های اخیر با مربیان غیر بومی درس‌های زیادی گرفته بود با یک ایده مهم وارد بازی‌های این فصل شد. ابتدا گل نخوردن و بعد گل زدن. همین استراتژی در نهایت مس کرمان را به لیگ برتر رساند.

بدون شک کرمانی‌ها در روزهای آتی جشن صعود قراردادهای آتی و آینده چیست؟ به لیگ برتر را در حضور تماشاگران خود برگزار خواهند کرد.

تصمیم ویژه؛ مازیار و پژمان رویای 7 ساله را محقق کردند

ملوان را می‌توان با نساجی در قائمشهر و صنعت نفت در آبادان مقایسه کرد که برای مردمان شهر چیزی فراتر از یک تیم فوتبال هستند. ملوان که در لیگ برتر باشد، هر فصل می‌تواند معرف ستاره‌های زیادی به فوتبال کشور باشد، در حالی که در لیگ یک استعدادهای این تیم خیلی به چشم نمی‌آِیند. از جمله ستاره‌هایی که ملوان قبلا معرف آنان بوده می‌توان به مدیر عامل فعلی یعنی پژمان نوری و مازیار زارع، سرمربی کنونی اشاره کرد. دو دوست که در کنار هم با تعریف جایگاه‌ها و از همه مهم‌تر احترام به هم، زمینه صعود تیم ملوان به لیگ برتر را بعد از 7 سال مهیا کردند.

به نظر می‌رسد زمانی زنگ صعود تیم ملوان به لیگ برتر به صدا درآمد که ملوان در فصل گذشته رقابت‌های فوتبال قهرمانی دسته اول باشگاه‌های کشور، یازدهم شد و برخی از تماشاگران تیم ملوان خواستار برکناری مازیار زارع شده بودند، اما پژمان نوری تصمیم گرفت این قرارداد را تمدید کند. در حالی که حتی مازیار زارع هم به خاطر نتایجی که با تیم گرفته بود، راضی بود اردوی ملوان را ترک کند و در جاهایی هم فشار تماشاگر موجب شد او از سمت خود استعفا کند؛ اما پژمان نوری پیچش مو را دید و با علم به توانمندی‌های مازیار زارع در هدایت تیم ملوان به او فرصت داد تیم را تقویت کند و به ماجراجویی‌اش در لیگ یک ادامه دهد و این فرصت در نهایت منجر به صعود تیم ملوان به لیگ برتر در فصل جاری شد.

با هر شرایطی ملوان بعد از 7 سال به لیگ برتر صعود کرده و این یک اتفاق ویژه برای فوتبال ایران و به خصوص مردمان استان گیلان و شهر انزلی خواهد بود.

جای خالی‌ای که پر شد

ملوان انزلی و مس کرمان همواره دو تیم پرطرفدار در فوتبال ایران به شمار رفته‌اند؛ به همان اندازه‌ که انزلی‌چی‌ها با تیم محبوب شهرشان زندگی کرده‌اند و از برد و باخت‌هایش خوشحال و ناراحت شده‌اند، مردم کرمان حتی حالا که در سیرجان و رفسنجان در لیگ برتر نماینده دارند هم مس کرمان را طور دیگری دوست دارند. تیمی که توانسته به قهرمانی جام حذفی فوتبال ایران برسد و در لیگ قهرمانان آسیا هم شرکت کند.

جای مس و ملوان در لیگ برتر در سال‌های گذشته حسابی خالی بود، اگرچه هواداران این دو تیم حتی در لیگ یک هم تیم‌شان را تنها نگذاشتند و به حمایت از آنها پرداختند، اما جشنی که جمعه‌شب در خیابان‌های انزلی و کرمان برگزار شد، معنای دیگری داشت. معنایی به بزرگی آنکه دو تیم پرطرفدار به لیگ برتر برگشته‌اند و این در شرایطی که ورود تماشاگران هم به ورزشگاه‌ها آزاد شده اتفاق ویژه‌ای برای فوتبال کشور محسوب می‌شود. پس بی‌صبرانه منتظر اولین میزبانی ورزشگاه تختی انزلی و ورزشگاه شهید باهنر کرمان در لیگ برتر فصل آینده خواهیم بود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا