بهترین و مطمئن ترین کارگزاران

برای مدیران استراتژی

businessman drawing business concept in night office

مقالات ISI مدیریت استراتژیک : 102 مقاله انگلیسی + ترجمه فارسی

مدیریت راهبردی یا مدیریت استراتژیک یک تجزیه و تحلیل در خصوص مسایل مهم و برجستهٔ سازمان است که توسط راهبران ارشد سازمان به نمایندگی از مالکان، به منظور کنترل منابع در محیط‌های خارج از سازمان، اتخاذ می‌شود. با توجه به تغییرات محیطی که در حال حاضر شتاب زیادی به خود گرفته است و پیچیده شدن تصمیمات سازمانی، لزوم بکارگیری برنامه‌ای جامع برای مواجهه با اینگونه مسائل بیشتر از گذشته ملموس می‌شود. این برنامه چیزی جز برنامه استراتژیک نیست. مدیریت استراتژیک با تکیه بر ذهنیتی پویا، آینده‌نگر، جامع‌نگر و اقتضایی راه حل بسیاری از مسائل سازمانهای امروزی است. پایه های مدیریت استراتژیک بر اساس میزان درکی است که مدیران از شرکت‌های رقیب، بازارها، قیمت‌ها، عرضه‌کنندگان مواد اولیه، توزیع‌کنندگان، دولت‌ها، بستانکاران، سهامداران و مشتریانی که در برای مدیران استراتژی سراسر دنیا وجود دارند قرار دارد و این عوامل تعیین‌کنندگان موفقیت تجاری در دنیای امروز است. پس یکی از مهمترین ابزارهایی که سازمان‌ها برای حصول موفقیت در آینده می‌توانند از آن بهره گیرند «مدیریت استراتژیک» خواهد بود. مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می‌دهد که به برای مدیران استراتژی شیوه‌ای خلاق و نوآور عمل کند و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث می‌شود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیت‌هایش به گونه‌ای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنش‌ها، واکنش نشان دهد) و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.

در این صفحه، تعداد 102 مقاله انگلیسی از ژورنال ها و مجلات معتبر پایگاه ساینس دایرکت (ScienceDirect) درباره موضوع مدیریت استراتژیک آرشیو شده است که شما می توانید مقالات مورد نظر خود را بر اساس سال انتشار، موضوع مقاله، وضعیت ترجمه و تعداد صفحات، انتخاب نموده و دانلود فرمایید.
در صورتی که مقاله لاتین مورد نظر شما تا کنون به زبان فارسی ترجمه نشده باشد، واحد ترجمه پایگاه ISI Articles با همکاری تنی چند از اساتید و مترجمان با سابقه، آمادگی دارد آن را در اسرع وقت و با کیفیت مطلوب برای شما ترجمه نماید.

معرفی و دانلود کتاب اصول مدیریت استراتژیک

عکس جلد کتاب اصول مدیریت استراتژیک

برای دانلود قانونی کتاب اصول مدیریت استراتژیک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب اصول مدیریت استراتژیک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

دانلود کتاب از اپلیکیشن کتابراه

معرفی کتاب اصول مدیریت استراتژیک

مانموهان جوشی در کتاب اصول مدیریت استراتژیک، مبانی مدیریت راهبردی را از ابتدا و به وسیلۀ تئوری‌های مرتبط توضیح می‌دهد و در ادامه نحوۀ اجرای گام‌به‌گام آن را در شرکت و سازمان‌ها آموزش می‌دهد.

استراتژی، مدیریت استراتژیک یا به گویش فارسی، راهبرد و مدیریت راهبردی، واژه‌هایی هستند که زیاد در مباحث مدیریت، مورد استفاده قرار می‌گیرند. امروزه اهمیت بعد استراتژیک مدیریت افزایش یافته است که عمدتاً به دلیل رشد پیچیدگی سازمان‌های تجاری مدرن است. مدیریت استراتژیک یک فرآیند است که توسط مدیریت ارشد هدایت می‌شود و برای تعیین اهداف زیربنایی سازمان و اطمینان از طیف تصمیم‌هایی که جهت دستیابی به این اهداف در طولانی مدت اتخاذ می‌شوند و همچنین ارائۀ واکنش‌های سازگار در کوتاه مدت بکار می‌رود.

استراتژی چیست؟ مدیریت استراتژیک یعنی چه؟ استراتژی و مدیریت استراتژیک، واژه‌هایی هستند که در دنیای مدیریت به هزار شکل روایت می‌شوند. درخت استراتژی، دارای گونه‌های مختلفی است و بسته به نوع مدیریتی که بر آن اعمال می‌شود، می‌تواند میوه‌های متفاوتی به بار بیاورد. کتاب اصول مدیریت استراتژیک (Principle of strategic managments)، تمامی این مباحث را مورد تحلیل قرار می‌دهد و برای هر پرسشی در این حوزه پاسخی شفاف و واضح دارد.

مانموهان جوشی (Manmohan Joshi) در این اثر برای بررسی وضعیت امروز با تأکید بر مدیریت استراتژیک، به ریشه‌های تفکر مدیریتی با ساختاری یکپارچه‌ می‌نگرد و عناصر و عملکردهای مختلف آن را بررسی می‌کند.

در بخشی از کتاب اصول مدیریت استراتژیک می‌خوانیم:

در سال 1970، محیط خارجی شرکت‌ها پیچیده‌تر و نامشخص‌تر شد. جهان به سرعت در حال تغییر بود. هر دو رقابت‌ها و فرصت‌ها به جای ملی شدن، جهانی شدند. بسیاری از رقبای بین‌المللی با بازی با قوانین آشنا نبودند که توسط سرمایه گذاران بیمار (patient investors) ایجاد شده بود، و هزینه‌های نیروی کار به طور چشمگیری پایین‌تر بود. هزینه‌های سرمایه و انرژی به طرز چشمگیری افزایش یافت. محیط نظارتی با بسیاری از مناطق جدید در معرض مقررات تغییر یافت - به عنوان مثال، محیط زیست، کار ساعتی و شرایط، استفاده از کودکان، ایمنی محصول و غیره - و بسیاری از صنایع در حال تجدید ساختار بودند، برای مثال، خطوط هوایی، مخابرات و غیره.

تغییراتی در ارزش‌های اجتماعی، رفتار مصرف کننده و فن‌آوری بوجود آمد. مصرف کنندگان آگاه‌تر شدند و خواستار محصولات و خدمات بهتر بودند. توسعه سریع فن‌آوری‌های کامپیوتری و ارتباطات از طریق دسترسی به اطلاعات و مدیریت اطلاعات، موجب تحول شدیدی شد. در پاسخ به تغییرات خارجی، تغییرات عمده در داخل سازمان‌ها رخ داد. بسیاری از شرکت‌ها در بسیاری از کسب و کارهای مختلف گوناگون درگیر شدند.

رقابت جهانی منجر به عرضه جهانی و پراکندگی جغرافیایی شد. شرکت‌های بزرگ چند کسب و کاری، چند بخشی، چند ساختاری، چند لایه و چند ملیتی به پیچیدگی بیشتر منجر شدند. تغییرات در رفتار مصرف کننده همراه با تغییرات در تکنولوژی منجر به گسترش تولید محصولات و خدمات به منظور پاسخگویی به نیازهای بازار تخصصی و همچنین کاهش چرخه‌های محصول و خدمات شد. نیاز به سازمان‌دهی برای طراحی، توسعه و فروش بسیاری از محصولات و خدمات بیشتر، شرکت‌های تجاری را تحت فشار قرار داد. حوزه دیگری در سازمان‌هایی که تغییر کرده بود، ماهیت نیروی کار بود.

بسیاری از شرکت‌ها یک افزایش چشمگیر در نسبت زنان و متخصصین در نیروی کار را تجربه کردند، در حالی که نسبت کارگران سنتی "یقه آبی" کاهش یافته است. نیروی کار تحصیل کرده از 1950s و 1960s افزایش یافت و نیروی کار جدید دیگر ابزار بی‌فکر تولید نبود. در عوض، آن‌ها بشدت خواستار رضایت از هر دو کار و محیط کاری خود بودند. همه این تغییرات تأثیر عمیقی بر ساختار هزینه شرکت‌ها داشت. علاوه بر این، هزینه‌های سود حاشیه به ویژه برای مراقبت‌های بهداشتی، به شکل قابل ملاحظه‌ای افزایش یافت. مدیر ارشد به ابزارهای جدیدی برای مقابله با این چالش‌ها نیاز داشت. به نظر می‌رسد برنامه ریزی استراتژیک پاسخ‌هایی به این نیاز فوری ارائه می‌دهد.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه مترجم
درباره نویسنده
1- فرایند مدیریت
1. 1 مقدمه
1. 2 فرایند مدیریت
1. 3 عناصر مدیریت فایول
1. 4 دیدگاه‌های معاصر در مورد عملکرد مدیریت
1. 5 برنامه ریزی در مدیریت
1. 6 برنامه ریزی استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی
2- معنی و مفهوم مدیریت استراتژیک
2. 1 مقدمه
2. 2 تعریف
2. 3 نیاز به مدیریت استراتژیک
2. 4 نظریه پردازها و نظریه‌های آنها
3- تاریخچه و اهمیت مدیریت استراتژیک
3. 1 مقدمه
3. 2 تاریخچه اجرا
3. 3 برنامه ریزی استراتژیک
3. 4 مدیر استراتژیک
3. 5 چرا استراتژی‌ها شکست می‌خورند؟
4- اهداف شرکتی / سازمانی و برنامه ریزی
4. 1 مقدمه
4. 2 برنامه ریزی شرکتی / سازمانی
4. 3 اهداف شرکت
4. 4 سیاست‌ها
4. 5 اخلاق در کسب و کار
4. 6 مسئولیت اجتماعی
4. 7 بازبینی برنامه ریزی سازمان
4. 8 عوامل مؤثر در برنامه ریزی سازمان
5- آناتومی / ساختار اجرا
5. 1 مقدمه
5. 2 اجرای استراتژی با برنامه‌های عملیاتی
5. 3 تنظیم صحنه
5. 4 تعیین اولویت‌ها و هدف‌های درست
5. 5 تجزیه و تحلیل SWOT
6- ردیابی اجرای استراتژی
6. 1 مقدمه
6. 2 مسائل درگیر
6. 3 سیستم‌های پیچیده
6. 4 اندازه گیری عملکرد
6. 5 توسعه بسته اندازه گیری
7- پیاده سازی واجرای استراتژی
7. 1 مقدمه
7. 2 گروه برنامه ریزی
7. 3 جلسات کاری گروه برنامه ریزی
7. 4 تأیید حامی (مرجع مسئول) و پیاده سازی برنامه
7. 5 اجرای برنامه عملیاتی
8- چند کسب و کاری
8. 1 مقدمه
8. 2 شکاف سازمانی
8. 3 فعالیت‌های کارآفرینی و برنامه ریزی سازمانی
8. 4 برنامه ریزی کسب و کار
8. 5 چگونگی رقابت با چند کسب و کاری؟
8. 6 مرکز سازمان/شرکت
8. 7 هیئت مدیره
8. 8 ادغام واحدهای کسب و کار
8. 9 کسب و کار جهانی
8. 10 اتحاد استراتژیک
8. 11 انتخاب شرکا
8. 12 ساخت اتحاد استراتژیک
8. 13 استراتژی‌های سازمانی جایگزین
8. 14 مراحل نهایی
9- کسب و کارهای خرد
9. 1 مقدمه
9. 2 کارآفرینان
9. 3 برنامه ریزی و مدیریت استراتژیک در شرکت‌های کوچک
9. 4 ماهیت مدیریت استراتژیک در شرکت‌های کوچک
10- کسب و کارهای الکترونیک
10. 1 رشد تجارت الکترونیکی
10. 2 مسائل مربوط به تجارت الکترونیکی جدید
10. 3 ترکیب
10. 4 کارایی عملیاتی
10. 5 استراتژی‌های کسب و کار الکترونیکی در شرکت‌ها و سازمان‌ها
10. 6 فرایند استراتژی و تجارت الکترونیک
10. 7 تجزیه و تحلیل زنجیره ارزش
منابع

مدیریت استراتژیک چیست؟ | با هفت مرحله مدیریت استراتژیک آشنا شوید.

مدیریت استراتژیک چیست؟

کلمه استراتژی از کلمه یونانی «Stratigos» می‌آید که به‌معنی ژنرال، رهبر یا فرمانده ارتش است. در عصر مدرن این کلمه معنایی متفاوت پیدا کرده است و به معنایی جامع‌تر دلالت دارد: داشتن برنامه‌ای کلی برای دستیابی به یک یا چند هدف بلندمدت. مدیریت استراتژیک به فرایند شناسایی، اجرا و مدیریت استراتژی‌هایی گفته می‌شود که مدیران برای رسیدن به اهداف و مقاصد سازمان خود انجام می‌دهند. همچنین می‌توان آن را مجموعه‌ای از تصمیمات دانست که یک مدیر باید اتخاذ کند تا هرچه بیشتر به بهبود عملکرد شرکت کمک کند. هر مدیری که مسئول مدیریت استراتژیک سازمان است، برای آنکه بتواند تصمیمات درستی بگیرد، باید اطلاعات جامعی از شرایط حاکم بر فضای داخلی و خارجی سازمان داشته باشد؛ بنابراین شما به‌عنوان یک مدیر علاوه بر این‌که باید بدانید مدیریت چیست، برای پیش‌برد کارتان حتما نیاز دارید که معنای مدیریت استراتژیک را هم درک کنید.

تعریف مدیریت استراتژیک

تعریف مدیریت استراتژیک

مفهوم دقیق مدیریت استراتژیک را می‌توان، فرآیند مستمر برنامه‌ریزی، نظارت، تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی هر فعالیتی دانست که برای رسیدن به اهداف یک سازمان ضروری است. مدیریت استراتژی کمک می‌کند تا سازمان یک چشم‌انداز روشن برای مواجهه با موارد قابل پیش‌بینی و غیرقابل‌پیش‌بینی داشته باشد، همچنین مدیریت استراتژیک با تدوین و اجرای استراتژی‌های مناسب موجب می‌شود که سازمان بتواند به مزیت رقابتی پایدار دست پیدا کند.

مدیریت استراتژیک چیست؟

مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک هنر توسعه، پیاده‌سازی و ارزیابی استراتژی‌هایی با کارکردهای مختلف است که به سازمان‌ها اجازه دستیابی به اهدافشان را می‌دهد. این شکل از مدیریت یک مسیر مشخص از شکل‌گیری تا اجرای استراتژی و نحوه رسیدن به اهداف را ترسیم می‌کند؛ چیزی که موجب می‌شود برنامه‌های بزرگ برای مدیران استراتژی سازمان به برنامه‌های کوچک‌تر و قابل‌دستیابی تقسیم بشوند و رسیدن به اهداف سازمان راحت‌تر بشود. مدیریت استراتژیک دو هدف اصلی را دنبال می‌کند؛ هدف اول، کسب مزیت رقابتی، پیشی‌گرفتن از رقبا و تسلط بر بازار است و هدف دوم آن، ایجاد یک نقشه راه و دستورالعمل مشخص برای رشد در محیط کسب‌وکار است.

مدیریت استراتژیک اهداف تعیین‌شده شرکت را پوشش می‌دهد و بر اقدامات رقبا نظارت می‌کند. همچنین با ارزیابی مجدد ساختار داخلی سازمان و بررسی استراتژی‌های امروزی، کار تائید و اجرای آن‌ها در سازمان را سرعت می‌بخشد. درواقع این نوع از مدیریت ترکیبی از برنامه‌ریزی استراتژیک و تفکر استراتژیک است. اگر هدف برنامه‌ریزی استراتژیک شناخت اهداف قابل‌دستیابی باشد، تفکر استراتژیک کار شناسایی ظرفیت سازمان برای دستیابی به اهداف تعیین‌شده در برنامه‌ریزی استراتژیک را بر عهده دارد.

مدیریت استراتژیک چه مزایایی دارد؟

مزایای مدیریت

مدیریت استراتژیک به مدیر ارشد سازمان کمک می‌کند تا در برای مدیران استراتژی زمان هدایت فعالیت‌های سازمانی در مسیر درست، به ابزارهای مدیریتی قابل‌اعتماد مجهز باشد. همچنین موجب می‌شود که مدیر همیشه توان پاسخگویی مناسب به تغییرات احتمالی را داشته باشد. علاوه‌بر‌این، تفکر استراتژیک با کمک به شرکت در نوآوری به‌موقع، ریسک هر نوع فعالیتی را کاهش می‌دهد. در ادامه مزایای مدیریت استراتژیک را مرور می‌کنیم.

دستیابی به اهداف سازمانی

مدیریت استراتژیک می‌تواند به یک سازمان کمک کند تا عملکرد مؤثری داشته باشد و شرایط مدیریت، رشد آن را تسهیل می‌کند. همچنین مسیری را که یک شرکت باید دنبال کند تا به اهداف و مقاصد واقع‌بینانه برسد، ترسیم می‌کند و با این کار، تضمین می‌کند که نوع فعالیت‌ها و چشم‌انداز تعیین‌شده برای سازمان، همسو با هم حرکت کنند. برنامه استراتژیک به‌عنوان یک پایه محکم عمل می‌کند، پایه‌ای که یک شرکت می‌تواند بر اساس آن پیشرفت ‌کند.

کسب مزیت رقابتی

ماهیت فعال مدیریت استراتژیک باعث می‌شود شرکت‌ها نسبت به آینده آگاهی لازم را داشته باشند تا بتوانند به‌موقع تغییرات لازم را ایجاد کنند. این مورد به آن‌ها اجازه می‌دهد تا با اجتناب از سناریوهای نامطلوب و استفاده از فرصت‌های بالقوه، خود را با بازار در حال تغییر وفق دهند و فرآیند جلو بودن همیشگی سازمان نسبت به رقبایش را تضمین می‌کند.

مدیریت استراتژیک، کارایی کارکنان را افزایش می‌دهد

وقتی تمامی نیروهای شرکت در فرآیند مدیریت استراتژیک در نظر گرفته شوند، درنتیجه، احساس مشارکت و انگیزه بیشتری برای کار پیدا می‌کنند. با مدیریت استراتژیک، آموزش‌های لازم برای اجرای استراتژی شرکت به کارمندان برای مدیران استراتژی داده می‌شود و همین باعث می‌شود کارایی آن‌ها افزایش یابد. درواقع با گردش استراتژیک کار، درنهایت مدیریت سازمان سود می‌برد. زمانی که کارکنان احساس کنند جزئی از دیدگاه رو به‌ جلوی سازمان هستند و برای تحقق اهداف سازمانی حضورشان مؤثر است، با انگیزه بیشتری به کار می‌پردازند.

ترویج رشد پایدار

کارایی در عملکرد سازمانی یکی از پیامدهای مدیریت استراتژیک است. درنتیجه بازدهی سازمان بیشتر می‌شود و امکان مدیریت رشد آن فراهم می‌شود. دستاورد چنین مدیریتی برای هر سازمانی علاوه‌بر ورود به بازارهای جدید، محکم‌شدن جای پای آن‌ها در بازار فعلی است.

مدیریت استراتژیک به پیش‌بینی تغییرات کمک می‌کند

مدیریت استراتژیک از مدیر می‌خواهد که آینده شرکت و بازار را مطالعه کند. با تحقیق مداوم در مورد آینده بازار، مدیران می‌توانند هرگونه تغییر را پیش‌بینی کنند. اجرای مؤثر مدیریت استراتژیک، سازمان را به سمت تغییر سوق می‌دهد و حتی می‌تواند موجب تغییر در بازار شود. مدیریت استراتژیک به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا بر اساس پیش‌بینی‌های دقیق و نه واکنش‌های تکانشی، تصمیم‌گیری کنند. امری که شرکت را قادر می‌سازد در مراحل ابتدایی شروع یک فرآیند جدید، اقدامات لازم را انجام دهد و امکان مدیریت کارآمد را فراهم کند.

افزایش سودآوری

سودآوری واحد تجاری به حداکثر استفاده از منابع موجود بستگی دارد. بنابراین مدیران می‌توانند به بهره‌گیری کامل از منابع مالی و استفاده از حداکثر ظرفیت نیروی کار در جهت افزایش سودآوری سازمان از طریق مدیریت استراتژیک دست پیدا کنند؛ اما زمانی مدیریت استراتژیک رخ خواهد داد که سودآوری سازمان فقط نصیب مدیران نشود بلکه سایر کارمندان و کارکنان هم بتوانند از سود حاصله از کار جمعی استفاده کنند.

مدیریت استراتژیک هزینه‌ها را کاهش می‌دهد

مدیریت استراتژیک به سازمان کمک می‌کند تا هزینه‌های خود را در سرمایه‌گذاری‌های غیرضروری کاهش دهد. به‌عنوان‌مثال، سرمایه ثابت هر شرکتْ مبلغ سرمایه‌گذاری شده برای مدیران استراتژی در دارایی‌های ثابت آن است. با کمک مدیریت استراتژیک، مدیران می‌توانند تصمیم بگیرند که آیا سرمایه‌گذاری در این دارایی‌های ثابت سودآور است یا برای کاهش هزینه اجاره آن‌ها می‌تواند مناسب‌تر باشد.

هفت مرحله مدیریت استراتژیک چه هستند؟

هفت مرحله مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک، برنامه‌ریزی استراتژیک را برای هر سازمانی ضروری می‌سازد. برنامه‌ریزی استراتژیک نمادی از توانایی یک سازمان برای رسیدن به اهداف کوتاه‌مدت و بلندمدت و تعیین اقداماتی است که برای تحقق آن اهداف باید انجام شود. هفت مرحله فرآیند مدیریت استراتژیک به‌صورت زیر است.

مرحله اول؛ هدف‌گذاری

اولین مرحله مدیریت استراتژیک، تعیین اهدافی است که شرکت می‌خواهد به آن‌ها دست پیدا کند. این مرحله شامل تعیین اهداف بلندمدت و کوتاه‌مدت است. همچنین، مدیر باید این اهداف را با کل سازمان به اشتراک بگذارد و توضیح دهد که چگونه این کار آن‌ها بر این اهداف تأثیر می‌گذارد. درنتیجه هر یک از نیروهای شرکت، اهمیت کار خودش را درک می‌کند و در راه رسیدن به یک هدف مشترک احساس مشارکت می‌کند.

مرحله دوم؛ جمع‌آوری اطلاعات

مرحله بعدی، جمع‌آوری تمام داده‌ها و اطلاعات لازم است. هدف از این مرحله تعیین چشم‌انداز و مأموریت سازمان است که بدون اطلاعات دسترسی به آن غیرممکن است. هر مدیری باید اطلاعات مربوط به تغییراتی که ممکن است در آینده رخ دهد، سهم بازار سازمان، سهم بازار رقبا و غیره را داشته باشد؛ جمع‌آوری این اطلاعات چیزی است که فقط در مدیریت استراتژیک امکان‌پذیر می‌شود.

مرحله سوم؛ تجزیه‌وتحلیل وضعیت

پس از جمع‌آوری اطلاعات لازم و تعیین چشم‌انداز و مأموریت، مرحله بعدی ارزیابی وضعیت موجود است. سازمان تمامی عوامل داخلی و خارجی مؤثر بر کسب‌وکار را تحلیل می‌کند و از نحوه فعالیت رقبای سازمان ارزیابی دقیقی انجام می‌دهد. درنهایت، مدیران باید تمام اطلاعات را بر اساس ارتباط آن با وضعیت فعلی دسته‌بندی و بررسی کنند.

مرحله چهارم؛ تدوین استراتژی

پس از مطالعه کامل اطلاعات و موقعیت، مدیر باید استراتژی را تدوین کند. استراتژی ساخته‌شده باید روشن و شفاف باشد و در آن هر فردی بداند چه کاری را برای رسیدن به چه هدفی انجام دهد. همان‌طور که می‌دانید، ضرر یک برنامه مبهم بیشتر از سود آن است زیرا باعث می‌شود جهت کاری مشخصی برای کارمندان وجود نداشته باشد، فعالیت آن‌ها با هم تداخل پیدا کند و درنهایت منجر به ناکارآمدی زمان‌های کاری سپری‌شده در شرکت بشود.

مرحله پنجم؛ اجرای استراتژی

اجرای استراتژی تدوین‌شده به‌گونه‌ای که بتواند علاوه بر رسیدن به موفقیت، برای شرکت مزیت رقابتی ایجاد کند، هدف این مرحله است چراکه بهترین راه برای تعیین اینکه آیا این استراتژی مفید است یا خیر، اجرای آن است. در این مرحله مهارت مدیریتی اهمیت بسیاری دارد. مدیر باید بتواند به‌خوبی طرح را در شرکت پیاده کند و تمهیدات لازم برای حمایت سراسری سازمان از استراتژی جدید را فراهم کند.

مرحله ششم؛ نظارت بر استراتژی

پس از اجرا، نظارت مستمر بر موفقیت استراتژی ضروری است. اما قبل هر چیزی، مدیر باید بررسی کند و ببیند که آیا این استراتژی جدید نتایج مثبتی برای سازمان داشته است یا خیر. او باید طرح‌های جدید را در سطح کوچک‌تر آزمایش کند و اگر موفقیت‌آمیز بودند، شرایطی فراهم کند که به‌طور مداوم اجرا شوند. این مرحله امکان رشد پایدار سازمان را فراهم می‌کند، همچنین به حفظ کارکنان کمک می‌کند. علاوه‌بر‌این، نظارت کامل بر کارکنان در سطوح مختلف هم به‌راحتی امکان‌پذیر می‌شود.

مرحله هفتم؛ تجزیه‌وتحلیل SWOT

آخرین مرحله در مدیریت استراتژیک به تعیین نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدات (SWOT) یک سازمان منجر می‌شود. سازمان با استفاده از این اطلاعات، طرح‌هایی اصلاحاتی، برای مبارزه با ضعف‌ها و تهدیدهای شرکت تعریف می‌کند. اگر یک استراتژی‌ اثرات نامطلوبی داشته باشد، مدیر باید در مورد آن تجدیدنظر کرده و تغییرات لازم را انجام دهد. از طرف دیگر، اگر طرح جدید مؤثر بود، مدیر می‌تواند مشکلات آینده را برای ایجاد استراتژی‌های جدید پیش‌بینی کند.

مهارت‌های لازم برای مدیریت استراتژیک چه هستند؟

 مهارت‌های مدیر استراتژی

businessman drawing business concept in night office

مدیریت استراتژیک یک برای مدیران استراتژی فرآیند مداوم است و به مدیری نیاز دارد که بتواند اطمینان لازم از تعامل کارآمد تمامی عناصر سازمان با هم را فراهم کند، این تعامل اغلب باید به‌صورت هم‌زمان در جریان باشد تا از هرج‌ومرج در سازمان جلوگیری شود. به‌همین‌دلیل باید گفت، مدیریت استراتژیک کار آسانی نیست و تسلط بر هنر آن نیازمند مهارت‌هایی کلیدی است. مهارت‌های مدیریت استراتژیک، به مجموعه‌ای از مهارت‌های لازم برای تجسم آینده یک شرکت و برنامه‌ریزی برای تحقق آن اشاره دارد. این مهارت‌ها برای رشد و توسعه یک شرکت، به‌ویژه در دوره‌های گذار حیاتی هستند. این اصطلاح طیف گسترده‌ای از مهارت‌ها را در بر می‌گیرد که بر اساس صنعت و جغرافیا، ممکن است در آن‌ها کمی تفاوت ایجاد شود.

بااین‌حال، مهارت‌های اصلی در مدیریت استراتژیک، داشتن توانایی تجزیه‌وتحلیل، تجسم، برنامه‌ریزی و رهبری است. همچنین برای متخصصان مدیریت استراتژیک، واقع‌بین‌بودن و داشتن تفکر انتقادی قوی اهمیت زیادی دارد. مدیران استراتژیک برجسته نه‌تنها می‌توانند تصویر بزرگ آینده شرکت را با جزئیات تجسم کنند، بلکه می‌توانند درک کنند که همه جزئیات چگونه باید با هم کار کنند تا رسیدن به یک تصویر کلی بی‌نقص، امکان‌پذیر باشد. ایجاد همبستگی بین جزئیات و طرح کلی، در قلب مهارت‌های مهم مدیریت استراتژیک قرار دارد. برای رسیدن به تصویری واضح، یک مدیر باید بداند سازمان چیست و مدیریت استراتژیک چه جایگاهی در سازمان می‌تواند داشته باشد.

ایزو در مدیریت استراتژیک چه نقشی دارد؟

نقش ایزو

ایزوهای مرتبط با مدیریت استراتژیک شما را وادار می‌کند در مورد سازمان خود، اهداف، رضایت مشتری، محصولات و خدمات، نیازها و انتظارات طرف‌های ذی‌نفع فکر کنید و درنهایت برنامه‌ریزی استراتژیک خود را شرح دهید. همچنین به شما کمک می‌کند تا فرآیندهای پشتیبانی و عملیاتی لازم را اجرا کنید و بر آن‌ها نظارت داشته باشید. علاوه‌بر‌این، ایزو به‌عنوان یک ابزار مدیریت استراتژیک، مسیری را تعیین می‌کند تا سازمان‌ها مجبور باشند، ساختار خود را بر اساس تعاریف سازمان، اهداف پیش رو، فعالیت‌های ضروری و نیازهای شرکت، قدم‌به‌قدم سازمان‌دهی کنند. همچنین ایزو با مدیریت ریسک، باعث می‌شود سازمان‌ها بتوانند اقدامات پیشگیرانه‌ای برای عبور از موقعیت‌های مختلف بدون ضررهای مالی و تجاری داشته باشند.

حرف آخر

همان‌طور که می‌دانید داشتن یک برنامه‌ریزی مناسب برای آینده کوتاه‌مدت و بلندمدت سازمان، برای راه‌اندازی یک کسب‌وکار موفق ضروری است. مفهوم مدیریت استراتژیک اولین قدم در راه رسیدن به هدف نهایی سازمان شما محسوب می‌شود. درنتیجه برای اجرای مؤثر مدیریت استراتژیک، نیاز به مهارت‌هایی اساسی دارید تا بتوانید با به‌کارگیری آن‌ها درک جامعی از کل شرکت و بازاری که در آن قدم می‌گذارید، داشته باشید. این نوع از مدیریت، یک مدیریت گسترده و همه‌جانبه محسوب می‌شود که تمامی کارکردهای سازمان را در بر می‌گیرد، درنتیجه دانش و تجربه به‌دست‌آمده در حوزه‌های مختلف ساختاری مدیریت در مدیریت استراتژیک گنجانده می‌شود.

مدیریت استراتژیک یا (مدیریت راهبردی) چیست ؟

مدیریت استراتژیک

strategic-Managment

مدیریت استراتژیک پیشرفته

امروزه به طور ساده، استراتژی راهی است که شرکت‌ها توسط آن بتوانند به اهداف خود برسند. این کلمه، در گذشته در میدان جنگ توسط ارتش‌ها استفاده می شد؛ ولی به تدریج برای استفاده در کسب و کار روزآمد شد. شرکت‌ها نیز مانند جنگاوران ارتش، نیاز به تدبیر و استراتژی، از طریق استفاده از منابع برای موثر بودن فعالیتشان در موقعیت‌های ویژه دارند. مدیریت استراتژیک در دهه 1930 توسط آلفرد اسلون، رئیس جمهور جنرال موتورز، وارد تجارت شد. او سیاست های استراتژی را نامگذاری کرد. در واقع مدیریت استراتژیک چیزی جز دستیابی به مزیت رقابتی نیست.

مدیریت استراتژیک پیشرفته فرایندی است که باعث می‌شود یک شرکت به هدف خود برسد، انتخاب‌های خود را تسهیل کند و عملیات خود را در یک محیط متغیر، هدایت کند. تعریف مدیریت استراتژیک به صورت پیشرفته توانمندی‌های مدیر در اجرای سریع و درست یک هدف و برنامه است. مدیر موفق باید توانایی لازم در زمینه مدیریت زمان و همچنین راهنمایی درست افراد و کارمندان خود را داشته باشد. این امر سبب خواهد شد تا افراد به وظایف خود به درستی عمل نموده و در نتیجه به پیشرفت یک شرکت و سازمان کمک نمایند. در این زمینه همواره مدیران باید به این نکته توجه نمایند که نکات آموزشی مدیریتی بسیاری وجود دارد که باید به نسبت به یادگیری آن‌ها اقدام نمایند تا بتوانند در این مسیر حرکتی موفقیت‌های لازم را کسب کنند.

مزایای مدیریت استراتژیک

مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان را می‌دهد که به شیوه‌ای خلاق و نوآور فعالیت داشته باشد و برای شکل دادن به آینده خود به صورت انفعالی عمل نکند. این شیوه مدیریت باعث می‌شود که سازمان دارای ابتکار عمل باشد و فعالیت‌هایش به گونه‌ای درآید که اعمال نفوذ نماید (نه اینکه تنها در برابر کنش‌ها، واکنش نشان دهد) و بدین گونه سرنوشت خود را رقم بزند و آینده را تحت کنترل درآورد.از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک یا مدیریت راهبردی، این است که موجب تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و کارکنان می‌گردد. همچنین موجب فرصتی می‌شود تا به کارکنان تفویض اختیار شود. تفویض اختیار عملی است که به وسیله آن کارکنان تشویق و ترغیب می‌شوند در فرایندهای تصمیم‌گیری مشارکت کنند، خلاقیت، نوآوری و خیال پردازی را تمرین نمایند و بدین گونه اثر بخشی آن‌ها افزایش خواهد یافت.

مزایای مدیریت استراتژیک

و بطور خلاصه این مزایا شامل:

  • تعریف بینش، ماموریت و اهداف آینده‌ی شرکت
  • تعیین استراتژی مناسب برای رسیدن به اهداف
  • افزایش آگاهی نسبت به محیط های داخلی و خارجی، و شناسایی دقیق مزایای رقابتی
  • تقویت تعهد مدیر نسبت به دست یافتن به اهداف شرکت
  • افزایش هماهنگی میان فعالیت‌ها و تخصیص کارآمدتر ِ منابع
  • ارتباط بهتر میان مدیران در سطوح متفاوت
  • کاهش مقاومت نسبت به تغییر با مطلع کردن کارمندان از تغییرات و پیامدهای آن‌ها
  • تقویت عملکرد سازمان

مراحل مدیریت استراتژیک

تعیین هدف

با تعیین اهداف واضح، چشم انداز کسب و کار خود را روشن کنید. کجا می خواهید باشید؟ این اولین سؤالی است که در یک فرایند برنامه ریزی استراتژیک مطرح می‌شود. پس از رسیدن به اهداف شفاف، شرح وظایف بنویسید و به کارمندان و سهامداران خود این برنامه‌ها را بگویید. به عنوان مثال، چشم انداز مایکروسافت 30 سال پیش “رایانه‌ای در هر میز” بود.

تجزیه و تحلیل وضعیت

اطلاعاتی را جمع آوری کنید که به شما در تحقق اهداف خود کمک می کند. با تجزیه و تحلیل SWOT شروع کنید:

S: نقاط قوت – موارد یا خصوصیاتی است که توانایی رقابت مثبت را افزایش می دهد، به عنوان مثال، دارایی های مشهود یا نامشهود و غیره.

W: نقاط ضعف- آیا ضعف یا شرایطی وجود ندارد که شرکت را به ضرر بیندازد. ضعف بیانگر مسوولیت رقابتی یک شرکت است.

O: فرصت ها – فرصتی است که یک شرکت را در دستیابی به اهداف خود به دست می‌آورد و می‌تواند منبع رشد، سودآوری یا کسب مزیت رقابتی باشد.

T: تهدیدات- اینها عواملی هستند که می‌توانند توانایی، رشد و سود آوری یک شرکت در دستیابی به اهداف خود را مهار کنند.

تدوین استراتژی

پس از کشف نقاط قوت، ضعف، فرصت‌ها و تهدیدهای خود می‌توانید شروع به ایجاد استراتژی خود کنید. تدوین استراتژی مستلزم دستیابی به اهداف بلند مدت و کوتاه مدت است. چگونه متوجه می‌شوید که به آنجا رسیده‌اید؟ پاسخ به این سؤال به معنای ایجاد مکانیزم نحوه نظارت بر استراتژی تصمیم گیری شده است.

به وضوح باید بخ عنوان یک مدیر، مهارت های خود را برای تدوین و اجرای استراتژی ها در محیط های پیچیده بیشتر کنید. اما برای تولید نتیجه واقعی، باید بتوانید استراتژی کسب و کار خود را با موفقیت پیاده سازی کنید. به همین دلیل بهترین آموزش مدیریت استراتژی شامل آموزش مهارت های رهبری است.

تدوین استراتژی

پیاده سازی استراتژی

به نظر می رسد پیاده سازی یک کار چالش برانگیز و ظریف‌تر از تدوین استراتژی است. برخی از موضوعات ظریف و حساس که در این مرحله درگیر هستند، به شرح زیر می‌باشد:

  • اهداف (یعنی اهداف عملیاتی)
  • فعالیت ها
  • دوره زمانی
  • افراد مسئول

بنابراین اجرای استراتژی مستلزم تغییر مجدد استراتژی در بازه های زمانی کوتاه‌تر است که برای اجرای آن مناسب است. فرهنگ و رهبری سازمان ممکن است تغییر کند تا با استراتژی اجرا شده سازگار باشد.

ارزیابی استراتژی

در این مرحله، استراتژی شما در حال انجام است و شما باید میزان اثربخشی استراتژی را بسنجید. پیشرفت کار را با مقایسه برنامه با نتایج واقعی اندازه گیری کنید. اگر شرکت به درستی پیاده سازی نتایج استراتژی خود را انجام دهد، باید مطابق انتظار اهداف به نتیجه برسد و دور از انتظار نباشد.

طراحی مدیریت استراتژیک چیست؟

طراحی استراتژی به عنوان ستون فقرات یک شرکت است. به عبارتی کاربرد اصول طراحی آینده محور به منظور افزایش کیفیت های ابتکاری و رقابتی یک سازمان است. مبانی آن در تجزیه و تحلیل روندها و داده های بیرونی و درونی نهفته است و این امر باعث می شود؛ تصمیمات طراحی بیشتر بر اساس واقعیت‌ها انجام شود تا زیبایی شناسی یا شهود. از این رو طراحی مدیریت استراتژیک به عنوان روشی مؤثر برای ایجاد نوآوری، تحقیق و مدیریت در نظر گرفته می‌شود.

بلوغ مدیریت استراتژیک چیست؟ Strategic Management Maturity Model-SM3

بلوغ مدیریت استراتژیک چیست؟ Strategic Management Maturity Model-SM3

بلوغ مدیریت استراتژیك نشان‌دهنده میزان قابلیتها وتوانمندیهای سازمان در ابعاد مختلف است. قبل از اقدام برای تدوین استراتژیها، سنجش میزان آن، نقش مهمی در شناخت وضعیت كنونی سازمان در اجرای استراتژی، شناسایی و كسب آمادگی در مواجهه با مخاطرات آتی و نیز كاهش احتمال شكست استراتژی‌ها خواهد داشت. منظور از سطح بلوغ استراتژیك، درجه در اختیار داشتن ملزومات اجرای مدیریت استراتژیك در سازمان است. با استفاده از مدل ارائه شده، می توانید نموداری از پیشرفت در سطوح بلوغ در طی زمان را به صورت عددی ترسیم نموده و وضعیت خود را در قیاس با آن همواره كنترل نمایند. هدف از این فرایند ارزیابی كمی- كیفی از خصوصاً برای مدیران پر مشغله كه زمان محدودی در اختیار دارند، یك ارزیابی سریع به بهترین شیوه ارائه می‌دهد.

سطوح بلوغ مدیریت استراتژیک

سطح 1- ایستا: این سازمانها در حال حاضر هیچ برنامه‌ریزی استراتژیك در یك مفهوم رسمی انجام نمی دهند، تمایل آنها تنها در سطح تاكتیكی و عملیاتی و به شیوه‌ای كنترل نشده، معمولاً برنامه‌ریزی توسط مدیریت ارشد در پشت درهای بسته انجام می شود.
سطح 2- واكنشی: سازمانها در این سطح برخی از عناصر برنامه‌ریزی موثر و مدیریت عملكرد استراتژیك را با نتایج ضعیف و فقط در واكنش به حوادث و یا به طور موقت انجام میدهند.
سطح 3- ساخت‌یافته: در ساختارهای رسمی و غیر رسمی به صورت جامع و فعالانه در برنامه‌ریزی استراتژیك شركت می كنند. این فعالیت ها نسبتاً به طور منظم رخ میدهد و تا حدی بهبود در طول زمان اتفاق میافتد.
سطح 4- متمركز: استراتژی همواره متمركز و تصمیم گیری برای سازمان بر همان مبنا است. استانداردها و روش‌ها در سراسر سازمان به طور گسترده برای مدیریت استراتژیك اجرا شده است. مدیران به طور رسمی كاركنان را درگیر در این فرآیند كرده و اندازه گیری و پاسخگویی فرهنگ استراتژی را تقویت كرده است.
سطح 5- بهبود مستمر: برنامه‌ریزی استراتژیك و مدیریت تعالی در فرهنگ سازمان تعبیه شده و به طور مداوم در یك مفهوم رسمی بهبود یافته است. این به این معنی است كه به عنوان عملكرد ارزیابی شده است.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا