فارکس های ایرانی

تعادل قیمت در فارکس

قیمت قرارداد آتی فروش یک کیلو آهن برای تحویل یک‌ماهه = ۱۱۰۰ تومان قیمت فعلی خرید یک کیلو آهن در بازار نقد = ۱۰۰۰ تومان نرخ بهره بدون ریسک ماهیانه = ۵/۱ درصد

منظور از عرضه و تقاضا در اقتصاد چیست؟

عرضه و تقاضا در اقتصاد بیانگر چیست؟ مدتی پیش اخبار مربوط به قیمت گوجه‌فرنگی همه رسانه‌ها را پر کرده بود. در مغازه‌ها، کمبود گوجه قابل احساس بود. اگر مغازه‌ای هم گوجه داشت آن را با قیمتی بالاتر از حد معمول می‌فروخت. به‌دنبال بالا رفتن قیمت گوجه و افزایش تقاضا برای آن، قیمت رب هم افزایش پیدا کرد.

بعد از مدتی برای کنترل قیمت گوجه فرنگی، صادرات گوجه‌فرنگی به خارج از کشور ممنوع شد. به‌دنبال منع صادرات گوجه فرنگی، میزان گوجه در بازار افزاش پیدا کرد، با افزایش عرضه گوجه‌فرنگی، قیمت آن در بازار پایین آمد و تا حدی تعدیل یافت. در این داستان واقعی، تعیین کننده قیمت گوجه، میزان عرضه و تقاضایی بود که برای آن وجود داشت. احتمالا همه شما با عرضه و تقاضا آشنایی دارید. در این مقاله قصد داریم به بررسی قانون عرضه و تقاضا بپردازیم و بفهمیم که در یک بازار معمولی که شرایط خاصی ندارد، چه عواملی بر تعیین قیمت کالاها تاثیر‌گذار است. با بررسی بازار سرمایه هم می‌توان فهمید که میزان عرضه و تقاضایی که برای یک سهم وجود دارد، چگونه بر تغییرات قیمتی آن تاثیر می‌گذارد.

مبانی عرضه و تقاضا

تقاضا (Demand)

اگر بخواهیم تقاضا را به‌طور واضح تعریف کنیم، می‌توان گفت به تمایل و قدرت مصرف‌کننده یا مشتری برای خرید یک کالا یا دریافت خدمات به مقدار مشخص، با توجه به قیمت و سایر عوامل تاثیر‌گذار بر آن، تقاضا گفته می‌شود. قانون تقاضا بیانگر این است که با کاهش قیمت یک کالا، در صورت ثابت‌بودن سایر عوامل معمولا تقاضا برای آن افزایش پیدا می‌کند و برعکس. یعنی بین قیمت و تقاضا برای یک محصول در صورت ثابت بودن سایر عوامل رابطه معکوس و منفی وجود دارد.

عوامل متعددی بر میزان تقاضای افراد در زمان تاثیر می‌گذارند. مهم‌ترین عامل تاثیر‌گذار بر میزان تقاضای یک کالا یا اوراق بهادار، قیمت آن کالا است. درآمد افراد، سلیقه و تعداد مصرف‌کنندگان، انتظارات افراد در رابطه با تغییرات قیمتی آینده آن محصول، قیمت کالاهای مرتبط با کالای مورد نظر و. همگی از عوامل موثر بر تقاضای یک کالا، محصول یا خدمت است.

معمولا با افزایش قیمت یک کالا، تقاضا برای خرید آن پایین می‌آید، اما محدود بودن تعداد تولیدکنندگان و وجود بازار انحصاری، از عملکرد طبیعی بازار جلوگیری می‌کند.

عرضه (Supply)

در مقابل تقاضا، عرضه قرار دارد. منظور از عرضه، مقدار کالا یا خدمتی است که توسط شرکت‌ها یا بنگاه‌های خدماتی به ازای قیمتی خاص و سایر عوامل موثر، در اختیار مصرف‌کنندگان قرار می‌گیرد.

عوامل متعددی بر میزان عرضه تاثیر می‌گذارد. قیمت کالا، قیمت مواد اولیه و نهاده‌های تولیدی، هزینه‌های تولید، تعداد رقبا و تولیدکنندگان موجود در یک صنعت، یارانه‌‌ای که روی برخی از کالاها توسط دولت وضع می‌شود و. همگی بر میزان عرضه تاثیر می‌گذارند.

به رابطه مثبت و مستقیمی که بین عرضه یک کالا و قیمت آن وجود دارد، قانون عرضه گفته می‌شود.

شرط تعادل در بازار

شرط برقراری تعادل در یک بازار این است که میزان عرضه با تقاضا برابر باشد. زمانی تعادل پایدار می‌ماند که هیچ عامل و محرکی برای تغییر رفتار مصرف‌کننده و عرضه‌کننده وجود نداشته باشد.

با توجه به موارد توضیح شده اگر بخواهیم منحنی عرضه‌و‌تقاضا را رسم کنیم، در صورت ثابت بودن سایر عوامل و تنها تغییر در قیمت، منحنی‌ها به شکل زیر می‌باشند. محل برخورد دو منحنی عرضه و تقاضا، نقطه تعادل بازار است. در این نقطه قیمت تقاضا با قیمت عرضه برابر است و معاملات انجام می‌شوند.

نقطه تعادل در بازار، به قسمتی گفته می‌شود که منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع می‌کنند.

نقطه تعادل در بازار، به قسمتی گفته می‌شود که دو منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع کنند.

ایجاد تغییر در یکی از عوامل موثر بر عرضه و تقاضا می‌تواند باعث حرکت روی منحنی یا جابجایی منحنی‌ها شود. برای مثال اگر قیمت کالا تغییر کند، روی منحنی تقاضا جابجا می‌شویم اما در صورت تغییر سایر عوامل خود منحنی جابجا خواهد شد.

تا اینجای کار با مفهوم کلی عرضه و تقاضا در اقتصاد آشنا شدیم. در ادامه قصد داریم به بررسی این مفهوم در بازار سرمایه بپردازیم و با نحوه تغییرات قیمتی سهم و علل ایجاد صف‌های خرید و فروش آشنا شویم.

قانون عرضه و تقاضا

قانون عرضه و تقاضا به‌دنبال توضیح رابطه بین میزان موجودیت و در دسترس بودن (عرضه) یک کالا یا دارایی با تمایل و اشتیاقی که برای خرید آن وجود دارد (تقاضا) است. این دو عامل بر قیمت یک کالا یا دارایی مثل اوراق بهادار تاثیر‌گذار هستند. برای مثال کمبود یک کالا، نادر بودن آن، تقاضای بالا و یا عرضه کم آن باعث افزایش قیمت آن می‌شود و بالعکس. یعنی اگر تعداد تولیدکنندگان یک محصول به‌خصوص زیاد و شرایط رقابتی در بازار حاکم باشد، دیگر تولیدکنندگان آن نمی‌توانند هر محصولی را با هر کیفیتی و با قیمت دلخواه خود به‌فروش برسانند.

وقتی بازار به شکل انحصاری در دست تعداد محدودی تولید‌کننده قرار داشته باشد و به‌راحتی امکان ورود محصولات باکیفیت وجود نداشته باشد، افراد به ناچار مجبورند از تولید‌کننده‌های موجود خریداری کنند. محدود بودن تعداد تولیدکنندگان باعث می‌شود که تقاضا افزایش یابد و به دنبال افزایش تقاضا قیمت هم بالا رود.

علاوه‌بر موارد ذکر شده، نوع نگرش افراد نسبت به تعادل قیمت در فارکس تغییرات احتمالی قیمت یک محصول در آینده می‌تواند منحنی میزان تقاضا را تحت تاثیر قرار بدهد. اگر مصرف‌کنندگان فرض را بر این بگذارند که قیمت‌ها در آینده افزایش خواهد یافت، اکنون کالای بیشتری خریداری می‌کنند. فرض کنید اعلام شود که از فردا بنزین گران خواهد شد، بعد از انتشار این خبر مشاهده خواهید کرد که صف‌های طویلی در پمپ بنزین‌ها ایجاد خواهد شد. در این مثال به دنبال انتشار خبر گران‌شدن بنزین، میزان تقاضای فعلی برای آن افزایش پیدا خواهد کرد.

برعکس این اتفاق هم ممکن است بیفتد. فرض کنید اوایل اردیبهشت ماه است و برخی از مغازه‌ها گوجه سبز نوبرانه با قیمت‌های بالا می‌فروشند. به دلیل قیمت بالای گوجه سبز در اوایل برداشت، تقاضای زیادی برای آن وجود ندارد. مردم انتظار دارند که بعد از گذشت چند هفته، میزان عرضه گوجه سبز در بازار افزایش پیدا کند. بنابراین ممکن است مصرف خود را به تعویق بیندازند و برای خرید آن، تا عرضه بیشتر این محصول و کاهش قیمت آن صبر کنند.

قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه

قانون عرضه و تقاضا در بازار سرمایه هم تاثیری مشابه بر سایر بازارها دارد. یعنی عرضه و تقاضا با تعیین قیمت، تمامی سهم‌ها را در بازار تحت تاثیر قرار می‌دهند. به‌طور کلی عرضه و تقاضا از عوامل اصلی تعیین‌کننده قیمت سهام و سایر اوراق بهادار هستند.

عوامل موثر بر تعیین عرضه و تقاضا

در بازار سرمایه عواملی مانند، گزارشات مربوط به عملکرد شرکت‌ها، میزان سودسازی و فروش آن‌ها، اخبار مربوط به افزایش سرمایه، نرخ بهره در سایر بازارها، نرخ بازده بدون ریسک، اخبار مربوط به ورود پول به بازار و تصویب قانون‌های حمایتی از بازار، همه و همه بر تقاضای افراد تاثیر می‌گذارند.

برای مثال افزایش نرخ بازده بانکی (نرخ بدون ریسک) باعث می‌شود که تقاضا برای سهامداری کاهش پیدا کند. دلیل آن هم این است که بیشتر سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز هستند و یک سود مطمئن با مقدار کم را به بازدهی بالای همراه با ریسک ترجیح می‌دهند.

شرایطی مانند توسعه و عمق یافتن بازار، تغییر در شرایط و سیاست‌های اقتصادی و. بر میزان عرضه در بازار موثر هستند.

در بازار سرمایه عرضه‌کنندگان اولیه، شرکت‌هایی هستند که نیاز به تامین مالی دارند. تقاضا‌کنندگان هم می‌توانند افراد حقیقی یا حقوقی باشند که با هدف‌های مختلف اقدام به سرمایه‌گذاری می‌کنند.

در شرایط عادی و نه هیجانی، می‌بینیم که تغییرات در میزان عرضه و تقاضا به آرامی اتفاق می‌افتد. اما در روزهای هیجانی بازار، این تغییرات به‌سرعت اتفاق می‌افتد که می‌تواند باعث به‌وجود آمدن صف‌های خرید و فروش سنگین شود.

بیایید میزان عرضه و تقاضای موجود برای یکی از سهم‌های بازار سرمایه را با هم بررسی کنیم. همان‌طور که می‌دانید برای مشاهده این صفحه باید به سایت Tsetmc مراجعه کرده و نماد مربوط به شرکت را جستجو کنیم.

در انتهای تابلوی زیر، در سمت راست، قیمت پیشنهادی متقاضیان، برای خرید سهم را مشاهده می‌کنید. در سمت چپ تابلو هم قیمت پیشنهادی سهامداران برای فروش (قیمت عرضه) را می‌بینید. زمانی که قیمت تقاضا شده با قیمت عرضه شده برابر باشند، یک معامله انجام می‌گیرد.

در تابلوی معاملاتی هر سهم در سایت tsetmc.com می‌شود میزان عرضه و تقاضای موجود برای آن را دید.

در تابلوی معاملاتی هر سهم در سایت tsetmc.com می‌توان میزان عرضه و تقاضای موجود برای آن سهم را دید.

در شکل بالا این قیمت‌ها با هم برابر نیستند، قیمت خرید 20600 ریال و قیمت فروش 20620. زمانی معامله انجام می‌شود که یکی از طرفین حاضر به تغییر قیمت خود باشند.

در بازار سهام نیز، همانند سایر بازارها میزان عرضه و تقاضای موجود باعث تغییر قیمت سهم می‌شود. برای مثال اگر اخبار خوبی در رابطه با عملکرد و میزان سودسازی یک شرکت منتشر شود، تقاضا برای خرید سهام آن افزایش پیدا می‌کند و سهامداران آن شرکت دیگر حاضر نیستند سهام ارزنده خود را در قیمت‌های فعلی به فروش برسانند. بنابراین با افزایش تقاضا برای خرید آن سهم و کاهش عرضه آن مواجه می‌شویم. در این حالت کمبود عرضه و افزایش تقاضا برای سهام شرکت باعث افزایش قیمت سهام می‌شود.

اگر هیچ سهامداری حاضر به فروش سهام خود نباشد، به اصطلاح صف خرید تشکیل می‌شود و قیمت تقاضا به‌طور روزانه بالا می‌رود. این افزایش قیمت تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که سهامداران حاضر به عرضه سهام خود باشند و یا دیگر نگهداری سهم در آن قیمت برای آن‌ها جذاب نباشد. در صورت متناسب بودن میزان عرضه و تقاضا، قیمت‌ها به تعادل می‌رسند.

چگونه متوجه شویم که تقاضا برای یک سهم بالا است؟

در بازارهای کارا معمولا بعد از انتشار اخبار خوب در ارتباط با یک شرکت و عملکرد آن، تقاضای خرید برای سهام آن بالا می‌رود. برای این‌که متوجه شویم آیا تقاضا برای خرید یک سهم بالا است یا خیر باید به میانگین حجم معاملات روزانه سهم توجه کرد. در روزهایی که حجم معاملات بیشتر از متوسط حجم روزانه باشد و به‌دنبال آن سهم با قیمت بالایی معامله شود، نشان‌دهنده تقاضا بالا برای خرید سهم است. در این مواقع معمولا قدرت خریدار نیز از فروشنده بیشتر است. یعنی تعداد کمتری از افراد، مقدار بیشتری از سهام را خریداری می‌کنند.

برعکس این موضوع نیز صادق است. همان‌طور که اخبار خوب بر افزایش تقاضا تاثیر می‌گذارد، اخبار بد هم باعث کاهش تقاضا و یا افزایش عرضه می‌شود. برای مثال کاهش تولید یا کاهش فروش یک شرکت، عدم تقسیم سود نقدی قابل توجه و. می‌تواند باعث کاهش تقاضا برای یک سهم شود.

یعنی در بعضی مواقع برای یک سهم صف فروش تشکیل می‌شود. زمانی صف فروش ایجاد می‌شود که میزان عرضه سهم بیش از تقاضای موجود برای آن باشد. معمولا زمانی که قیمت یک سهم بیش از ارزش واقعی آن باشد، معمولا سرمایه‌گذاران تمایل چندانی برای خرید آن ندارند و سهامداران نیز به‌دنبال فروش سهم هستند. در این مواقع معمولا قیمت سهم تا چند روز به‌طور مداوم کاهش می‌یابد. این کاهش قیمتی تا زمانی ادامه پیدا می‌کند که قیمت‌ها به ارزش ذاتی خود نزدیک شوند و تقاضا برای خرید سهم ایجاد شود.

برخی از مواقع دیده می‌شود که میزان کاهش قیمتی بیش از ارزش ذاتی سهم است، در این حالت قیمت سهم برای سرمایه‌گذاران جذاب می‌شود. یعنی میزان تقاضا برای آن افزایش می‌یابد و سرعت افزایش تقاضا از عرضه پیشی می‌گیرد و باعث افزایش قیمت‌ها می‌شود.

در بازار کشورهایی که شرایط تورمی در آن وجود ندارد معمولا قیمت‌ها به‌مدت زیادی در یک دامنه قیمتی باقی می‌مانند و با نوسانات شدید قیمتی رو‌به‌رو نمی‌شویم. این نوسانات در بازارهایی بیشتر است که خبر محور هستند.

آیا می‌توان تعادل در عرضه و تقاضای بازار را تغییر داد؟

سهامداران حقیقی که معمولا صاحب مقدار کمی از سهام شرکت هستند، نمی‌توانند در تعادل بازار تغییر خاصی ایجاد کنند. تنها برخی از نهادها و موسسات مثل صندوق‌های سرمایه‌گذاری و یا سهامداران حقوقی که صاحب درصد بالایی از سهام شرکت هستند می‌توانند تعادل عرضه و تقاضا را بر هم بزنند. علاوه بر مورد ذکر شده این افراد در مواقع لازم نقش حمایتی در بازار ایفا می‌کنند. حجم بالای خرید توسط نهادهای مالی در زمانی که بازار در حال از دست دادن الگوهای معاملاتی خود است، امری بسیار مهم است.

جمع‌بندی

به‌طور کلی قانون عرضه و تقاضا هر روز در بازار سهام به نمایش در می آید. تقاضای زیاد برای عرضه محدود سهام باعث افزایش قیمت سهم خواهد شد. عرضه بیش از حد سهام و تقاضای ضعیف برای آن باعث افت قیمت می شود. علت به‌وجود آمدن صف‌های خرید و فروش را می‌توان به عدم وجود عرضه و تقاضا در بازار نسبت داد.

می‌توانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.

آربیتراژ چیست؟ | Arbitrage | آربیتراژ در بازار فارکس

آربیتراژ چیست؟ | Arbitrage | آربیتراژ در بازار فارکس

آربیتراژ در بازار های مالی به معنی عدم تعادل در اقتصاد است به طوری که قیمت یک نوع کالا یا ارز در دو بازار مجزا یکسان نیست و همین امر باعث کسب سود از این تفاوت قیمتی توسط افراد میشود. آربیتراژ در علم اقتصاد به معنای بهره گرفتن از تفاوت نرخ بین دو یا چند بازار برای کسب سود میباشد. نمونه این نوع فرآیند در بازار های مالی بسیار زیاد است البته امروزه به دلیل دقت بالای معاملات و شبکه های هوشمند مالی این تفاوت های قیمتی به سرعت پوشش داده میشود. یکی از بارزترین مثال های آربیتراژ تفاوت نرخ ارز دولتی و ارز بازار آزاد کشورمان ایران است که برخی از افراد با گرفتن سهمیه ارز دولتی و فروش آن در بازار آزاد سود خوبی کسب کردند. نمونه دیگر آربیتراژ تفاوت در نرخ یک برگه سهم در معاملات بلوکی و نرخ همان برگه سهم در معاملات عادی در بازار بورس است به این صورت که اگر نرخ برگه سهم در معاملات بلوکی از معاملات عادی بیشتر باشد نشان از ارزنده بودن آن سهم دارد و میتوان با خرید سهم در معاملات عادی کسب سود کرد.

بیایید یک مثال آسان تر را مرور کنیم، فرض کنید قیمت 1 کیلو مغز گردو 100 هزار تومان باشد درحالی که قیمت 1 کیلو گردوی سالم 50 هزارتومان است، تعادل قیمت در فارکس در اینجا شما میتوانید با خرید 2 کیلو گردوی سالم و پرداخت 10 هزارتومان دستمزد به شخصی که مغز گردو را جدا میکند در نهایت 1.5 کیلو مغز گردو را با قیمت 150 هزار تومان بفروشید که سود ناخالص شما 40 هزارتومان خواهد بود، این فرآیند نمونه ایی از کسب سود از آربیتراژ است. درواقع یکی از ویژگی های آربیتراژ بدون ریسک بودن این فرآیند است.

آربیتراژ بر حسب مکان

برخی از شرکت های بین المللی که سهامشان در بازارهای کشورهای خارجی دیگر مورد معامله قرار میگیرند ممکن است سود آربیتراژ داشته باشند. به عنوان مثال ممکن است قیمت سهام یک شرکت اروپایی در خود اروپا با قیمت سهام همان شرکت در آمریکا یکسان نباشد در نهایت کسانی که از این اختلاف قیمت آگاهند سهام با قیمت پایین تر را خریداره کرده و در قیمت بالاتر در اروپا بفروش میرسانند. کسب سود از آربیتراژ اینگونه صورت میگیرد.

جهت افتتاح حساب در بروکر رگوله شده amarkets ثبت نام کنید و 20% شارژ هدیه دریافت نمایید .

آربیتراژ بر حسب زمان

نوع دیگری از آربیتراژ وجود دارد که به دلیل وجود همیشگی تورم در اقتصاد در قالب اوراق قرضه یا وام و به عبارت دیگر هر معامله با موعد زمانی متفاوت شکل میگیرد.

به عنوان مثال سرمایه گذار با آگاهی از سود بلند مدت اوراق قرضه در این زمینه سرمایه گذاری میکند تا سود کسب کند یا از طرف دیگر نرخ بهره بالا در یک کشور باعث جذب سرمایه مردم در بانکها میشود زیرا افراد با در نظر گرفتن نرخ بهره بالا سرمایه خود را در بانکها ذخیره میکنند تا از سود سپرده گذاری خود بهره مند شوند. که این امر مستلزم گذشت زمان میباشد.(کوتاه مدت یا بلند مدت)

آربیتراژ در بازار فارکس

در بازار فارکس به دلیل تعادل قیمت در فارکس حجم بالای معاملات و رصد 24 ساعته بازار توسط سرمایه گذاران و معامله گران عملا یافتن آربیتراز ناشی از تفاوت قیمت ها در هر جفت ارزی به مانند یافتن سوزن در انبار کاه است تا جایی که برای این نوع کسب سود از ربات های (اکسپرت) برنامه نویسی شده مخصوص آربیتراژ استفاده میشود. چرا که محاسبات قیمت توسط این اکسپرتها نیازمند سرعت و دقت است.

به طور کلی در زمینه بازار جهانی ارز به دو صورت عمده میتوان از آربیتراز ها سود کسب کرد :

1.آربیتراژ در جفت ارزها:

زمانی بوجود میاید که قیمت یک نوع ارز در دو کارگزاری یا صرافی یکسان نباشد.

2.آربیتراژ سود تضمین شده:

در این نوع آربیتراژ سرمایه گذاران به دنبال کشور های با نرخ بهره بالا جهت تبدیل سرمایه خود به ارز آن کشور و سپرده گذاری در بانک های همان کشور هستند تا از تعادل قیمت در فارکس نرخ بهره بانکی بالای آن کشور سود کسب کنند در این میان سرمایه گذاران با خرید قراردادهای آتی در آن کشور برای تضمین نرخ تبدیل ارز سعی در پوشش دادن ریسک های احتمالی این فرآیند دارند.

کسب سود از آربیتراژ به طور معمول بدون ریسک است به این دلیل که خرید و فروش همزمان و با اختلاف زمانی ناچیز انجام میگیرد البته درحالتی که بستر فروش فراهم باشد و اختلالی پیش نیاید.

البته باید در نظر داشت که آربیتراژ ها به عنوان یه عامل اختلال در اقتصاد در نظر گرفته میشود و به همین دلیل بازار ها و بانکها سعی در حذف آربیتراژها دارند چرا که وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن اقتصاد و شرایط بازار است و مکانیزمی ایجاد می‌کند که موجب می‌شود قیمت‌ها به طرز قابل‌توجهی از ارزش واقعی و حقیقی خود در طولانی مدت منحرف شوند.

آربیتراژ چیست و چگونه به وجود می آید؟

آربیتراژ

آربیتراژ (Arbitrage) به مفهوم کسب سود از اختلاف قیمت در دو یا چند بازار است. البته شاید خیلی از تراکنش های مالی وفق این تعریف آربیتراژ خوانده شود ولی باید توجه داشت که آربیتراژ به صورت آکادمیک به مجموعه تراکنش های مالی‌ اطلاق می شود که در هیچ حالتی باعث زیان نشده و حداقل در یک حالت باعث سود شود به عبارتی آربیتراژ به طور ایدآل یک معامله بدون ریسک (Risk Free) است.

شرط دیگر اطلاق آربیتراژ به تعاملات مالی اینست که خرید و فروش به صورت همزمان انجام شود.

در حالتی که قیمت‌ها در بازارهای مختلف امکان آربیتراژ را نداشته باشد می‌توان گفت که که بازارها در تعادل آربیتراژی (Arbitrage Equilibrium) هستند. از مصادیق بارز آربیتراژ معاملات ارزی و سود بردن از نرخ تبدیل ارزهای مختلف در بازارهای مختلف است.

آربیتراژ (و به تبع آن بازار یا قیمت بدون آربیتراژ) کلیدی ترین مفهوم برای متخصصین فاینانس است و همان نقشی را بازی می کند که “تعادل” برای اقتصاددان ها دارد. البته فهم من این است که فقدان آربیتراژ و تعادل در واقع دو روی یک سکه هستند و هر دو به مفاهیم مشترکی اشاره می کنند.

تعریف آربیتراژ چیست؟

آربیتراژ Arbitrage یعنی به دست آوردن سود از اختلاف قیمت در بازارهای مختلف. با این تعریف، این مفهوم چندان پیچیده نیست، نیاز به تخصص ندارد و گاهی حتی در زندگی روزمره افراد نیز دیده می‌شود. با این حال، یک قید دیگر را نیز باید در این تعریف بگنجانیم و آن بدون ریسک یا Risk Free بودن است. در نتیجه، آربیتراژ مجموعه‌ای از تراکنش‌های مالی را در بر می‌گیرد که در هیچ حالتی منجر به زیان نخواهند شد. ممکن است سودی در پی باشد یا نباشد اما در هر صورت زیانی در کار نخواهد بود. یعنی بازده این فرایند نمی‌تواند منفی باشد.

اگر اختلاف قیمتی در بازارهای مختلف وجود نداشته باشد، حالت تعادل آربیتراژی Arbitrage Equilibrium رخ خواهد داد. در این حالت، کسی نمی‌تواند تنها با خرید و فروش‌های سریع و با استفاده از اختلاف قیمت‌ها سود به دست آورد. شرایطی که در آن بازار به تعادل رسیده باشد، یک حالت ایده‌آل در اقتصاد محسوب می‌شود. البته آربیتراژ در بسترهای مختلف به مرور حالت تعادلی ایجاد خواهد کرد. فرض کنید یک جنس خاص در یک بازار ارزان‌تر از بازار دیگر است. طبیعتا در این حالت تقاضا برای خرید ارزان بیشتر می‌شود و هر چه تقاضا بیشتر باشد، قیمت نیز بالاتر خواهد رفت. منظور این است که فرصت‌های آربیتراژ بسیار کوتاه هستند و زود از دست می‌روند.

آربیتراژ

کسانی که به دنبال کسب سود از این روش هستند، بهتر است ضرب‌المثل اقتصادی ناهار مجانی را در نظر داشته باشند! جمله معروفی که می‌گوید ناهار مجانی وجود ندارد؛ یعنی هر چیزی هزینه‌ای دارد حتی اگر در ظاهر مجانی به نظر برسد. بنابراین باید هزینه‌های پنهان را در هر فعالیت اقتصادی در نظر بگیرید. ماجرا همیشه به سادگی خرید ارزان و فروش گران نیست. گاهی در این میان هزینه‌های پنهانی را پرداخت می‌کنید و در نهایت سودی برای‌تان باقی نمی‌ماند. نکته مهم دیگر این است که در بازارهای مختلف همه می‌خواهند تعادل قیمت در فارکس هزینه‌ها را کاهش و سود را افزایش دهند. از همه فرصت‌های عالی استفاده خواهد شد و رقابت بسیار فشرده است. به همین دلیل، در بیشتر موارد فقط کارشناسان حرفه‌ای و باتجربه و افرادی که ابزارهای قوی در دست دارند، می‌توانند از فرصت آربیتراژ بهره ببرند.

مبنای شکل‌گیری موقعیت های آربیتراژی

آربیتراژ بر اساس بعد مکان یا زمان به وجود می‌آید. تفاوت قیمتی ایجاد شده بر حسب مکان به این صورت است، که یک دارایی منحصربه‌فرد در دو بازار با فاصله جغرافیایی کم یا زیاد ارزش ناهمسانی داشته و امکان دادوستد هم‌زمان (نهایتاً با تفاوت زمانی کوتاه) آن بین بازارهای مذکور فراهم است. آربیتراژ بر مبنای بعد زمانی، ناشی از اختلاف قیمت به دلیل تفاوت در موعد تحویل دارایی می‌باشد؛ که مصداق بارز آن تفاوت قیمت‌ها در بازار نقد نسبت به آتی است! در حال حاضر، عمده معاملات آربیتراژی بر این اساس انجام شده و از این حیث، بازار آتی طرف‍داران بسیاری دارد. از توضیحات فوق این‌گونه استنباط می‌شود، که آربیتراژ یکی از انگیزه‌های اصلی فعالیت سفته‌بازان و موتور محرک بازارهای مالی و سرمایه‌گذاری است.

سود آربیتراژی چه زمانی بدست می‌آید؟

سود آربیتراژی زمانی ایجاد می‌شود که یک کالای مشابه در دو بازار مختلف یا در مواردی خاص در دو قالب متفاوت عرضه می‌شود اما قیمت‌های یکسانی ندارد. وجود آربیتراژ نتیجه ناکارآمد بودن بازار است و مکانیزمی ایجاد می‌کند که موجب می‌شود قیمت‌ها به طرز قابل‌توجهی از ارزش منصفانه و واقعی‌شان در درازمدت منحرف نشوند.

فرض کنید قیمت خودرو صفرکیلومتر در کارخانه ۲۰ میلیون تومان و در نمایشگاه ۲۱ میلیون تومان است. شما می‌توانید با خرید فروی خودرو از کارخانه و فروش آن به خریدار نهایی ۱ میلیون تومان سود کنید. به این سود، سود آربیتراژی گفته می‌شود.

یا ممکن است قیمت هر کیلو گردو ۱۵۰۰۰ تومان و هر کیلو مغز گردو ۵۰۰۰۰ تومان باشد. شما حساب می‌کنید هر دو کیلو گردو، یک کیلو مغز گردو می‌دهد و هزینه کارگری برای شکستن دو کیلو گردوها و تبدیل آن به مغز گردو ۱۰۰۰۰ تومان است. در این صورت شما با خرید دو کیلو گردو و پرداخت ۱۰۰۰۰ تومان هزینه کارگر، صاحب یک کیلو مغز گردو می‌شوید که می‌توانید با فروش آن به مصرف کننده ۱۰۰۰۰ تومان سود کنید. این سود نیز سود آربیتراژی است.

شرکت های بین‌المللی که سهامشان در بورس کشورهای مختلف عرضه شده است نیز می‌توانند سود آربیتراژ داشته باشند. به این صورت که ممکن است سهام شرکتی در بورس ژاپن به قیمتی معامله شود که با قیمت آن در بورس آمریکا متفاوت باشد. سرمایه گذارانی که از این اختلاف قیمت مطلع باشند می‌توانند از این فرصت برای کسب سود استفاده کنند.

البته با توجه به پیشرفت تکنولوژی، کسب سود از قیمت گذاری اشتباه در بازار بسیار مشکل شده است. بیشتر معامله گران از سیستم‌های کامپیوتری استفاده می‌کنند تا نوسانات ابزارهای مالی مشابه را رصد کنند. در مورد هر قیمت گذاری اشتباه و ناکارآمدی معمولاً به سرعت اقدامات لازم انجام می‌گیرد و فرصت کسب سود از آن، اغلب در عرض چند ثانیه حذف می‌شود.

آربیتراژ نیرویی لازم برای بازارهای مالی است.

به زبان ساده، به کسب سود از طریق اختلاف قیمت در دو بازار مختلف آربیتراژ می‌گویند. این اختلاف می‌تواند از لحاظ زمانی باشد مثل بازار نقد و آتی، و هم از نظر مکانی مثل تفاوت نرخ در دو بازار در مکان‌های جغرافیایی متفاوت باشد.

یکپارچگی بازار‌های مالی امکان آربیتراژ به علت اختلاف در مکان بازار را تقریبا به صفر رسانده است.

این نوع آربیتراژ در بازارهای کالایی به علت وجود هزینه نگهداری و حمل و نقل و… که باعث ایجاد قیمت‌های متفاوت برای یک کالا می‌شود، اتفاق می‌افتد.
اما اختلاف به علت تفاوت در زمان، فرصت آربیتراژی را برای هم بازارهای مالی و کالایی از طریق قرارداد آتی ایجاد می‌کند.

آربیتراژ

آربیتراژ در بازار نقدی

۱- بازار سهام جهانی

امروزه با عرضه سهام شرکت‌های بین‌المللی و چند ملیتی در بورس‌های‌ بزرگ جهانی، این بازارها به یکدیگر متصل شده و به صورت یکپارچه فعالیت می‌کنند. گاهاً در مواقع کوتاهی قیمت یک سهم در بازارهای مذکور یکسان نمی‌باشد! که در چنین شرایطی، به دلیل رصد پیوسته بازار از سوی سرمایه‌گذاران یا ربات‌های معامله‌گر و ارسال سریع سفارشات در حجم بالا، فاصله قیمتی از بین رفته و بازار متعادل می‌شود.

۲- بازار ارز غیررسمی ایران

یکی از مثال‌های عینی آربیتراژ در بازار ایران، التهابات ارزی یک دهه اخیر است. زمانی که اختلاف قیمت ارز دولتی و بازار آزاد افزایش می‌یافت؛ بسیاری از آربیتراژگران (دلالان ارزی) اقدام به خرید ارز سهمیه‌ای دولتی نموده و در بازار آزاد به فروش می‌رساندند. هم‌چنین اختلاف نرخ ارز بین بازارهای منطقه‌ای نیز، فرصت مناسبی برای این معامله‌گران محسوب می‌شد؛ زیرا تفاوت قیمت بازار تهران و سایر کلان‌شهرها با مناطق مرزی داخلی و خارجی، سود بدون ریسک و نسبتاً هنگفتی را برای آن‌ها فراهم می‌نمود. هرچند این تفاوت نرخ همواره بین بازار کشورهای همسایه وجود دارد؛ اما آربیتراژ ارز در حالت عادی به سبب اختلاف کم قیمت‌ها، چندان مقرون به صرفه نیست! توجه داشته باشید، که چنین فعالیت‌هایی منجر به خروج ارز و آسیب به نظام اقتصادی کشور می‌شود و بر اساس قوانین، متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار می‌گیرند. به طور کلی، امروزه فرصت‌های آربیتراژی بازارهای نقدی، به دلیل گسترش تولید در سراسر جهان، حذف از واسطه‌ها و تجارت الکترونیک، بسیار محدود شده و اغلب بازارها در شرایط تعادل قیمتی به سر می‌برند.تعادل قیمت در فارکس

۳- آربیتراژ در بازار آتی

همان‌طور که اشاره نمودیم، بخش عمده‌ای از معاملات آربیتراژی در بستر بازار آتی انجام می‌شوند. در واقع فلسفه اصلی این مدل آربیتراژ، اختلاف قیمتی موجود میان بازار نقد و آتی است! فرآیند انجام معاملات به این صورت است؛ که قیمت یک دارایی نظیر سهام یا کالا در بازار آتی نسبت به قیمت جاری آن در بازار نقد بالاتر بوده و فاصله قیمتی به گونه‌ای است، که آربیتراژ این دارایی حاشیه سود مناسبی به همراه دارد. در این شرایط معامله‌گر دارایی را در بازار نقد خریداری نموده و معادل آن، یک قرارداد در بازار آتی به فروش می‌رساند؛ که فاصله موجود میان نرخ خرید و فروش این دارایی، برابر سود ناخالص او خواهد بود. هم‌چنین در شرایط معکوس که قیمت نقدی بالاتر از نرخ بازار آتی است، سرمایه‌گذاران هم‌زمان اقدام به اخذ دو موقعیت معاملاتی خرید و فروش (تعادل قیمت در فارکس با موعد تحویل متفاوت) در بازار آتی نموده؛ یا به منظور فروش نقدی در آینده نزدیک، صرفاً دارایی مذکور را پیش‌خرید خواهند کرد. به منظور فهم بهتر مطلب به یک مثال دقت کنید:

قیمت قرارداد آتی فروش یک کیلو آهن برای تحویل یک‌ماهه = ۱۱۰۰ تومان

قیمت فعلی خرید یک کیلو آهن در بازار نقد = ۱۰۰۰ تومان

نرخ بهره بدون ریسک ماهیانه = ۵/۱ درصد

در این شرایط معامله‌گر اقدام به خرید ۱ تن(۱۰۰۰ کیلوگرم) آهن در بازار نقد نموده و بلافاصله آن را در بازار آتی می‌فروشد؛ که مبلغ خرید وی معادل یک میلیون تومان و مبلغ حاصل از فروش دارایی پس از تحویل کالا، ۰۰۰/۱۰۰/۱ تومان است. اگر مجموعاً ۵ درصد سرمایه اولیه را برای هزینه‌های معاملاتی نظیر کارمزد و هزینه نگهداری در نظر بگیریم، این موقعیت معاملاتی ۵ درصد سود خالص در پی داشته است! که حدوداً ۳ برابر نرخ بهره بدون ریسک می‌باشد. ذکر این نکته ضروری است؛ که اگر دارایی پایه مورد معامله از نوع سهام باشد، باید مواردی نظیر سود نقدی و افزایش سرمایه احتمالی را نیز در نظر بگیرید.

آربیتراژ

آربیتراژ در بازار جهانی ارز (فارکس)

به واسطه حجم بالای تراکنشات و گستردگی ابزار معاملاتی در بازار جهانی ارز، موقعیت‌های آربیتراژی فراوانی وجود دارند؛ اما تعدد معامله‌گران و سرعت اجرای سفارشات مسبب تعادل قیمت در فارکس این است، که چنین فرصت‌هایی بی‌درنگ پوشش داده ‌شوند. از همین روی، امروزه ربات‌های معاملاتی مختص یافتن و انجام معاملات آربیتراژی تدوین یافته‌اند. آربیتراژ در بازار ارز جهانی از سه روش عمده انجام می‌شود:

  • آربیتراژ جفت ارزی: به معنای کسب سود از قیمت‌گذاری متفاوت یک جفت‌ ارز در دو کارگزاری یا صرافی مختلف.
  • آربیتراژ سود تضمین شده: یک روش معاملاتی است، که معامله‌گر ابتدا نرخ بهره کشورها و مناطق اقتصادی مختلف را بررسی نموده و سپس با تبدیل دارایی به ارز کشور دارای بیشترین نرخ بهره، در سیستم بانکی مکان مورد نظر سرمایه‌گذاری می‌کند (به طور مثال سپرده بانکی مدت‌دار با سود مشخص). هم‌چنین به منظور پوشش ریسک این معامله، فرد اقدام به خرید یک قرارداد آتی به منظور تضمین نرخ تبدیل ارز می‌نماید؛ تا پس از اتمام دوره سرمایه‌گذاری، امکان استفاده از نرخ تبدیل اولیه خود را داشته باشد!
  • آربیتراژ مثلثی: ناشی از وجود تفاوت قیمتی میان سه ارز مختلف است، که به واسطه یک فرآیند معاملاتی سریع تبدیل سه جفت ارز گوناگون به یکدیگر و در نهایت بازگشت به دارایی اولیه، صورت می‌گیرد.

مرکز آموزشی و کارآفرینی خوارزمی اصفهان در آشنایی هرچه بیشتر با اینگونه مسائل پیرامون بازار بورس در کنار شما خواهد بود و با تدارک دوره های مختلف در زمینه های گوناگون راهگشای کسب و کار شما عزیزان است.

آربیتراژ چیست؟ + تعریف آربیتراژ طلا، سکه، فارکس، بورس و…

آربیتراژ چیست

مفاهیم و اصطلاحات موجود در بحث‌های اقتصادی، انواع گوناگونی دارند که هریک در شرایط خاصی از بازار مورد توجه قرار می‌گیرند. آربیتراژ چیست یکی از سوالات رایج دربین افراد برای ورود به بازارهای مالی است که هرکس در طول زندگی کاری و حرفه‌ای خود، تا حدی با آن سر و کار دارد. پس در این مطلب تعادل قیمت در فارکس از دلفین وست به‌صورت اختصاصی به بررسی آربیتراژ در بورس و آربیتراژ در فارکس خواهیم پرداخت. البته جایگاه این مفهوم در بازارهای سکه، طلا و کالا را نیز مورد بحث قرار خواهیم داد. پس با ما همراه باشید.

آربیتراژ چیست؟

در پاسخ به سوال آربیتراژ چیست باید بگویییم آربیتراژ یا «Arbitrage» به معنی سود گرفتن از تفاوت قیمت یک دارایی خاص در بازارهای متنوع است. گاهی ناکارآمدی و ناهماهنگی بازارها با هم، تعادل قیمت در فارکس سبب می‌شود تا قیمت یک کالا، سهام یا محصول خاص در هریک از بازارهای ارائه کننده‌ی آن دارایی، متفاوت باشند. در این بین، اگر کسی از تفاوت قیمت آن دارایی باخبر باشد، می‌تواند درجا با خرید از بازار ارزان و فروش در بازار گرانتر به سود قابل توجهی دست یابد.

تصور کنید که یک نوع خودروی صفر کیلومتر به‌صورت مستقیم از کارخانه با قیمت یک میلیارد تومان به بازار عرضه شود، اما اگر همین خودرو را در بازار آزاد خریداری کنید، نرخ آن بین یک میلیارد و صد تا یک میلیارد و دویست میلیون تومان باشد. حالا اگر شما بتوانید خودروی صفر را از کارخانه دریافت کنید و در بازار آزاد به‌فروش برسانید، بین صد تا دویست میلیون تومان سود خواهید کرد. چنین سودی یک سود آربیتراژی خواهد بود. بسیاری از افراد سود حاصل از صادرات و واردات را نیز سود آربیتراژی در نظر می‌گیرند، اما هر معامله سودده را نمی‌توان آربیتراژ به حساب آورد؛ چراکه معمولاً یک معامله‌ی مبتنی بر آربیتراژ، یک معامله‌ی سودده و بدون ریسک (Risk Free) شناخته می‌شود. پس معامله‌ای که دارای ریسک بالایی باشد، حتی در صورت سوددهی بالا نیز، آربیتراژ به حساب نمی‌آید. امیدواریم با این مثال پاسخ کاملی به سوال آربیتراژ چیست داده باشیم.

مبنای شکل گیری موقعیت‌های آربیتراژی

پس از آشنایی با این مفهوم که آربیتراژ چیست، زمان آن می‌رسد که مبنای شکل گیری موقعیت‌های آربیتراژی را بررسی کنیم. مبنای شکل گیری موقعیت‌های آربیتراژی، بعد زمان و مکان است. حال این سوال پیش می‌آید که تفاوت‌های قیمتی برحسب مکان چگونه ایجاد می‌شوند؟ در بازارهایی با فاصله جغرافیایی، چه کم و چه زیاد، دارایی‌های یکسان ارزشی ناهمسان دارند. البته امکان داد و ستد و انجام معاملات بین این بازارها همواره وجود دارد. حال اگر بخواهیم تفاوت قیمتی برحسب زمان را تشریح کنیم، باید بگوییم که با تفاوت در زمان و موعد تحویل دارایی، تفاوت قیمتی ایجاد می‌شود. تفاوت قیمتی در بازار نقدی حال حاضر با بازار آینده را می‌توان مثالی از این مورد دانست. پرطرفدار بودن بازار آتی نسبت به بازار حال حاضر به دلیل انجام گیری معاملات آربیتراژی بر این اساس است.

سود آربیتراژی چه زمانی به دست می‌آید؟

زمانی که یک کالا به دو شکل متفاوت یا در دو تعادل قیمت در فارکس بازار متفاوت با قیمت یکسانی عرضه شود، سود آربیتراژی به دست خواهد آمد. در واقع هر زمان که بازار ناکارآمد باشد و قیمت‌ها در حال خروج از قیمت منصفانه خود باشند، آربیتراژ برای ایجاد تعادل در هزینه‌ها وارد کار می‌شود. برای درک بهتر این مسئله تصور کنید که شما یک اتومبیل را با قیمت ۳۰ میلیون تومان از کارخانه خریداری کرده‌اید؛ اما قیمت نمایشگاهی آن ۵ میلیون تومان بیشتر است و شما قادر خواهید بود آن را به قیمت ۳۵ میلیون تومان در بازار بفروشید. این پنج میلیون تومان همان سود آربیتراژی خواهد بود. البته این موضوع مختص خرید و فروش کالاهایی مانند ماشین نبوده و سود دهی آربیتراژ شامل معاملات انجام شده در بازارهای مالی نیز خواهد بود. سود آربیتراژ در فارکس، سود آربیتراژ ارز دیجیتال، سود آربیتراژ در کریپتو از این قبیل سود دهی‌ها هستند.

اگر قیمت در تمام بازارها یکی باشد، آربیتراژ چگونه محاسبه می‌شود؟

همانطور که گفتیم، تفاوت قیمت موجود در بازارها است که مفهومی به نام آربیتراژ را ایجاد می‌کند؛ حال اگر تمام قیمت‌های یک دارایی خاص در بازارهای متنوع به یک صورت باشد، می‌گویند: «تعادل آربیتراژی برقرار است!»

با توجه به پیشرفت‌های تکنولوژی و گسترش امکانات ارتباط جمعی، امروزه کمتر در بازارهای مالی با آربیتراژ روبه‌رو می‌شویم. برای مثال، آربیتراژ در بورس ممکن است تنها چند ثانیه یا چند دقیقه برقرار باشد، زیرا بازارهای مختلف سریعاً از اختلاف قیمت‌ها باخبر شده و نرخ خود را با دیگر بازارها هماهنگ می‌کنند. البته با این وجود، آربیتراژ در فارکس و آربیتراژ در بورس با شرایط خاصی صورت می‌گیرد که معامله‌گران می‌توانند با شناخت کلی بازار، از فرصت‌های سودده و بدون ریسک استفاده کنند. در ادامه با بررسی انواع آربیتراژها، به چگونگی انجام آن‌ها نیز اشاره خواهیم کرد.

آربیتراژ در انواع بازارهای مالی

اگرچه آربیتژار می‌تواند در هر بازاری وجود داشته باشد، اما رایج‌ترین و عمده‌ترین کاربرد این مفهوم در بازارهای زیر است:

عرضه و تقاضا چیست و چه رابطه‌ای با هم دارد؟

عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا شاید یکی از اساسی‌ترین مفاهیم اقتصاد و رکن مهم اقتصاد بازار محسوب می‌شود. تقاضا به مقدار محصول یا خدمتی اطلاق می‌شود که برای خریداران مطلوب باشد. مقدار تقاضا، مقداری از محصول یا خدمت است که مردم مایل به خریدن آن با قیمتی مشخص هستند؛ رابطه‌ی میان قیمت و مقدار تقاضا به رابطه‌ی تقاضا معروف است. عرضه نشان‌دهنده‌ی مقدار آورده‌ی بازار است. مقدار عرضه به مقدار محصول یا خدمتی گفته می‌شود که تولیدکننده مایل به تأمین آن با قیمت مشخص است. ارتباط میان قیمت و مقدار محصول یا خدمت عرضه‌شده به بازار را رابطه‌ی عرضه می‌گویند؛ بنابراین، قیمت بازتابی از عرضه و تقاضاست.

رابطه‌ی بین عرضه و تقاضا ریشه در نیروهای پشت پرده‌ی تخصیص منابع دارد. در تئوری‌های اقتصاد بازار، تئوری عرضه و تقاضا بر تخصیص منابع به کاراترین شکل ممکن تأکید دارد. اما چگونه؟ برای پاسخ به این سؤال نگاهی به قانون عرضه و تقاضا می‌اندازیم.

قانون تقاضا

قانون تقاضا بیان می‌کند در صورت برابر بودن سایر عوامل، هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، افراد کمتری متقاضی آن کالا خواهند بود. مقداری از کالا که خریداران با قیمتی بالاتر می‌خرند کمتر است، زیرا با بالا رفتن قیمت یک کالا، هزینه‌ی فرصت خرید آن کالا نیز بالا می‌رود. در نتیجه، مردم به‌طور طبیعی از خرید محصول چشم‌پوشی می‌کنند. نمودار زیر نشان می‌دهد که شیب منحنی به سمت پایین حرکت می‌کند.

رابطه تقاضا - عرضه و تقاضا

هر نقطه روی منحنیِ تقاضا نشان‌دهنده‌ی ارتباط مستقیمِ مقدار تقاضا (Q) و قیمت (P) است؛ بنابراین در نقطه‌ی A، مقدار تقاضا Q1 و قیمت آن P1 خواهد بود و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی. منحنی رابطه‌ی تقاضا ارتباط معکوس میان قیمت و مقدار تقاضا را نشان می‌دهد. هر چه قیمت یک کالا بالاتر باشد، مقدار تقاضای آن پایین می‌آید (نقطه‌ی A) و هرچه قیمت پایین‌تر باشد، مقدار تقاضای کالا بیشتر می‌شود (نقطه‌ی C).

قانون عرضه

همانند قانون تقاضا، قانون عرضه نشان‌دهنده‌ی مقادیری است که با قیمتی مشخص به فروش می‌رسد، اما بر خلاف قانون تقاضا، رابطه‌ی عرضه یک شیب رو به بالا را به نمایش می‌گذارد، یعنی هر چه قیمت بالاتر برود، مقدار عرضه بیشتر می‌شود. تولیدکنندگان در قیمت‌های بالاتر عرضه را بیشتر می‌کنند، زیرا فروش تعداد زیاد محصول در قیمتی بالاتر درآمد آنها را بیشتر می‌کند.

رابطه عرضه - عرضه و تقاضا

هر نقطه روی منحنی منعکس‌کننده‌ی ارتباط میان مقدار عرضه (Q) و قیمت (P) است. در نقطه‌ی B، مقدار عرضه Q2 و قیمت P2 است و به همین ترتیب برای سایر نقاط روی منحنی.

زمان و عرضه

بر خلاف رابطه‌ی تقاضا، رابطه‌ی عرضه عنصری از زمان به حساب می‌آید. زمان در عرضه اهمیت دارد، زیرا تأمین‌کنندگان باید به سرعت به تغییر در عرضه یا قیمت واکنش نشان بدهند اما نه همیشه؛ بنابراین فهم این موضوع مهم است که آیا یک تغییر قیمتی در نتیجه‌ی تغییر در تقاضا، موقتی است یا دائم.

فرض کنیم به دلیل شدت باران در فصل بهار، بازار شاهد افزایش تقاضا و قیمت برای محصول چتر است. تأمین‌کنندگان ممکن است خیلی ساده با شدت دادن به سرعت و زمان استفاده از تجهیزات خود، پاسخگوی تقاضا باشند، اما اگر این باران‌های مداوم در نتیجه‌ی تغییرات آب و هوا باشد، مردم برای کل سال به چتر نیاز خواهند داشت، در نتیجه انتظار می‌رود تغییر در تقاضا و قیمت طولانی‌مدت باشد؛ در نتیجه تأمین‌کنندگان، تجهیزات و زیرساخت‌های تولیدی خود را به منظور برآوردن این تقاضای طولانی‌مدت تغییر خواهند داد.

رابطه‌ی عرضه و تقاضا

حال که با قوانین عرضه و تقاضا آشنا شدیم، با یک مثال تأثیر عرضه و تقاضا را بر قیمت مورد بررسی قرار می‌دهیم.

فرض کنید که یک آلبوم موسیقی با قیمت ۲۰ هزار تومان عرضه شده است. از آنجا که در تحلیل‌های پیشینِ شرکتِ تهیه‌کننده‌ی آلبوم مشخص شده بود که مشتریان آلبوم را با قیمتی بالاتر از ۲۰ هزار تومان خرید نمی‌کنند، تنها ۱۰ سی‌دی آلبوم عرضه شد، چرا که هزینه‌ی فرصت آن برای تهیه‌کننده در تولید بیشتر بسیار بالاست. با این حال، اگر این ۱۰ سی‌دی آلبوم مورد تقاضای ۲۰ نفر باشد، قیمت متعاقبا بالا خواهد رفت، زیرا بر اساس رابطه‌ی تقاضا، با افزایش تقاضا، قیمت نیز بالا می‌رود. در پی آن، با توجه به رابطه‌ی عرضه افزایش قیمت باعث خواهد شد تا سی‌دی بیشتر عرضه شود، چرا که هر چه قیمت بالاتر باشد، مقدار عرضه بیشتر خواهد شد.

در مقابل، اگر ۳۰ سی‌دی تولید شود و تقاضا هنوز همان ۲۰ باشد، قیمت بالا نخواهد رفت، زیرا عرضه بیش از تقاضاست. در حقیقت، بعد از اینکه نیاز ۲۰ مصرف‌کننده با خرید سی‌دی‌ها رفع شود، در نتیجه ممکن است تهیه‌کنندگان برای فروش آنها اقدام به پایین آوردن قیمت کنند. قیمت پایین‌تر باعث می‌شود افرادی که به نظر آنها هزینه‌ی فرصت خرید سی‌دی با قیمت ۲۰ هزار تومان بسیار بالا بوده است، نظرشان به خرید سی‌دی‌ها جلب شود.

تعادل

وقتی عرضه و تقاضا برابر باشند (یعنی زمانی که تابع عرضه و تابع تقاضا یکدیگر را قطع می‌کنند) به نقطه‌ی برخورد دو منحنی در اقتصاد تعادل می‌گویند. در این نقطه، تخصیص کالاها در کارامدترین حالت خود قرار دارد، زیرا مقدار کالاهای عرضه‌شده دقیقا برابر با مقدار کالای مورد تقاضاست؛ بنابراین، همه در این شرایط اقتصادی خشنود هستند. در یک قیمت مشخص، عرضه‌کنندگان همه‌ی کالاهای تولیدشده را به فروش می‌رسانند و مصرف‌کنندگان همه‌ی کالای مورد تقاضای خود را به دست می‌آورند.

تعادل عرضه و تقاضا

همان‌طور که در نمودار می‌بینید، تعادل در نقطه‌ی تقاطع منحنی‌های عرضه و تقاضا رخ می‌دهد که نشان می‌دهد در این نقطه هیچ نوع کمبودی در تخصیص وجود ندارد. در نقطه‌ی تعادل، قیمت کالاها P* و مقدار آن Q* خواهد بود. این اعداد به قیمت و مقدار تعادلی معروف هستند. این تعادل تنها در تئوری قابل حصول است؛ بنابراین در دنیای واقعی قیمت‌های کالاها و خدمات بسته به نوسانات عرضه و تقاضا دائما در حال تغییر هستند.

عدم تعادل

عدم تعادل زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت یا مقدار برابر با P* یا Q* نباشد.

۱. مازاد عرضه

اگر قیمتی بالاتر از قیمت تعادلی تعیین شود، مازاد عرضه در اقتصاد رخ می‌دهد و بازار با ناکارامدی تخصیصی مواجه خواهد شد.

مازاد عرضه - عرضه و تقاضا

در قیمت P1، مقدار کالاهایی که تولیدکنندگان در صدد عرضه‌ی آن هستند با Q2 نشان داده شده است. در قیمت P1، مقداری که مصرف‌کنندگان می‌خواهند مصرف کنند Q1 است، مقداری که بسیار کمتر از Q2 است. از آنجا که Q2 بیشتر از Q1 است، مقدار بسیار زیادی تولید و مقدار بسیار کمی مصرف می‌شود. عرضه‌کنندگان در تلاش هستند تا محصول بیشتری تولید کنند با این هدف که با فروش محصولات سود بیشتری کسب نمایند، اما در نظر مصرف‌کنندگان، محصول جذابیت کمتری دارد و در نتیجه کمتر می‌خرند، زیرا قیمت آن بسیار بالاست.

۲. مازاد تقاضا

مازاد تقاضا زمانی به وجود می‌آید که قیمتی کمتر از قیمت تعادلی تعیین شود. از آنجا که قیمت بسیار پایین است، مصرف‌کنندگان بسیار زیادی خواهان آن محصول هستند، در حالی که تولیدکنندگان به اندازه‌ی کافی تولید نکرده‌اند.

مازاد تقاضا - عرضه و تقاضا

در این وضعیت، در قیمت P1، مقدار کالاهای مورد تقاضا توسط مصرف‌کنندگان در این قیمت Q2 است. در مقابل، مقدار کالایی که تولیدکنندگان با این قیمت مایل به تولید هستند Q1 است؛ بنابراین، بازار برای برآوردن تقاضای مصرف‌کنندگان با کمبود کالا مواجه خواهد شد. همچنان که مصرف‌کنندگان باید با سایرین برای خرید محصولات با قیمتی مناسب رقابت کنند، این تقاضا قیمت را بالا می‌کشد و باعث می‌شود عرضه‌کنندگان بخواهند محصول بیشتری عرضه و قیمت را به نقطه‌ی تعادل نزدیک‌تر کنند.

انتقال و حرکت

در اقتصاد، حرکت و انتقال در ارتباط با منحنی‌های عرضه و تقاضا نشان‌گر پدیده‌های بازاری بسیار متفاوتی هستند:

۱. حرکت

حرکت به معنای تغییر در طول منحنی است. در منحنی تقاضا، حرکت نشان‌دهنده‌ی تغییر در قیمت و تعداد مورد تقاضا از یک نقطه به نقطه‌ی دیگر منحنی است. این حرکت دلالت بر این دارد که رابطه‌ی تقاضا پایدار خواهد ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنیِ تقاضا زمانی اتفاق خواهد افتاد که قیمت کالا تغییر کند و مقدار تقاضا نیز بر طبق رابطه‌ی تقاضای اصلی دچار تغییر شود. به عبارت دیگر، حرکت زمانی رخ می‌دهد که تغییر در مقدار تقاضا تنها به علت تغییر در قیمت اتفاق بیفتد و بالعکس.

حرکت در منحنی تقاضا - عرضه و تقاضا

همانند حرکت در طول منحنی تقاضا، حرکت در طول منحنی عرضه به این معناست که رابطه‌ی عرضه پایدار می‌‌ماند؛ بنابراین، حرکت در طول منحنی عرضه زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت کالا و مقدار عرضه نیز بر اساس رابطه‌ی اصلی عرضه تغییر کند. به عبارت دیگر، حرکت زمانی اتفاق می‌افتد که تغییر در مقدار عرضه تنها به علت تغییر در قیمت رخ دهد و بالعکس.

حرکت در منحنی عرضه - عرضه و تقاضا

۲. انتقال

انتقال در منحنی عرضه یا تقاضا زمانی رخ می‌دهد که مقدار تقاضا یا عرضه‌ی یک کالا تغییر کند، هر چند قیمت دستخوش تغییر نشود. برای نمونه، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار تقاضای آن از Q1 به Q2 تغییر کند، آنگاه در تقاضای آب معدنی انتقال رخ می‌دهد. انتقال در منحنی عرضه اشاره دارد که رابطه‌ی اصلی تقاضا تغییر کرده است، یعنی مقدار تقاضا تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت است. برای مثال مطرح‌شده، انتقال در رابطه‌ی تقاضا در صورتی رخ می‌دهد که آب معدنی تنها نوشیدنی موجود برای مصرف باشد.

انتقال منحنی تقاضا - عرضه و تقاضا

در مقابل، اگر قیمت یک بطری آب معدنی ۵۰۰ تومان باشد و مقدار عرضه‌ی آن از مقدار Q1 به مقدار Q2 کاهش یابد، آنگاه یک انتقال در عرضه‌ی آب معدنی رخ خواهد داد. همانند انتقال در منحنی تقاضا، انتقال در منحنی عرضه به این نکته اشاره دارد که منحنی اصلی عرضه تغییر کرده است، یعنی مقدار عرضه تحت تأثیر عاملی غیر از قیمت قرار دارد. انتقال در منحنی عرضه در صورتی رخ خواهد داد که مثلا بلایای طبیعی باعث کمبود آب معدنی شود؛ در نتیجه تولیدکنندگان آب معدنی مجبور خواهند شد تا آب معدنی کمتری با همان قیمت عرضه کند.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا