اندیکاتور مکدی و چگونگی استفاده از آن

تحلیل تکنیکال چیست؟
بسیاری از تریدرها از تحلیل تکنیکال برای پیشبینی روند بازار در آینده استفاده میکنند. اما این نوع تحلیل تا چه اندازه دقیق و کاربردی است؟ چرا باوجود اینکه بسیاری از افراد تکنیکهای آن را استفاده می کنند باز هم دچار اشتباه میشوند و ضرر می کنند؟ در این مقاله در مورد ماهیت تحلیل تکنیکال، ابزارهای رایج و نکات فنی مربوط به آن میخوانید.
تحلیل تکنیکال چیست؟
تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت در بازار بر اساس بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات است. در بازارهای سنتی مانند بازار سهام و بورس اوراق بهادار از تحلیل تکنیکال به طور گسترده استفاده میشود. جالب است بدانید این روش یکی از اجزای اصلی در بازار ارزهای دیجیتال است.
تحلیل تکنیکال روی دادههای تاریخی قیمت یا پرایساکشن (Price Action) تمرکز فراوانی دارد. بنابراین از آن به عنوان ابزاری برای بررسی نوسانات قیمت و بررسی اطلاعات مربوط به حجم یک دارایی استفاده میشود. بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها و فرصتهای مناسب برای کسب سود از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند.
ریشه ابتدایی «تحلیل تکنیکال» به قرن هفدهم در «آمستردام» و قرن هجدهم در «ژاپن» بازمیگردد؛ اما آنچه امروز با مفهوم تحلیل تکنیکال با آن مواجهیم مربوط به فعالیتهای چارلز داو «Charles Dow»؛ روزنامهنگار حوزه اقتصادی و مؤسس والاستریت ژورنال است. او از اولین کسانی بود که روندهای قابل بررسی و مجزا در داراییها و حرکت بازار در مسیرهای خاص را کشف کرد. مدتی بعد فعالیتهای او منجر به ایجاد «تئوری داو» شد که تحولات بیشتری در تحلیل تکنیکال ایجاد کرد.
در ابتدا تحلیل تکنیکال بر پایه دستنویسها و محاسبات دستی بود، اما با پیشرفت تکنولوژی و دستیابی به محاسبات مدرن، گستردهتر شد و اکنون به ابزار مهمی برای بسیاری از سرمایهگذاران و معاملهگران تبدیل شده است.
تحلیل تکنیکال چگونه کار میکند؟
همانطور که اشاره شد تحلیل تکنیکال از اساس بر پایه مطالعه قیمت فعلی و تاریخچه قیمتهای قبلی یک دارایی است. فرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که نوسانات قیمت یک دارایی به طور اتفاقی رخ نمیدهد و به طور کلی این نوسانات با گذشت زمان به روندهای قابل شناسایی تبدیل میشوند.
در واقع تحلیل تکنیکال، شدت تحمیل (نفوذ) بازار بر عرضه و تقاضا را بررسی میکنند. که این بازتابی از تمایلات کلی بازار است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی چیزی جز کشمکش میان نیروی فروش یا خرید بر یکدیگر نیست. این نیروها با احساسات معاملهگران و سرمایهگذاران ارتباط نزدیکی دارد. (به خصوص دربارهی ترس و طمع).
نکته قابل تامل درباره تحلیل تکنیکال این است که درصد خطای آن در بازارهایی که شرایط عادی و حجم و نقدینگی بالا دارند، بسیار پایین و پیشبینی آن قابل اطمینانتر است. بازارهای پرحجم کمتر در معرض دستکاری قیمتی قرار دارند و تاثیرپذیری آنها از موارد غیرعادی خارجی کمتر است؛ نتیجه چنین شرایطی این است که سیگنالهای غلط در آن کمتر ایجاد میشود و تحلیل تکنیکال نقش پررنگی در آنها دارد.
شاخصها و اندیکاتورهای متداول تحلیل تکنیکال
معامله گران به منظور بررسی موشکافانهی قیمتها و در نهایت یافتن فرصتهای مطلوب از انواع مختلفی از ابزارهای نموداری (چارت محور) که به اندیکاتور یا شاخص معروف هستند، استفاده میکنند. آنها به کمک اندیکاتور یا شاخصهای تکنیکال، توانایی شناسایی روندهای موجود را پیدا کرده و اطلاعات روشن و هوشمندانهای از روندهایی که ممکن است در آینده پدیدار شوند، پیدا میکنند. از آنجایی که این شاخصها و اندیکاتورها همیشه درصدی خطا دارند، برخی از معاملهگران همزمان از چندین شاخص یا اندیکاتور به عنوان راهی برای کاهش خطرات(ریسک) استفاده میکنند.
سرفصلهای این آموزش
میانگین متحرک ساده (SMA)
معمولا معاملهگرانی که از تحلیل تکنیکال استفاده میکنند، شاخصها و معیارهای مختلفی برای تعیین روند بازار بر اساس نمودارها و تاریخچه قیمتها به کار میبرند.
در بین تعداد زیادی اندیکاتور، میانگین متحرک ساده (SMA) یکی از پرکاربردترین و معروفترین اندیکاتورهای مورد استفادهی تریدرها است. همانطور که از نامش پیداست، قیمتهای پایانی یک دارایی در یک بازه زمانی تعیین شده را محاسبه میکند؛ به بیان دیگر (SMA)، متوسط قیمت یک دارایی در یک بازه زمانی مشخص است.
خط نارنجی SMA که در بسیاری از نقاط به عنوان خطوط حمایت و مقاومت عمل کرده است.
نحوهی استفاده SMA:
به طور کلی اگر قیمت بالای خط میانگین متحرک باشد، گفته می شود که روند صعودی است و برعکس اگر قیمت پایین خط میانگین باشد، روند نزولی است. اما این تمام ماجرا نیست. گاهی یک خبر میتواند باعث تغییر روند بشود. به این معنی که با وجود اینکه خط میانگین متحرک به شما سیگنالی برای خرید یا فروش میدهد، اما بازار طبق پیشبینی شما پیش نمی رود. راهحل چیست؟
شما میتوانید همزمان با چند شاخص میانگین متحرک کار کنید تا روند بازار را بهتر پیش بینی کنید.
میانگین متحرک نمایی (EMA)
میانگین متحرک نمایی (EMA) نسخه اصلاح شده از میانگین متحرک ساده (SMA) است. در این اندیکاتور قیمتهای بسته شدهی اخیر، وزن بیشتری نسبت به قیمتهای قدیمیتر دارند؛ به بیانی دیگر «میانگین متحرکنمایی» همان «میانگین وزنی متوسط قیمت» است که قیمتهای اخیر، وزن بیشتری را در محاسبه دربرمیگیرند.
خط نارنجی SMA و خط آبی EMA را نشان میدهد.
به زبان ساده، میانگین متحرک نمایی از میانگین متحرک ساده سریعتر به تغییر قیمت واکنش نشان میدهد. از طرفی میدانیم، هر چه شما سریعتر روند بازار را تشخیص بدهید، میتوانید سود بیشتری هم بدست بیاورید. اما نقطه ضعف میانگین متحرک نمایی این است که همانطور که سرعت آن در نمایش روند بالاست، می تواند به خطا نوسانات قیمتی را به صورت تغییر روند نمایش دهد. و این باعث می شود که کمتر قابل اتکا باشد.
میانگین متحرک نمایی برای افرادی که به صورت کوتاهمدت معامله میکنند گزینهی بهتری است. خیلی از تریدرها از هر دو میانگین به صورت همزمان استفاده میکنند تا درک بهتری از روند بازار پیدا کنند.
شاخص قدرت نسبی (RSI)
شاخص دیگری که معمولاً مورد استفاده قرار میگیرد، شاخص قدرت نسبی (RSI) است که زیرمجموعهای از اسیلاتورها شناخته میشوند. برخلاف میانگین متحرک ساده که به سادگی تغییرات قیمت را در طول زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و خروجی آنها در محدودههایی از پیش تعیین شده قرار میگیرد. در مورد RSI، این محدوده از ۰ تا ۱۰۰ است.
در این تصویر RSI در محدودهی ۶۰ قرار دارد.
نحوهی استفاده از RSI:
- RSI زیر ۳۰ سیگنال خرید: عددهای زیر ۳۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد فروخته شده است. خیلی از تریدرها این نقطه را مناسب برای خرید میدانند. چون به اندازه ی کافی این ارز فروخته شده و به احتمال زیاد زمان اصلاح و صعودی شدن بازار است.
- RSI بالای ۷۰ سیگنال فروش: عددهای بالای ۷۰ شرایطی را نشان میدهد که یک ارز زیادی خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد. چون بسیاری از خریداران برای اینکه سود خود را گرفته اند داراییهایشان را میفروشند.
شاخص Stochastic RSI
علاوه بر ابزارهای ابتدایی و ساده در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی وجود دارند که برای تولید داده نیازمند چندین اندیکاتور دیگر هستند. برای مثال برای محاسبه اندیکاتور استوکاستیک (Stochastic RSI)، یک فرمول ریاضی به RSI معمولی اضافه میشود و نتیجه آن با توجه به (RSI) و آن فرمول ریاضی محاسبه میشود.
در تصویر بالا شاخص Stoch RSI در زیر بازه ۲۰ قرار دارد و انتظار میرود که با اصلاح قیمتی به سمت بالا حرکت کتد.
نحوهی استفاده Stoch RSI:
استوکستیک RSI، مانند RSI از شاخصهای اسیلاتور است، که بین بازه ی ۰ تا ۱۰۰ در نوسان است.
- اگر شاخص به زیر ۲۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از اندازه فروخته شده است و احتمال صعود قیمت وجود دارد.
- اگر شاخص بالای ۸۰ برود، شرایطی را نشان میدهد که یک ارز بیش از حد خریداری شده است. پس احتمال ریزش قیمت وجود دارد.
- از خط میانی ۵۰ میتوان برای تشخیص روند بازار استفاده کرد. بالای ۵۰ روند صعودی و پایین ۵۰ روند نزولی را میتوان انتظار داشت.
باند بولینجر (Bollinger Bands)
شاخص باند بولینجر (Bollinger Bands) نوع دیگری از اسیلاتورها است که در بین معاملهگران محبوبیت بسیاری دارد. باند بولینجر برای پیشبینی وضعیت احتمالی بیشخرید (overbought) یا بیشفروش (oversold) و همچنین اندازهگیری نوسانات بازار استفاده میشود.
به زبان ساده این شاخص به ما می گوید که با بازاری ساکت سروکار داریم و یا بازاری پرنوسان و شلوغ:
- زمانی که بازار آرام است، پهنای باند کوچک میشود.
- زمانی که بازار پرنوسان است، پهنای باند بزرگ می شود.
همانطور که مشخص است، قیمت بعد از برخورد با باند بالایی به سمت خط میانی حرکت کرده است.
باند بولینجر از سه خط تشکیل شده است:
- باند بالایی
- خط میانی
- باند پایینی
خط میانی همان خط میانگین متحرک ساده است. خطوط بالایی و پایینی، انحراف معیارهای حول خط میانی هستند. در اینجا قصد نداریم انحراف معیار یا فرمولهای این شاخص را بازگو کنیم، بلکه نحوهی استفاده از این شاخص را به شما آموزش میدهیم.
نحوهی استفاده BB:
به طور کلی قیمت تمایل دارد که به سمت خط میانی حرکت کند. این تمام کاربرد و نکته ی مهم استفاده از شاخص بولینجر است.
- اگر قیمت خیلی صعودی و به خط بالایی باند برسد، احتمال بازگشت و ریزش به سمت خط میانی وجود دارد.
- اگر قیمت خیلی ریزشی و به خط پایینی نزدیک شود، احتمال بازگشت و صعود به سمت خط میانی وجود دارد.
به بیانی سادهتر، از باند بولینجر برای تشخیص خطوط مقاومت و حمایتی استفاده میشود.
شاخص مکدی (MACD)
مثال دیگر اندیکاتور میانگین متحرک همگرایی/ واگرایی (Moving Average Convergence Divergence) است که به اختصار MACD نامیده میشود.
تمایز خط آبی از خط سیگنال به راحتی ممکن نیست، و سیگنال خیلی قوی به ما نمیدهد. اما خطوط بالای هیستوگرام قرار دارند.
به طور کلی مکدی با سه خط (سه مفهوم) نمایش داده میشود.
- خط اول میانگین متحرک سریعتر را نشان میدهد. (خط آبی)
- خط دوم میانگین متحرک کندتر را نشان میدهد. (خط قرمز- خط سیگنال)
- خط سوم اختلاف بین خط اول و دوم را نمایش میدهد. (هیستوگرام-سفید)
تریدرها از این خطوط، سیگنالهای خرید یا فروش را دریافت میکنند. چطور؟
نحوهی استفاده MACD:
زمانی که خط اول (آبی)، خط سیگنال (قرمز) را قطع میکند، و به بالا یا پایین آن حرکت میکند، سیگنال خرید یا فروش استخراج میشود.
- سیگنال خرید: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به بالای آن حرکت کند.
- سیگنال فروش: خط آبی، خط سیگنال را قطع کند و به پایین آن حرکت کند.
اما این سیگنالها خیلی قوی نیستند، و در بسیاری از موارد با تغییر قیمت روند باز هم تغییر میکند.
خط میانی یا هیستوگرام ابزاری است برای تقویت سیگنالها:
- اگر سیگنال صعودی و در بالای خط میانی باشد، سیگنال خرید قویتر است.
- اگر سیگنال نزولی و در پایین خط میانی اتفاق بیفتد، سیگنال فروش قویتر است.
در تصویر بالا مشاهده میکنید که مکدی با اختلاف بالای خط میانی (هیستوگرام) است.
سیگنالهای معاملاتی
به طور کلی اندیکاتورها دید خوبی نسبت به روندهای کلی بازار به یک معاملهگر میدهد، اما از آنها میتوان برای یافتن نقاط احتمالی ورود و خروج (سیگنال خرید یا فروش) هم استفاده کرد؛ این سیگنالها ممکن است در شرایط خاصی در نمودار یک اندیکاتور ایجاد شوند.
همانطور که قبلاً بحث شد، سیگنالهای معاملاتی تولید شده از سوی تحلیل تکنیکال همیشه دقیق نیستند و همیشه باید درصدی را برای خطا (سیگنالهای غلط) از جانب اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در نظر گرفت. این امر کمی در بازار ارزهای دیجیتال نگرانکننده است؛ چون در این بازار، داراییها حجم کمتری دارند و طبعا نوسانات بیشتری را نسبت به بازارهای سنتی تجربه میکنند.
نقدی مخالف بر تحلیل تکنیکال
گرچه امروزه تحلیل تکنیکال به طور گسترده در بازارهای مختلف مورد استفاده قرار میگیرد اما از نظر بسیاری از متخصصان، تحلیل تکنیکال روشی بحثبرانگیز و غیرقابل اعتماد است. به عبارتی گفته می شود که چون افراد زیادی به آن فکر میکنند، وقایع رخ میدهد. منتقدان معتقدند در شرایط بازارهای مالی اگر تعداد زیادی از معاملهگران و سرمایهگذاران به انواع یکسانی از شاخصها مانند خطوط حمایت و مقاومت اعتماد کنند، احتمال عملکرد صحیح این شاخصها افزایش مییابد.
از طرف دیگر بسیاری از طرفداران تحلیل تکنیکال معتقدند که هر تحلیلگر با روش خاص خود و با استفاده از اندیکاتورهای مختلف و زیاد، نمودارها را تجزیه و تحلیل میکند. این بدان معناست که عملا استفاده از یک استراتژی خاص و یکسان برای تعداد زیادی از معاملهگران غیرممکن است.
تحلیل بنیادین در مقابل تحلیل تکنیکال
پیشفرض اصلی تحلیل تکنیکال این است که قیمتهای حال حاضر در بازار تمام عوامل بنیادی مربوط به یک دارایی خاص را منعکس میکند. بر خلاف رویکرد تحلیل تکنیکال که عمدتا بر دادههای قیمتی و تاریخچه قیمتی و حجم (نمودارهای بازار) متمرکز است، تحلیل بنیادین یا فاندامنتال به تحقیق گسترده پیرامون عوامل کیفی پروژه اصرار دارد.
در تحلیل بنیادین، دیدگاه این است که عملکرد آینده یک دارایی به چیزهایی بیش از دادههای تاریخی وابسته است؛ اساساً تحلیل بنیادین روشی است که برای برآورد ارزش ذاتی یک شرکت، یک تجارت یا یک دارایی استفاده میشود. در این تحلیل طیف گستردهای از شرایط خرد و کلان اقتصادی مانند مدیریت و شهرت شرکت، رقابت در بازار و نرخ رشد و سلامت صنعت در نظر گرفته میشود.
بنابراین، ممکن است اینگونه در نظر بگیریم که برخلاف تحلیل تکنیکال که عمدتا به عنوان ابزاری برای پیشبینی عملکرد قیمت و رفتار بازار استفاده میشود، تحلیل بنیادین با در نظر گرفتن زمینه و پتانسیلهای موجود در یک دارایی، میتواند برای یک تحلیلگر مشخص کند که آیا یک دارایی بیش از حد ارزشگذاری شده یا خیر. درحالی که بیشتر معاملهگران کوتاه مدت ترجیح میدهند از تحلیل تکنیکال استفاده کنند، ترجیح مدیران صندوقها و سرمایهگذاران بلند مدت، تحلیل بنیادین است.
یک مزیت مهم در تحلیل تکنیکال این است که به دادههای کمی متکی است. بنابراین چارچوبی بیطرفانه برای تحقیق عینی از تاریخچه قیمتی فراهم میکند و برخی حدس و گمانها که با رویکرد کیفی در تحلیل بنیادین ارائه میشود را از بین میبرد.
با این حال تحلیل تکنیکال علیرغم سروکار داشتن با دادههای تجربی کماکان تحت تأثیر تعصبات و طرفداریهای شخصی است. به عنوان مثال یک معاملهگر که به شدت یک ارز را پیش داوری کرده، طوری از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره ببرد و اطلاعات را ناخودآگاه دستکاری کند که نهایتا آن گونه که دوست دارد تصمیم بگیرد. در بسیاری از موارد این اتفاق بدون آگاهی آنها رخ میدهد. علاوه بر این در دورههایی که بازارها الگو یا روند مشخصی ندارند، تحلیل تکنیکال ممکن است شکست بخورد.
سخن آخر
جدا از نقد و بحثهای طولانی درباره اینکه کدام روش تحلیل بهتر است، به نظر ترکیبی از تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادین توسط بسیاری از افراد مورد پذیرش است. درحالی که تحلیل بنیادین بیشتر به استراتژیهای سرمایهگذاری بلندمدت مربوط میشود، تحلیل تکنیکال ممکن است اطلاعات روشنی در مورد شرایط بازار در روند کوتاهمدت فراهم کند. احتمالا این اطلاعات، برای معاملهگران و سرمایهگذاران مفیدتر است.
نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب در بازارهای مالی
اگر در بازارهای مالی فعال هستید و از تحلیل تکنیکال برای انجام معاملات خود استفاده می کنید، باید نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب را بلد باشید چرا که می توانید با یادگیری نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب و انتخاب اندیکاتورهای مناسب و ترکیب اصولی آن ها با یکدیگر، سیگنال های خرید و فروش بسیار خوبی دریافت کنید و در راستای روند بازار معاملات سودآوری را تجربه نمایید. پس اگر دوست دارید نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب را به زبان ساده یاد بگیرید، همین الان این مطلب را تا انتها مطالعه کنید.
نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب
در بازار سرمایه و به صورت کلی در هر بازار مالی دیگری، افزایش سطح آگاهی و شناخت کافی از اصطلاحات مرسوم آن، بسیار مهم می باشد. در این بین ترکیب اندیکاتورها نیز یکی از کاربردی ترین کارایی های تحلیل تکنکیال در بازار به حساب می آید که با استفاده از آن ها می توان به معاملات موفق و سودآور رسید. اندیکاتورها ابزارهای قدرتمند و هدفمندی در تحلیل تکنیکال به حساب می آیند که تحلیل گران به صورت معمول از آن به منظور پیش بینی روند سهام و یا تعیین نقاط مهم برای ورود یا خروج، بهره می گیرند.
ترکیب اندیکاتورها می تواند اطلاعات دقیق و جامعی را در اختیار معامله گران قرار دهد تا به نسبت روند سهام موردنظر خود، درک بهتری داشته باشند و بعضا سیگنال خرید یا فروش از آن بگیرند. در نظر داشته باشید که برای این که از نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب در بازارهای مالی با خبر شویم، باید ابتدا بدانیم طبقه بندی اندیکاتورهای مختلف چگونه است و هر اندیکاتور در کدام گروه قرار می گیرد تا بتوانیم از هر گروه یک اندیکاتور را به درستی با اندیکاتورهای سایر گروه ها که همپوشانی دارند، ترکیب کنیم. بنابراین در بخش بعدی مطلب به ذکر انواع طبقه بندی اندیکاتورها پرداخته ایم.
انواع طبقه بندی برای اندیکاتورها
به صورت کلی برای اندیکاتورها، سه نوع طبقه بندی در نظر گرفته شده است. همین طور با استفاده از آن می توان چند اندیکاتور را با یک دیگر ترکیب کرد تا موثرترین و بهترین نتایج حاصل شود. این گروه بندی که گفتیم به شرح زیر می باشد :
1. اندیکاتورهای مومنتوم : این اندیکاتورها به اندازه حرکت وابسته هستند و آن را ارزیابی می کنند. این اندیکاتورها به صورت معمول قدرت نسبی حرکت را در بازار مورد بررسی قرار می دهند و در عددی بین 0 تا 100 نوسان دارند که به آن ها اوسیلاتور هم می گویند.
2. اندیکاتور تغییرپذیری : در این گروه از اندیکاتورها، قدرت تغییر در پارامترهای سهام مانند حجم و یا تغییرات نوسانی، بررسی می شود.
3. اندیکاتور روند : این دسته از اندیکاتورها در راستای شناسایی روند در نمودار بهترین گزینه ممکن به حساب می آیند. در این نوع از اندیکاتور، نمودار، بر اساس روند بازار که صعودی است و یا نزولی، به تحلیلگران سیگنال می دهد. همین طور جهت روند را نیز تعیین می کند.
نکته : حال این که کدام یک از این اندیکاتورها، ترکیب های کارایی را با یک دیگر تشکیل می دهند و یا نحوه ترکیب آن ها به چه صورت است، از اصلی ترین نکاتی است که باید در نظر داشته باشید. این را هم باید گفت که چنانچه ترکیب اندیکاتورها به صورت اشتباه انجام شود، این امکان وجود دارد که تحلیل و نتیجه گیری مختل شود، پس اگر نخواهید از اندیکاتورهای استفاده کنید، مشکلی نیست ولی اگر می خواهید استفاده کنید و به صورت اشتباه از آن بهره بگیرید، مطمئنا وضع خراب خواهد شد و سود که نمی کنید هیچ، بلکه امکان متضرر شدن شما نیز بسیار بالا خواهد بود.
ترکیب مناسب اندیکاتورهای مختلف
یک اشتباه مرسوم این است که از اندیکاتورهای یک طبقه بندی واحد استفاده کرد، در واقع این موجب می شود تا در تحلیل سهام، تنها یک جنبه خاص مانند قدرت حرکت و یا روند نمودار، بررسی شود و از سایر جنبه های این موضوع غافل شویم. ترکیب مناسب اندیکاتورها با استفاده از اصول خود، این امکان را در اختیار ما قرار می دهد تا بازار را از زوایای گوناگون و با پارامترهای متنوعی بررسی نماییم.
همان طور که پیش تر اشاره هایی داشتیم، به منظور تشکیل یک ترکیب اندیکاتور درست، بهتر است از هر دسته یک اندیکاتور را انتخاب و با دسته دیگر ترکیب کنیم و از انتخاب اندیکاتور از طبقه بندی های یکسان خودداری کنیم تا نتایج بهتری حاصل شود. هر کدام از اندیکاتورها در طبقه بندی های ذکر شده، یک بُعد را در بازار مورد بررسی قرار می دهند. با انتخاب اندیکاتور از هر سه دسته و ترکیب آن ها، به عبارتی تحلیل خود را سه بعدی و جامع تر کرده ایم.
برای مثال ترکیب اندیکاتور استوکاستیک با RSI، امکان دارد نتیجه مناسبی به همراه نداشته باشد، به این خاطر که هر دو، پارامترهای حرکت سهام را بررسی می کنند، ولی ترکیب اندیکاتورهای RSI ،ADX و ATR می تواند یک ترکیب اندیکاتور مناسب برای تحلیل به حساب آید. می توان گفت که اندیکاتور RSI، از نظر قدرت حرکت نمودار، ADX به نظر شناسایی روند نمودار و ATR تغییرات محسوس را در نمودار، مورد بررسی قرار می دهند، لذا می توان این طور گفت که با این ترکیب، از چند جنبه تحلیل خود را پیش می بریم. در بخش بعدی به معرفی 4 ترکیب جذاب از اندیکاتورهای مشهور پرداخته ایم؛
ترکیب های جذاب از اندیکاتورهای معروف
ترکیب اندیکاتورها به صورت کامل به هدف ما از معامله وابسته است. به منظور ترکیب مناسب اندیکاتورها بهتر است آن ها را در دو یا سه اندیکاتور مورد بررسی قرار دهیم و تعداد زیادتر الزاما ترکیب بهتری نخواهد بود و این امکان وجود دارد که تحلیلگر را سردرگم کند. در این بخش به 4 مدل پیشنهادی برای ترکیب اندیکاتورها اشاره کرده ایم تا بتوانید نمودارهای قیمت را از جنبه های مختلف مورد بررسی قرار دهید؛
1) ترکیب اندیکاتور RSI با RSI
با این که بیشتر اوقات، معامله گران از اندیکاتور RSI در بازه ای زمانی کوتاه مدت استفاده می کنند، ولی باید در نظر داشت که می توان از این اندیکاتور در بازه های زمانی هفتگی یا ماهانه به جای روزانه، ساعتی و دقیقه ای نیز بهره گرفت. با استفاده از مقیاس های زمانی بلند تر، قابلیت همسو کردن معاملات کوتاه مدت با روندهای بلند مدت وجود دارد.
حتما برایتان جالب است : آموزش رسم خطوط روند به زبان ساده
چنانچه RSI ماهانه همچنان به صورت منطقی پایین اما رو به رشد باشد، لذا RSI روزانه درصد احتمال موفقیت بالاتری را همراه خواهد داشت. به صورت مشابه نیز چنانچه یک RSI ماهانه بالا اما رو به کاهش باشد، احتمالا نشان دهنده سیگنال خرید مثبت کاذب RSI روزانه می باشد. در نهایت چنانچه RSI ماهانه بسیار نزولی باشد، سیگنال خرید RSI روزانه می تواند آغاز یک روند جدید صعودی به حساب آید.
2) ترکیب اندیکاتور RSI و MACD
استراتژی ترکیب اندیکاتورهای مکدی و RSI می تواند یکی از محبوب ترین ترکیب اندیکاتورهای دنیا به حساب آید که برای انجام معاملات سودده و منطقی، گزینه بسیار منطقی و مناسبی به حساب می آید. در این ترکیب، هر دو اندیکاتور، اطلاعات مومنتوم حرکتی نمودار را بررسی می کنند. همان طور که احتمالا می دانید، در اندیکاتور RSI ما می توانیم به سادگی با در نظر گرفتن اعداد اندیکاتور، آگاهی خوبی نسبت به وضعیت اشباع خرید و یا اشباع فروش سهم کسب کنیم. در این اندیکاتور اعداد بالای 70 نشان از اشباع خرید در سهم و اعداد پایین تر از 30 نشان از اشباع فروش سهم خواهد داد.
وقتی این معیار در ترکیب با مکدی قرار می گیرد که نقش برجسته آن، تعیین روند حرکتی سهم است، به نوعی اعتبار تحلیل تکنیکال افزایش می یابد. اندیکاتور مکدی می تواند به سادگی یک روند صعودی قوی و یا یک روند نزولی قوی را پیش بینی نماید. این موضوع با بیشتر شدن مکدی، روند صعودی را اثبات خواهد کرد و با کم شدن مکدی، نزولی بودن روند را به ما می فهماند. چنانچه وقتی که RSI، اشباع فروش را نشان دهد و هم زمان مکدی بیشتر شود و خبر از صعودی شدن روند را بدهد، یک سیگنال خرید قوی صادر خواهد شد، به این خاطر که برای هر دو اندیکاتور هشداری حائز اهمیت برای شروع یک روند مناسب، به شمار می رود.
البته باید در نظر داشت که برعکس این مورد هم ممکن می باشد، در واقع هنگامی که RSI، اشباع خرید را نشان می دهد و مکدی کاهش می یابد، شاهد این موضوع هستیم. در این شرایط به نوعی سیگنال فروش صادر خواهد شد و بایستی با احتیاط حرکت کرد و در مواقعی سیو سود را مد نظر قرار داد، به این خاطر که هر لحظه احتمال این که فروشندگان سهم افزایش یابند و روند بازار نزولی شود وجود دارد، لذا زمانی که این دو اندیکاتور مکمل هم عمل می کنند، ما می توانیم برای تحلیل خود اعتبار بالاتری لحاظ کنیم و از داده هایی که به ما می دهند، استفاده های بیشتری بکنیم.
3) ترکیب اندیکاتورهای MACD-RSI-EMA
استراتژی ترکیب این سه اندیکاتور معروف در بازه زمانی روزانه و با تنظیماتی که خواهیم گفت، معمولا نتایج بسیار خوبی را از خود نشان داده است. سیگنال ورود به این استراتژی به وسیله دو اندیکاتور MACD و RSI صادر می شود؛ در واقع وقتی که اندیکاتور مکدی در ناحیه اشباع فروش که همان زیر سطح صفر قرار می گیرد و خط مکدی خط سیگنال را از پایین به بالا بشکند، شرط نخستی ورود به معامله صادر خواهد شد، ولی شرط دومی نیز در نقطه ورود این استراتژی الزامی است؛ به علاوه سیگنال مکدی باید موقعیت اندیکاتور RSI را نیز مورد ارزیابی قرار دهید.
حتما برایتان جالب است : آموزش تحلیل تکنیکال بورس به زبان ساده
هنگامی که مکدی سیگنال ورود داد، اندیکاتور RSI هم می بایست زیر سطح 60 قرار داشته باشد تا شرط ورود به معامله تکمیل شود. سیگنال خروج این استراتژی به وسیله اندیکاتور میانگین متحرک و RSI صادر می شود. در راستای بررسی سیگنال خروج به دو میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت یعنی 13 روزه و بلند مدت یعنی 21 روزه احتیاج خواهیم داشت. زمانی که میانگین کوتاه مدت در بالای میانگین بلند مدت در حال حرکت باشد، حد ضرر و نقطه خروج ما هم به صورت شناور جابجا خواهد شد.
وقتی که میانگین کوتاه مدت از بالا به پایین با میانگین بلند مدت تقاطع به وجود آورد، شرط اول خروج از معامله صادر خواهد شد، ولی به منظور خروج از معامله نیز به شرط دومی احتیاج خواهیم داشت که به وسیله موقعیت اندیکاتور RSI مشخص می شود؛ به منظور تکمیل شرایط خروج از معامله باید اندیکاتور RSI بیش تر از سطح 30 قرار اندیکاتور مکدی و چگونگی استفاده از آن داشته باشد.
4) ترکیب اندیکاتور میانگین متحرک و اندیکاتور ATR
در این ترکیب می توان از اندیکاتور میانگین متحرک به منظور تشخیص روند و اندیکاتور OBV یا ATR جهت سنجش تغییرات حجم یا نوسانات سهم بهره برد تا عملکرد و نتیجه مطلوبی از تحلیل دریافت کرد. به صورت معمول برای معامله سهام در بلندمدت از اندیکاتورهای شناسایی روند و برای معاملات کوتاه مدت و نوسانی از اندیکاتورهای تغییرات حجم و نوسان استفاده می شود که این ترکیب اندیکاتور می تواند گزینه مناسبی به حساب آید.
نتیجه گیری و کلام پایانی
انتخاب بهترین ترکیب اندیکاتور و چیدن استراتژی ایده آل برای معاملات، نقش حائز اهمیتی در انجام معامله موفق و سودآور ایفا می کند. هر اندیکاتور در تحلیل تکنیکال از قابلیت هایی برخوردار است که ترکیب اندیکاتورها می تواند عملکرد و قدرت تحلیل را بهبود ببخشد. به منظور ترکیب اندیکاتورها اصول و مبانی خاصی را باید در نظر گرفت که در این مقاله تلاش داشتیم بعضی از مهم ترین آن ها را برای شما عزیزان بیان کنیم و همچنین ویژگی های یک ترکیب اندیکاتور مناسب را مطرح کردیم.
به صورت کلی برای رسیدن به بهترین ترکیب اندیکاتور و انتخاب استراتژی درست در معامله، به کسب تجربه در معامله گری و افزایش میزان آگاهی و آموزش در این زمینه احتیاج خواهید داشت و نکته دیگر اینجاست که برای هر فرد، هر بازار و هر نموداری، می توان استراتژی خاصی را لحاظ کرد پس نمی توان به صورت کلی گفت که استراتژی الف همواره صحیح است و استراتژی ب همیشه غلط از آب در می آید، پس سعی کنید با کسب تجربه در بازارهای مالی و استفاده از ابزارهای مختلف، مهارت خود را در این حوزه تقویت کنید و مطمئن باشید در این بین استراتژی مناسب معامله گری خود را نیز پیدا خواهید کرد که ممکن است برای فرد دیگری یا در بازار دیگری کاربرد نداشته باشد، ولی برای شما سودساز باشد.
همان طور که ابتدای مقاله به شما قول دادیم، در این مطلب نحوه ترکیب اندیکاتورهای مناسب در بازارهای مالی را آموزش دادیم.
اگر دوست دارید در مورد آموزش تحلیل بنیادی بورس به زبان ساده نیز اطلاعات لازم را کسب کنید، از این مطلب جامع تر در فضای وب پیدا نخواهید کرد.
به نظر شما بهترین ترکیب اندیکاتورها ها برای نوسان گیری کدام است؟
اندیکاتور رسم اتوماتیک واگرایی مکدی Macd Divergence برای متاتریدر 4
یکی از بهترین و کارآمد ترین اندیکاتور های موجود در متاتریدر4 از نظر بهترین معامله گران سراسر جهان اندیکاتور Macd است. در نتیجه تلاش فراوان معامله گران مشهور ، انواع زیادی از سیگنال با استفاده از این اندیکاتور در نظر گرفته شده است که یکی از بهترین و کاربردی ترین آن ها واگرایی است.
اندیکاتور Macd Divergence که برای متاتریدر4 طراحی شده است ، با استفاده از محاسباتی کم نظیر به مشخص کردن انواع واگرایی بر روی اسیلاتور Macd بصورت خودکار در چارت تمامی جفت ارزها و تایم فریم ها می پردازد.
مشخصات اندیکاتور واگرایی مکدی Macd Divergence
- پلتفرم : متاتریدر4
- جفت ارز : تمامی جفت ارزها
- زمان معامله : تمامی ساعات
- تایم فریم : تمامی تایم فریم ها
- بازار : تمامی بازارهای مالی
برخی از مزایای Macd Divergence
- مشخص کردن خودکار انواع واگرایی بر روی اسیلاتور مک دی
- مناسب برای تمامی معامله گران
- قابل ترکیب با تمامی سیستم های معاملاتی
- محیط ساده و بسیار کاربردی
اجزای اندیکاتور واگرایی مکدی
پس از اجرای این اندیکاتور روی چارت جفت ارز مورد نظر، اسیلاتور مک دی را همراه با خطوط سبز و قرمز رنگ مشاهده میکنید که این خطوط واگرایی های مثبت و منفی هستند و فلش هایی که همراه با آن ها وجود دارند درواقع سیگنال های خرید و فروش با توجه به واگرایی شکل گرفته هستند.
قانون معامله
معامله خرید:
1- مشاهده واگرایی مثبت ( خطوط سبز رنگ ) در اسیلاتور و چارت
2- ظاهر شدن فلش سبز رنگ روی اسیلاتور
معامله فروش:
1- مشاهده واگرایی منفی (خطوط قرمز رنگ) در اسیلاتور و چارت
2- ظاهر شدن فلش قرمز رنگ روی اسیلاتور
حد ضرر:
در معامله خرید : دره قبلی و یا حمایت پیش رو
در معامله فروش : قله قبلی و یا مقاومت پیش رو
حد سود:
در معامله خرید : قله یا مقاومت پیش رو
در معامله فروش : دره یا حمایت پیش رو
تنظیمات اندیکاتور واگرایی مکدی Macd Divergence
بخش OSMA Settings : محاسبات مربوط به رسم اسیلاتور
بخش Indicator Settings : از طریق این قسمت میتوانید مشخص کنید که واگرایی ها فعال یا غیرفعال باشند و همچنین هشدارهای معاملاتی را تغییر دهید
این اندیکاتور سیگنال های خرید و فروش نسبتا کم خطایی را بصورت مستقل برای ما صادر میکند اما پیشنهاد ما به شما استفاده از آن در کنار سایر اندیکاتور ها و سیستم های معاملاتی برای کاهش ریسک و افزایش مقدار سود است تا معامله ای در کمال آرامش را در پیش داشته باشید.
برای آشنایی بیشتر با این اندیکاتور ویدیو زیر را تماشا کنید
جهت آشنایی با روش نصب اندیکاتور Macd Divergence به مقاله اموزشی راهنمای نصب انواع اندیکاتور در متاتریدر 4 و 5 مراجعه کنید
اندیکاتور MACD چیست + نحوه سیگنال گیری از آن
اندیکاتور MACD یا اندیکاتور مکدی، با نام اختصاری انگلیسی Moving Average Convergence Divergence در اواخر دهه 70 میلادی توسط جرارد اَپل توسعه داده شد. این اندیکاتور که در شاخه اسیلاتورها (Oscillators) قرار می گیرد یکی از بهترین و موثرترین اندیکاتورهای حرکتی (Momentum) به شمار می رود که در بین تریدرها از محبوبیت بالایی برخوردار است. از اندیکاتور مکدی در تحلیل تکنیکال برای به دست آوردن جهت، شتاب و قدرت در یک روند استفاده می شود. امروز با بررسی مختصر این اندیکاتور روش های سیگنال گیری از آن را نیز برای شما توضیح خواهیم داد.
اندیکاتور MACD چیست؟
اندیکاتور MACD دو روند دنباله رو و میانگین حرکت (Moving Averages) را به یک مومنتوم اسیلاتور تبدیل می کند. این اندیکاتور در حقیقت با تفریق میانگین حرکت سنگین (سریع) از میانگین حرکت سبک (کند) این کار را انجام می دهد. در نتیجه MACD برای تریدرهایی که از استراتژی معاملاتی دنباله روی از بازار (Trend-Following) و بازگشت مومنتوم برای خرید و فروش سهام استفاده می کنند، بهترین گزینه محسوب می شود.
هنگامی که میانگین متحرک در حالت واگرایی، همگرایی و کراس قرار داشته باشد، اندیکاتور MACD در بالا یا زیر صفر نوسان خواهد کرد. در حقیقت تریدرها از طریق تقاطع خطوط، خطوط مرکزی کراس اور و واگرایی می توانند سیگنال های مربوط به خرید و فروش سهام را دریافت کنند. از آنجایی که قابلیت های اندیکاتور مکدی نامحدود است، بنابراین موارد استفاده از آن فقط به شناسایی سطوح اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) محدود نمی شود.
اندیکاتور MACD با نام های Mac-Dee و M.A.C.D نیز شناخته می شود و در پنل پایینی نمودار قیمتی سهام قرار می گیرد.
محاسبه اندیکاتور MACD
خط مکدی: (میانگین متحرک نمایی 20 روزه – میانگین متحرک نمایی 26 روزه)
خط سیگنال: میانگین متحرک نمایی 9 روزه از خط مکدی
هیستوگرام مکدی: خط مکدی – خط سیگنال
خط مکدی (MACD line) را می توان با تفریق میانگین متحرک نمایی (EMA) بلند مدت (26 روزه) از میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت (20 روزه) بدست آورد؛ البته به خاطر داشته باشید که قیمت نهایی (Closing price) سهام برای این میانگین متحرک ها مورد استفاده قرار می گیرد.
یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از خط مکدی بر روی نمودار ترسیم می شود تا به عنوان یک خط سیگنال برای شناسایی چرخش قیمتی مورد استفاده تریدرها قرار گیرد. هیستوگرام مکدی نیز تفاوت بین MACD line و خط سیگنال 9 روزه را نشان می دهد. زمانی که خط مکدی بالاتر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام مثبت و اگر خط مکدی پایین تر از خط سیگنال باشد، هیستوگرام منفی خواهد بود.
بازه زمانی 9، 12 و 26 به صورت پیش فرض در تنظیمات MACD وجود دارد. البته شما می توانید با توجه به اهداف و شیوه معاملاتی خود مقادیر دیگری را با آن ها جایگزین کنید.
تفسیر اندیکاتور MACD
اندیکاتور مکدی درباره واگرایی (Divergence) و همگرایی (Convergence) دو میانگین متحرک هستند. همگرایی زمانی اتفاق می افتد که دو میانگین متحرک به سمت یکدیگر حرکت کنند و واگرایی زمانی رخ می دهد که دو میانگین از یکدیگر فاصله می گیرند. میانگین متحرک کوتاه مدت (12 روزه) از سرعت بالایی برخوردار بوده و مسئول بیشتر تحرکات MACD است در حالی که میانگین متحرک 26 روزه آهسته بوده و واکنش کمتری نسبت به تحرکات قیمتی از خود نشان می دهد.
خط مکدی همیشه در بالا و پایین خط صفر یا همان خط مبنا نوسان دارد. کراس یا عبور از خط میانی (مبنا) نشان می دهد که EMA دوازده روزه از EMA بیست و شش روزه عبور کرده است. البته جهت این خطوط به جهت برخورد میانگین متحرک بستگی دارد. مکدی مثبت نشان می دهد که EMA 12 روزه بالاتر از EMA 26 روزه قرار دارد و هر چقدر که فاصله EMA کوتاه مدت از EMA بلند مدت بیشتر شود، مقادیر مثبت نیز (مومنتوم رو به بالا) شتاب افزایشی خواهند داشت.
منفی بودن مکدی نیز نشان می دهد که EMA 12 روزه پایین تر از EMA 26 روزه قرار دارد. در حقیقت اگر EMA کوتاه مدت و بلند مدت به یکدیگر نزدیک شوند، مقادیر منفی نیز (مومنتوم روبه پایین) نیز افزایش خواهد یافت.
در مثال بالا، منطقه زرد رنگ، خط مکدی در ناحیه منفی را نشان می دهد زیرا معاملات EMA 12 روزه در زیر EMA 26 روزه قرار گرفته است. اولین کراس (فلش مشکی) در اواخر ماه سپتامبر اتفاق افتاده و مکدی به درون ناحیه منفی وارد می شود زیرا همان طور که مشاهده می کنید فاصله دو میانگین متحرک 12 و 26 روزه از یکدیگر بیشتر شده است.
رنگ نارنجی نیز مقادیر مثبت MACD را نشان می دهد به گونه ای که EMA 12 روزه بالاتر از EMA 26 روزه قرار گرفته است. دقت داشته باشید که خط مکدی در این مدت در زیر 1 (خط چین قرمز) قرار دارد؛ به عبارت دیگر این موضوع نشان می دهد که فاصله بین دو میانگین متحرک خیلی زیاد (کمتر از 1 پوینت) نیست.
کراس اور خط سیگنال
کراس اور خط سیگنال یکی از متداول ترین سیگنال های اندیکاتور MACD به شمار می رود. خط سیگنال در واقع یک میانگین متحرک 9 روزه از خط مکدی است که در شناسایی نقاط تغییر قیمت به تریدرها کمک می کند. اگر خط مکدی از خط سیگنال عبور کند، یک کراس اور صعودی رخ خواهد داد. در صورتی که اگر خط مکدی به زیر خط سیگنال کشیده شود با یک کراس اور نزولی روبرو خواهیم شد. کراس اور با توجه به قدرت تحرکات قیمتی تا چند روز یا هفته طول خواهید کشید.
تریدرها هنگام استفاده از این سیگنال باید نهایت دقت را داشته باشند. اگرچه مکدی محدودیت بالا و پایین ندارد اما تریدرها می توانند با استفاده از یک ارزیابی ساده بصری، بیشترین میزان قیمت قبلی را تخمین زنند. اگر مومنتوم با افزایش روبرو شود، حرکت بزرگی در روند قیمتی سهام ایجاد خواهد شد. اگرچه این حرکت ممکن است ادامه داشته باشد ولی سرعت مومنتوم احتمالا کندتر شده و سیگنال تقاطع خط سیگنال را ایجاد خواهد کرد. نوسانات قیمتی در سهام نیز باعث افزایش تعداد کراس اور خواهند شد.
نمودار زیر سهام کمپانی IBM, را نشان می دهد که دارای EMA 12 روزه (سبز)، EMA 26 روزه (قرمز) و اندیکاتور 9،12 و 26 روزه MACD است. در طی بازه زمانی 6 ماهه خط سیگنال و خط مکدی 8 بار با یکدیگر برخورد داشته اند که 4 مورد آن در بالا و 4 مورد در پایین رخ داده است. نقطه زرد رنگ در نمودار روند فوق العاده افزایشی خط MACD را نشان می دهد که به بالاتر از 2 نیز رسیده است.
2 کراس اور خط سیگنال نزولی نیز در ماه های April و May اتفاق افتاده اما همانطور که مشاهده می کنید تراز قیمتی کمپانی IBM به روند رو به رشد خود ادامه داده است. اگرچه شتاب صعودی بازار بعد از موج ناگهانی کندتر شده است اما هنوز هم در مقایسه با شتاب یا مومنتوم نزولی در ماه April و May قدرتمندتر محسوب می شود. سومین کراس اول خط سیگنال نزولی نیز در ماه May رخ داده که سیگنال خوبی را در اختیار تریدرها قرار داده است.
کراس اور خط صفر ( خط مبنا)
کراس اور خط صفر نیز یکی دیگر از سگنال های متداول در اندیکاتور MACD به شمار می رود. کراس اور صعودی زمانی رخ می دهد که خط مکدی در جهت مثبت از بالای خط مبنا عبور کند؛ به عبارت دیگر EMA 12 روزه بالای EMA 26 روزه قرار خواهد گرفت. البته حرکت منفی خط مکدی به زیر خط مبنا نیز نشان دهنده کراس اور منفی خواهد بود؛ این موضوع زمانی رخ می دهد که EMA 12 روزه در زیرز EMA 26 روزه قرار بگیرد.
کراس اور خط صفر با توجه به قدرت روند می تواند تا چند روز یا چند ماه دوام بیاورد. تا اندیکاتور مکدی و چگونگی استفاده از آن زمانی که روند صعودی پایداری وجود داشته باشد. میزان مکدی نیز مثبت خواهد ماند و در صورت نزولی شدن روند قیمتی به شکل منفی درخواهد آمد. نمودار زیر که متعلق به روند قیمتی سهام PHM است حداقل 4 کراس اور خط مبنا را در طی زمان 9 ماه نشان می دهد. سیگنال های بدست آمده از این نمودار به خوبی کار می کنند زیرا بعد از کراس اور خط مبنا، روند بسیار پر قدرت ظاهر شده است.
نمودار زیر نیز مربوط به سهام CMI است که 7 کراس اور خط مبنا را در بازه زمانی 5 ماهه نشان می دهد. برخلاف سهام PHM، این نمودار سیگنال خوبی را در اختیار تریدرها قرار نمی دهد چرا که روند قیمتی بعد از کراس اور بسیار ضعیف است.
نمودار بعدی که متعلق به سهام شرکت 3M است نز یک کراس اور خط صفر صعودی در March 2009 و یک کارس اور خط صفر نزولی در فوریه سال 2010 را نشان می دهد. این سیگنال 10 ماه دوام آورده است. به عبارت دیگر EMA 12 روزه به مدت 10 ماه بالاتر از EMA 26 روزه قرار داشته است که قدرت روند را نشان می دهد.
واگرایی
واگرایی زمانی اتفاق می افتد که اندیکاتور MACD از روند قیمتی سهام فاصله گیرد. اگر سهام کف قیمتی پایین تری را تشکیل دهد و MACD کف قیمت بالاتری را ثبت کند، آنگاه واگرایی صعودی اتفاق خواهد افتاد. کف قیمتی پایین در قیمت سهام در واقع روند نزولی را تایید می کند در حالی که کف قیمت بالا در مکدی، حرکت نزولی کمتری را نشان می دهد. مادامی که MACD در منطقه منفی باشد، مومنتوم نزولی از مومنتوم صعودی جلوتر است. آهسته بودن مومنتوم نزولی در برخی اوقات خبر از معکوس شدن روند یا رالی قابل ملاحظه ای خواهد داد.
نمودار زیر یک واگرایی صعودی در روند قیمتی سهام کمپانی گوگل را نشان می دهد. در وهله اول توجه داشته باشید که برای شناسایی واگرایی، قیمت نهایی یا همان Closing Price سهام در نظر گرفته شده است. نکته بعدی این است که گوگل و خط مکدی آن هر دو در ماه اکتبر و اواخر نوامبر جهش پیدا کرده و کف های قیمتی به وجود آورده اند. در این تصویر کاملا مشخص است که اندیکاتور مکدی کف قیمتی بالاتر و گوگل کف قیمتی پایین تری را در ماه نوامبر تشکیل داده اند. در اوایل ماه دسامبر، اندیکاتور MACD با یک واگرایی صعودی و کراس اور خط سیگنال روبرو شده است، در نهایت جهت روند سهام گوگل با شکست مقاومت برعکس شده است.
واگرایی نزولی نیز زمانی اتفاق می افتد که سهام اوج قیمتی بالاتر و خط مکدی اوج قیمتی پایین تری را تشکیل دهند. اوج قیمتی بالاتر برای سهامی با روند صعودی عادی است اما اوج قیمتی پایین تر در مکدی مومنتوم صعودی کمتری را نشان می دهد. اگرچه مومنتوم صعودی ممکن است کمتر باشد اما تا زمانی که MACD مثبت است، مومنتوم صعودی از مومنتوم نزولی جلوتر حرکت خواهد کرد. به عبارت دیگر حرکت صعودی رو به افول در برخی اوقات می تواند تغییر جهت روند یا کاهش قیمت چشم گیری را پیش بینی کند.
نمودار زیر که متعلق به سهام کمپانی Gamestop است، یک واگرایی نزولی را از ماه آگوست تا اکتبر نشان می دهد. اوج قیمتی سهام به بالای 287 رسیده است اما خط مکدی در مقایسه با اوج قیمتی قبلی خود سطح پایین تری را تشکیل داده است. کراس اور خط سیگنال و شکست حمایت نیز در اندیکاتور مکدی نزولی بوده است. همانطور که در نمودار قیمتی مشاهده می کنید، در ماه نوامبر سطح حمایت به صورت ناگهانی شکسته شده و به سطح مقاومت تبدیل شده است (خط چین قرمز). این شکست فرصت دیگری برای فروش یا فروش کوتاه مدت را در اختیار تریدرها قرار می دهد.
استفاده از واگرایی باید با دقت بسیار بالایی انجام شود چرا که واگرایی نزولی اغلب در روند های صعودی و قدرتمند ایجاد شده و واگرایی صعودی معمولا در روند قیمتی ضعیف به وجود خواهد آمد. روندهای قدرتمند در بیشتر اوقات با یک صعود جدی آغاز می شوند که همین امر موجب افزایش حرکت صعودی MACD خواهد شد. البته با ادامه یافتن روند صعودی، سرعت آن کمتر شده و در نتیجه خط MACD به تدریج افول خواهد کرد. مومنتوم صعودی نیز ممکن است به قدر کافی قدرتمند نباشد ولی تا زمانی که خط MACD بالاتر از صفر باشد از مومنتوم نزولی جلوتر حرکت خواهد کرد.
نتیجه گیری
اندیکاتور MACD یک اندیکاتور فوق العاده است که می تواند روند و مومنتوم آن را یکجا نمایش دهد. از این اندیکاتور می توان در نمودارهای روزانه، هفتگی و یا ماهانه نتایج خوبی داشته باشد. تنظیمات استاندارد و پیش فرض برای MACD همان EMA های 12 و 26 روزه است که تریدرها می توانند برای افزایش حساسیت نمودارآن را به 5 و 35 روزه تغییر دهند. به خاطر داشته باشید که مکدی نمی تواند مانند اندیکاتور RSI مناطق فروش یا خرید بیش از حد را به شما نشان دهد. بنابراین در کنار این اندیکاتور باید از دیگر اندیکاتورها و اوسیلاتورها نیز استفاده کنید.
همهچیز درباره اندیکاتور مکدی (MACD)
اندیکاتور مکدی (MACD) به عنوان یک نوسان ساز در روند استراتژی معاملات در بازار ارزهای دیجیتال ، مورد استفاده قرار میگیرد. در هر نمودار دو خط موجود است، که یکی مربوط به شاخص مکدی و دیگری مربوط به سیگنال است. زمانی که مکدی از خط سیگنال عبور کند، اندیکاتور در حال نمایش یک روند صعودی است.
در این مقاله بررسی اندیکاتور MACD و روش استفاده از آن میپردازیم.
اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟
خط مکدی، توسط کاستن 26 دوره میانگین متحرک نمایی (EMA) از 12 دوره EMA محاسبه میشود. در مقابل مکدی، خط سیگنال دارای 9 دوره EMA، است.
در حالی که اکثر اندیکاتورهای تکنیکال تنها اطلاعاتی جزئی در رابطه با اطلاعات تاریخی قیمتها ارائه میدهند، شاخص مکدی در واقع فعالیتی دوگانه دارد. این اندیکاتور همزمان با سنجش جهت روند، قدرت روند در آن بازه زمانی را نیز نمایش میدهد.
اندیکاتور MACD، در سال 1979 توسط Gerald Appel ساخته شدهاست. این اندیکاتور به سرمایهگذاران در جهت محاسبه جهت، طول و قدرت قیمت یک دارایی دیجیتال کمک میکند.
جزئیات اندیکاتور مکدی (MACD)
مکدی یک اندیکاتور متحرک ترند است، که در واقع عضو خانواده اندیکاتورهای نوسان ساز تکنیکی است. این اندیکاتور قابلیتهای زیر را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد:
1-مکدی بر اساس ارتباط بین دو میانگین متحرک، امکان دسترسی به جهت صعودی و یا نزولی بودن روند را به سرمایهگذاران میدهد.
2-این اندیکاتور، به کاربران امکان اندازهگیری تغییرات قیمتی در بازار ارزهای دیجیتال را میدهد. در واقع این امر همان سرعت روند در بازار است. زمانی که خردهفروشان برای مثال، درخواست دسترسی به قدرت و یا ضعف یک روند دارند، این گزینه کاربردی خواهد بود.
بررسی نمودار توسط مکدی
در یک نمودار قیمتی، اندیکاتور MACD مانند یک نوسان ساز به همراه دو میانگین متحرک دیده میشود. البته، این اندیکاتور برخلاف اکثر نوسان سازها، فاقد مرزهای مشخص است. به علاوه، یک هیستوگرام مکدی دو ماینگین متحرک را در جهت تکمیل نوسان ساز، پوشش میدهد.
هنگامی که از میانگین حرکتی در مبحث ارزهای دیجیتال حرف میزنیم، منظورمان خطی از نمودار برای نمایش ارزش اطلاعات جمعآوری شده در یک بازه زمانی مشخص، است.
سرمایهگذاران ماینگین حرکتی را به دو بخش عمده تقسیم میکنند: میانگینهای متحرک ساده و میانگینهای متحرک نمایی. مورد اول برای پردازش تمام اطلاعات ورودی به صورت یکسان و مورد دوم در جهت پردازش اطلاعات جدیدتر، کاربرد دارند.
اندیکاتور مکدی، به مورد دوم وابستگی بیشتری دارد. زیرا برای تصمیمات خرید و فروش دارایی دیجیتال باید اطلاعات جدیدتر باشند.
احتمالا، بهترین نکته در رابطه با اندیکاتور مکدی، سادگی استفاده از آن حتی برای سرمایهگذاران جدید، در بازار رمزارزها است.
اگرچه، لازم به ذکر است که، برای خرید و فروش یک دارایی دیجیتال نباید تنها به یک اندیکانور تکیه کرد. مکدی به همراه سیگنالهای دیگر نظیر شاخص RSI و شاخص ترس و طمع ، برای انجام معاملات کاربرد دارد.
روش کار اندیکاتور MACD
برای درک بهتر عملکرد مکدی، باید اجزایی که در نمودار در کنار این اندیکاتور قرار دارند را به خوبی درک کنید. اندیکاتور مکدی از 3 جزء اصلی در نمودار تشکیل شدهاست:
1-خط MACD، سریعترین میانگین متحرک:
فرمول اندیکاتور، مکدی توسط کم کردن دوره طولانی 26 روزه میانگین حرکتی از دوره کوتاه 12 روزه به دست میآید. معمولا این خط به رنگ آبی است.
MACD Line = (12-day EMA minus 26-day EMA)
2-خط سیگنال، کندترین میانگین متحرک:
این خط 9 روزه، برای نمایش پرایس اکشن در رنگ قرمز طراحی شدهاست.
Signal Line = 9-day EMA of MACD Line
3-هیستوگرام مکدی، نوسان گیر بالا و پایین خط صفر برای کمک به خوانش تکانه نزولی و صعودی:
هیستوگرام در واقع تفاوت بین دو جزئ بالایی است. زمانی که مکدی بالای خط سیگنال باشد، هیستوگرام مثبت است و برعکس.
در نتیجه برای خوانش صحیح سیگنال باید موارد زیر را چک کرد:
زمانی که مکدی مثبت باشد، هیستوگرام نیز در حال افزایش است. در واقع قیمت در حال رشد و سیگنالی برای خرید است.
زمانی که مکدی و هیستوگرام هر دو در حال کاهش باشند، احتمالا قیمت دارایی دیجیتال در حال افت و در شرایط فروش است.
تفسیر سیگنال MACD
اندیکاتور مکدی (MACD) به سرمایهگذاران در جهت درک 3 سیگنال مهم کمک میکند:
1-کراس اوورهای خط سیگنال
2-کراس اوورهای خط 0
در این بخش به بررسی هر کرام از این 3 مورد میپردازیم.
کراساوورهای خط سیگنال:
این مورد یکی از ابتداییترین سیگنالهایی است که میتوانید از آن بهره ببرید. همانطور که اشاره شد، این خط سیگنال میانگین متحرک مربوط به خط مکدی را نمایش میدهد. کراس اوور این دو خط به وضوح حرکات محکمی را نشان میدهد. موقعیت این دو خط، صعودی و یا نزولی بودن کراس اوور را نشان میدهد.
کراس اوور صعودی در زمان عبور میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت، از بالای میانگین متحرک نمایی بلند مدت، و کراس اوور نزولی نیز، در زمان عبور EMA کوتاه مدت از پایین EMA بلند مدت، اتفاق میافتد.
کراس اوور خط 0:
این سیگنال مشابه مورد قبل است. تفاوت آنها در عبور خط مکدی از خط 0 به جای خط سیگنال است. زمانی که این سیگنال مثبت باشد، یک روند صعودی را نمایش میدهد. همچنین، در زمان حرکت منفی، مکدی نمایانگر یک روند نزولی است.
هرچه این سیگنال از خط صفر دورتر شود، روند قویتر خواهد بود.
واگرایی اندیکاتور مکدی (MACD)
واگرایی سیگنال زمانی اتفاق میافتد که، قیمت ارزهای دیجیتال در یک جهت و اندیکاتور مکدی در جهت مخالف در حرکت باشند. به علاوه، از یک روند ناگهانی معکوس، صعود و یا نزول ناگهانی در قیمت ارزهای دیجیتال اخطار میدهد.
در زمان انجام معاملات ارزهای دیجیتال، دو واگرایی قابل تشخیص است:
واگرایی صعودی MACD:
این واگرایی مربوط به زمانی است که قیمت ارز دیجیتال به کف پایین میرسد، ولی اندیکاتور مکدی توانایی تایید قیمت را ندارد. در نتیجه، یک سقف پایین را نمایش میدهد. این امر نمایانگر صعود قیمت، به صورت ناگهانی است. زمانی که واگرایی صعودی مکدی در انتهای یک روند در حال توسعه باشد، یک سیگنال معکوس خرید را شکل میدهد.
واگرایی نزولی MACD:
این واگرایی در زمانی که قیمت رمزارز در سقف بالا و اندیکاتور مکدی در کف بالا است، اتفاق میافتد. در این واگرایی، امکان یک افت قیمت به صورت ناگهانی ناگهانی، وجود دارد.
اگر روند بلند مدت صعودی باشد، واگرایی صعودی مکدی نشانه خوبی برای ترند معکوس است. اما در این شرایط، سیگنال به قدر کافی قوی نیست، در نتیجه، همواره باید ترکیب سیگنالهای دیگر را نیز در نظر گرفت.
مقایسه اندیکاتور RSI و مکدی
اندیکاتور دیگری که سرمایهگذاران ار آن برای افزایش سود معاملات استفاده میکنند، RSI است. هر دو اندیکاتور مکدی (MACD) و قدرت نسبی (RSI)، به اندازهگیری مومنتوم و جهت حرکت مارکت، کمک میکنند. اما این دو شاخص با جنبههای بسیار متفاوتی با هم کار میکنند.
برای خوانش صحیح شاخص RSI، سرمایهگذاران به ارزش آن که بین 0 تا 100 است، دقت میکنند.
زمانی که شاخص قدرت نسبی زیر 30 باشد، مارکت در حالت فروش بیش از حد قرار دارد. هنگامی که، شاخص بالای 70 باشد نیز مارکت در حالت خرید بیش از حد است.
اندیکاتور MACD، تفاوت میان دو EMA را اندازهگیری میکند، در حالی که شاخص قدرت نسبی تغییرات قیمت را با بالاترین و پایینترین حالات مارکت مقایسه میکند. با توجه به اینکه، این دو شاخص در فاکتورهای متفاوت خرید و فروش تمرکز دارند، احتمال تفاوت در سیگنالهای آنها همواره وجود دارد.
کلام آخر
اندیکاتور مکدی (MACD)، برای سرمایهگذاران ابزار بسیار مناسبی است. مکدی به دلیل سادگی و ترکیب، مومنتوم مارکت و روند آن در یک شاخص، برای استفاده سرمایهگذاران توصیه میشود. مکدی برای پرایس اکشن، یک نمودار بسیار سادهتر و مرتبتر ارائه میدهد.
لازم به ذکر است که، همواره باید به سیگنالهای دیگر نیز برای تصمیمگیری در رابطه با معاملات خود مراجعه کنید.