الگوی مثلث واگرا

راهنمای تجارت الگوی مثلث در Binomo
مثلث ها ابزارهای تجزیه و تحلیل فنی هستند که در معاملات در پلتفرم Binomo به الگوهای تداوم تعلق دارند. این الگو معمولاً در امتداد یک روند شکل می گیرد. تشخیص آن سخت است مگر اینکه آن را بکشید. رسم الگوی مثلث مستلزم این است که حداقل 2 بالا و 2 پایین را در امتداد روند مشخص کنید. 2 ارتفاع را با یک خط مستقیم و 2 پایین را با یک خط مستقیم به هم وصل کنید. دو خط را تا زمانی که به هم متصل می شوند ، گسترش دهید.
در این راهنما ، با 3 مثلث مختلف بیشتر آشنا خواهید شد. همچنین به شما آموزش می دهم که چگونه از آنها در معاملات خود در پلت فرم Binomo استفاده کنید.
سه الگوی مثلث که باید بدانید
3 نوع مختلف از الگوهای مثلث وجود دارد: مثلث صعودی ، مثلث نزولی و مثلث متقارن.
همانطور که قبلاً اشاره کردم ، هر مثلث باید حداقل 2 بالا و 2 پایین داشته باشد که توسط 2 خط متصل شده و در راس مثلث ها قطع می شوند.
اجازه دهید نگاهی به هر سه الگوی الگوی مثلث واگرا مثلث بیاندازیم.
الگوی مثلث متقارن
این الگوی مثلث در بازارهای مختلف شکل می گیرد. گاوها و خرسها بلاتکلیف هستند که بازار باید در چه مسیری حرکت کند. اگر بالا و پایین ها را به هم وصل کنید ، به احتمال زیاد متوجه خواهید شد که زاویه مثلث ها تقریبا مساوی هستند. با این حال ، هنگامی که یک شکست رخ می دهد ، متوجه می شوید که یک روند قوی اتخاذ شده است. مطالعات نشان می دهد که بیشتر اوقات ، شکست در جهت روند فعلی رخ می دهد.
بنابراین چه زمانی وارد موقعیت می شوید؟ بلافاصله شکست رخ می دهد ، تجارت را در راستای روند جدید انجام دهید.
الگوی مثلث متقارن بر روی شمع های 5 دقیقه ای با قیمت EUR/USD در پلت فرم Binomo
الگوی مثلث متقارن در Binomo
با استفاده از این تصویر ، می توانید به راحتی موقعیت فروش را که 15 دقیقه یا بیشتر طول می کشد وارد کنید.
الگوی مثلث صعودی
این یک الگوی مثلث صعودی است که معمولاً در یک روند صعودی شکل می گیرد. پایین ترین خطوط توسط خط روند متصل می شوند. با این حال ، ارتفاعات با یک خط افقی (مقاومت) به ارتفاعات متصل می شوند. شکل مثلث را در تصویر زیر مشاهده کنید. وقتی این الگو شکل می گیرد ، به احتمال زیاد روند صعودی ادامه می یابد.
بنابراین بهترین نقطه ورود چیست. درست در جایی که شکست از سطح مقاومت رخ می دهد. در این مرحله ، شما باید یک موقعیت خرید را وارد کنید که 15 دقیقه یا بیشتر طول می کشد.
الگوی مثلث صعودی در Binomo
الگوی مثلث نزولی در Binomo
الگوی مثلث نزولی در امتداد یک روند نزولی شکل می گیرد. برای رسم آن ، اوج قیمتها را با خط روند متصل کنید. پایین ها نیز متصل هستند اما این بار با یک خط افقی تکیه گاه را تشکیل می دهند.
بهترین نقطه ورود به تجارت درست در جایی است که قیمت حمایت را از الگوی مثلث واگرا سر می گیرد و روند نزولی را از سر می گیرد. در اینجا ، شما باید موقعیت فروش 15 دقیقه یا بیشتر را وارد کنید.
الگوی مثلث نزولی در Binomo
نکاتی برای تجارت الگوهای مثلث در Binomo
الگوهای مثلث الگوهای ادامه روند هستند. هنگامی که این الگو شکل می گیرد ، به احتمال زیاد این روند در همان جهت ادامه می یابد. هدف اصلی شما این است که نقطه ای را مشخص کنید که قیمت ها شروع به شکل گیری می کنند و روند را شکل می دهند.
الگوهای مثلث زمانی بهترین کار را می کنند که در فواصل زمانی طولانی تری کار می کنید. این بدان معناست که باید از شمع هایی استفاده کنید که 5 دقیقه یا بیشتر دوام بیاورند. نمودار شما همچنین باید بازه زمانی طولانی تری از 30 دقیقه یا بیشتر را پوشش دهد. این امر تشخیص این الگوها و ورود به موقعیت های معاملاتی طولانی تر را آسان می کند.
الگوهای مثلث به خوبی با شاخص هایی مانند MACD کار می کنند. در بیشتر موارد ، متوجه خواهید شد که با وقوع یک وقفه ، حجم معاملات افزایش می یابد و 2 خط MACD جدا می شوند. این روند جدید را تأیید می کند. به تصویر زیر نگاهی بیندازید.
الگوی مثلث نزولی در کنار نشانگر MACD استفاده می شود
اکنون که نحوه استفاده از سه الگوی مثلث را آموخته اید ، به حساب تمرین Binomo خود سر بزنید و آنها را امتحان کنید. نتایج خود را در قسمت نظرات زیر به اشتراک بگذارید.
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگین متحرک – MACD (Moving Averages Convergence Divergence – MACD) یک اندیکاتور شتاب حرکات قیمت است که دنبالکنندهٔ روند بوده و از آن برای نمایش روابط بین دو میانگین متحرک یک سهم استفاده میشود.
اندیکاتور MACD با کسر میانگین متحرک نمایی 26 روزه (EMA) از میانگین متحرک نمایی 12 روزه محاسبه میشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد میانگین متحرک میتوانید از مطلب آموزشی «میانگین متحرک چیست؟» دیدن نمایید.
نتیجهٔ این محاسبات، خط MACD میباشد. یک میانگین متحرک نمایی 9 روزه از خط MACD به نام (خط سیگنال – signal line) شناخته میشود که در بالای خط MACD قرار میگیرد و بهعنوان صادرکننده سیگنالهای خریدوفروش عمل میکند.
معاملهگران ممکن است زمانی که MACD به بالای خط سیگنال حرکت کند وارد معاملات خرید شده و زمانی که MACD به سطوح پایینی خط سیگنال حرکت کند وارد معاملات فروش شوند.
اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک را میتوان به روشهایی گوناگونی تفسیر کرد اما معمولترین روشهای استفاده از این اندیکاتور شامل تقاطعها (crossovers)، واگراییها (divergences) و صعود – نزولهای شتابدار (rapid rises/falls) است.
نکات کلیدی:
- اندیکاتور همگرایی و واگرایی میانگینهای متحرک (MACD) از طریق کسر میانگین متحرک نمایی 26 روزه از میانگین متحرک نمایی 12 روزه بهدست میآید.
- اندیکاتور MACD زمانی که به بالای خط سیگنال حرکت کند، سیگنال خرید و زمانی که به پایین خط سیگنال حرکت کند، سیگنال فروش صادر میکند.
- سرعت این تقاطعها بهعنوان خرید افراطی یا فروش افراطی در بازار، تفسیر میشوند.
- اندیکاتور MACD به سرمایهگذاران کمک میکند تا درک بهتری از حرکات صعودی یا نزولی در بازار داشته باشند. این اندیکاتور همچنین میتواند در بررسی قدرت یا ضعف روند تغییرات قیمت به ما کمک کند.
فرمول MACD
MACD = میانگین متحرک نمایی 26 روزه – میانگین متحرک نمایی 12 روزه
MACD از کسر میانگین متحرک نمایی بلندمدت (26 روزه) از میانگین متحرک نمایی کوتاهمدت (12 روزه) محاسبه میشود.
یک میانگین متحرک نمایی (Exponential Moving Average – EMA) نوعی از میانگینهای متحرک است که وزن و اهمیت بیشتری به اطلاعات و دادههای اخیر قیمتی میدهد.
میانگین متحرک نمایی همچنین با نام میانگین متحرک وزندار نمایی (exponentially weighted moving average) نیز شناخته میشود.
یک میانگین متحرک وزندار نمایی در مقایسه با میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average – SMA)، واکنشهای بیشتری نسبت به تغییرات اخیر قیمتی نشان میدهد.
به یاد داشته باشید که میانگین متحرک ساده، وزن یکسانی به تمامی اطلاعات قیمتی در طول بازهٔ زمانی نسبت میدهد.
اندیکاتور MACD چه چیزی به شما میگوید؟
زمانی که میانگین متحرک نمایی 12 روزه (خط آبی در شکل زیر) بالای میانگین متحرک نمایی 26 روزه (قرمز) قرار میگیرد، اندیکاتور MACD دارای مقادیر مثبت و زمانی که میانگین متحرک نمایی 12 روزه پایینتر از میانگین متحرک نمایی 26 روزه قرار میگیرد، اندیکاتور MACD دارای مقادیر منفی خواهد بود.
هر چه فاصلهٔ MACD از خط پایه (صفر نمودار) بیشتر باشد – چه در بالای این خط و چه در پایین این خط – نشان میدهد که فاصلهٔ بین دو میانگین متحرک در حال افزایش میباشد.
در قسمت پایین نمودار، شما میتوانید دو میانگین متحرک نمایی را ببینید و مطابقت آنها با اندیکاتور MACD (خط آبی) و حرکات آنها به سمت بالا و یا پایین خط پایه ( baseline – خط قرمز نقطهچین) را مشاهده کنید.
اندیکاتور MACD معمولاً با یک هیستوگرام (histogram) بهنمایش گذاشته میشود. خطوطی که فاصلهٔ MACD و خط سیگنال را بهنمایش میگذارند.
اگر MACD بالاتر از خط سیگنال قرار داشته باشد، این هیستوگرامها در بالای خط پایه MACD قرار خواهند گرفت. اگر MACD زیر خط سیگنال قرار گرفته باشد، این هیستوگرامها در پایین خط پایه MACD به نمایش گذاشته میشوند.
معاملهگران از هیستوگرامهای MACD برای بررسی شتاب حرکات قیمتی صعودی و یا نزولی – زمانی که میزان آن بالاست – استفاده میکنند.
مقایسهٔ اندیکاتور MACD و قدرت نسبی RSI
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index – RSI) جهت صدور سیگنال خرید افراطی (overbought) یا فروش افراطی (oversold) با توجه به سطوح اخیر قیمت مورد استفاده قرار میگیرد.
اندیکاتور RSI یک نوسانگر است که میانگین افزایش و کاهش قیمتها در یک بازهٔ زمانی را محاسبه میکند، بازهٔ زمانی پایه، 14 روز بوده و مقادیر موجود در این اندیکاتور، از صفر تا صد متغیرند.
اندیکاتور MACD روابط بین دو میانگین متحرک نمایی را میسنجد، در حالی که RSI به بررسی تغییرات قیمت با توجه به بیشترین و کمترین قیمت اخیر میپردازد.
این دو اندیکاتور معمولاً در کنار یکدیگر استفاده شده تا به تحلیلگر تصویری بهتر از بازار را ارائه کنند.
این اندیکاتورها هر دو شتاب حرکات قیمت (momentum) را در یک بازار بررسی میکنند، اما از آنجایی که فاکتورهای متفاوتی را اندازهگیری میکنند، در برخی مواقع سیگنالهایی عکس یکدیگر میدهند.
برای مثال ممکن است RSI برای یک دورهٔ زمانی بالاتر از سطح 70 قرار گرفته باشد و نشاندهندهٔ وضعیت خرید افراطی طولانیمدت با توجه به قیمتهای اخیر باشد.
در حالی که در همان زمان، اندیکاتور MACD نشاندهندهٔ ادامهٔ رشد و افزایش شتاب حرکات قیمت در بازار باشد.
هر یک از این دو اندیکاتور میتوانند سیگنالی در خصوص بازگشت احتمالی روند، با استفاده از واگرایی (divergence) صادر کند (در واگرایی، قیمت به حرکت خود به سمت بالا ادامه داده در حالی که اندیکاتور به سمت پایین حرکت میکند، و یا بالعکس)
محدودیتهای استفاده از MACD
یکی از اصلیترین مشکلات واگراییها این است که آنها معمولاً سیگنال از یک بازگشت احتمالی قیمت میدهند اما درحقیقت هیچگونه بازگشتی رخ نمیدهد – در این حالت یک هشدار اشتباه (false positive) تولید میکنند.
مشکل دیگر این است که واگراییها همهٔ بازگشتهای قیمتی را پیشبینی نمیکند. به بیانی دیگر، آنها سیگنالهای بازگشت قیمتیای را صادر میکنند که در واقع اتفاق نمیافتند و یا به موقع سیگنالهای بازگشت واقعی را نمایش نمیدهند.
هشدار اشتباه واگرایی به این شکل، زمانی اتفاق میافتد که قیمت یک دارایی بهشکل افقی (sideways) حرکت کرده و برای مثال در یک رِنج قیمتی یا یک الگوی مثلث (triangle pattern) قرار بگیرد.
کاهش سرعت شتاب حرکات قیمت – چه در حرکات افقی و چه در حرکات روندی کند – باعث دور شدن اندیکاتور MACD از دو حد نهایی خود شده و آن را به خط صفر نزدیک میکند، حتی زمانی که هیچگونه بازگشت قیمتی واقعی وجود ندارد.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی مثلث میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی مثلث در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثالهایی از تقاطعهای MACD
همانگونه که در نمودارهای زیر میبینید زمانی که MACD به پایینتر از خط سیگنال حرکت کند یک سیگنال نزولی داریم که به ما میگوید که فرصت فروش در بازار فرارسیده است.
بهطور عکس، زمانی که MACD به سطوح بالایی خط سیگنال حرکت کند، اندیکاتور یک سیگنال صعودی میدهد و پیشنهاد میکند که احتمال یک حرکت صعودی در قیمت وجود دارد.
برخی معاملهگران پیش از ورود به موقعیت معاملاتی برای تأییدیهٔ این تقاطع صبر میکنند. این کار باعث کاهش ریسک تقاطعهای کاذب میشود، همچنین از ریسک ورود به معاملات زودهنگام جلوگیری میکند.
تقاطعها زمانی اتکاپذیرتر میشوند که با روند قالب مطابقت داشته باشند. اگر MACD به سطح بالای خط سیگنال، پس از یک دورهٔ اصلاحی کوتاهمدت در روند بلندمدت صعودی حرکت کند، سیگنال صعودی صادرشده تأیید میشود.
اگر MACD به سطوح زیرین خط سیگنال، در طی یک روند نزولی قالب که در حال اصلاح است، حرکت کند، سیگنال نزولی صادرشده تأیید میشود.
مثالهایی از واگراییها
زمانی که اندیکاتور MACD نقاط سقف و یا کفی را تشکیل میدهد که با نقاط سقف و کف نمودار متفاوت است یک واگرایی رخداده است.
یک واگرایی مثبت زمانی اتفاق میافتد که اندیکاتور MACD دو کف بالارونده ساخته در حالی که قیمت دو کف پایینرونده بسازد.
زمانی که روند طولانیمدت همچنان مثبت باشد، این سیگنال یک سیگنال صعودی معتبر است. برخی از معاملهگران واگراییهای مثبت را – حتی زمانی که روند کلی منفی باشد – بررسی میکنند زیرا آنها میتوانند سیگنالی از یک تغییر روند باشند، با این وجود که این تکنیک در این حالت از اتکاپذیری کمتری برخوردار است.
زمانی که اندیکاتور MACD دو قلهٔ پایینرونده را بسازد – در حالی که قیمت دو قلهٔ بالارونده ساخته است – یک سیگنال نزولی صادرشده و از آن تحت عنوان واگرایی منفی (negative divergence) یاد میکنیم.
یک واگرایی منفی که در طی یک روند نزولی بلندمدت شکل میگیرد بهعنوان تأییدیهای در نظر گرفته میشود که میگوید احتمال ادامهٔ روند وجود دارد.
برخی از معاملهگران به بررسی واگراییهای منفی در طی روند صعودی بلندمدت میپردازند زیرا آنها این واگراییها را نشانهای از تضعیف روند میدانند.
هر چند، این واگرایی نسبت به واگرایی که در یک روند نزولی شکل میگیرد از اعتبار کمتری برخوردار است.
مثالهایی از افزایش و یا کاهشهای سریع
زمانی که اندیکاتور MACD بهسرعت افزایش پیدا کرده و یا کاهش مییابد (میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت دور میشود)، سیگنالی صادر میکند که با توجه به آن متوجه میشویم که وضعیت خرید افراطی یا فروش افراطی بهزودی بهسطوحِ نرمال خود برمیگردد.
معاملهگران معمولاً این تحلیل را با اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) و یا دیگر اندیکاتورها بهمنظور کسب تأییدیه، ترکیب میکنند.
غیرمعمول نیست که سرمایهگذاران از هیستوگرام MACD بههمان شکلی که از MACD استفاده میکنند، بهره ببرند.
تقاطعهای مثبت یا منفی، واگراییها، افزایش یا کاهشهای سریع نیز میتوانند با استفاده از هیستوگرامها نشان داده شوند.
پیش از تصمیمگیری در خصوص استفاده از هر یک از دو مورد فوق، مقداری تجربه مورد نیاز است زیرا زمانبندی سیگنالهای صادره در MACD و هیستوگرام آن متفاوت میباشند.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در این حوزه هستید میتوانید از نقشه راهنمای دیجی کوینر به نام «درخت یادگیری» دیدن نمایید که از نقطه ابتدایی تا انتهای مسیر را ریل گذاری کرده است.
شما با مطالعه درخت یادگیری تا حد مطلوبی دانش خود را افزایش دادهاید اما برای حرفه ای شدن و انجام معاملات در این بازار نیاز به یک راهنمای مجرب و با تجربه دارید.
مجموعه دیجی کوینر بر آن است که با برگزاری کلاسهای آموزشی تجریبات چند ساله خود را در اختیار هم وطنان عزیز قرار دهد تا در این بحران اقتصادی بتوانند در آمد دلاری کسب نمایند. (تاریخ برگزاری کلاسها متعاقبا از طریق وبسایت اعلام خواهد شد.)
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
آموزش امواج الیوت به زبان ساده سری دوم
در سری اول آموزش امواج الیوت پرداختیم به تاریخچه و عملکرد الگویی آن همچنین در مورد ساختار ، اصول و قواعد آن توضیح دادیم.
گفتیم که با یک الگوی 8 موجی طرف هستیم که در نمودارها تکرار میشوند . این الگوی 8 موجی که شامل 5 موج جنبشی که امروز بصورت مفصل این 5 موج رابررسی میکنیم و به سراغ 3 موج اصلاحی A B C میرویم. که ترکیب این دو سری آموزش میشود آن چیزی که ما باید از الیوت یادبگیریم و از آن مطلع باشیم.
کسانی که آموزش سری اول را مطالعه نکردید از لینک زیر میتوانند اقدام کنند
اما در سری دوم که مهمترین قسمت آموزش هست موارد زیر را آموزش خواهیم داد
- معرفی و بررسی امواج جنبشی
- قوانین و اصول امواج جنبشی
- کاربرد امواج
- معرفی و بررسی قوانین امواج اصلاحی
مشخصات موج 2
- معمولا موج 2 _ 61/8 درصد به اندازه موج 1 را بازگشت دارد . در تحلیل تکنیکال از این عدد استفاده های زیادی میشود . درصدی است که در فیبوناچی میتوان از آن بهره برد.
- موج 2 بصورت a b c است ، پس اگر این ریز موج ها را در موج 2 شناسایی کردیم به احتمال زیاد موج 2 را درست تشخیص داده ایم.
- توجه داشته باشید که در موج B باید 3 ریز موج دیگر هم شناسایی کنیم.
- موج C هم که در داخل موج 2 قرار دارد باید دارای 5 ریز موج باشد. همانطور که مشاهده میکنید هیچ فرقی بین یک روند نزولی و یا صعودی نیست و این قوانین در هر دو حالت یکسان میباشد.
- ما در الیوت یکسری بایدها و نبایدها را داریم که با رعایت همین موارد میتوانید در تشخیص امواج بهتر عمل کنید . بیاد داشته باشید که موج 2 هیچ موقع نباید 100 درصد موج 1 را اصلاح کند اگر مشاهده کردید موج 2 صددرصد موج 1 را اصلاح کرد به نباید ها توجه میکنیم و تشخیص میدهیم که موج صورت گرفته موج2 نمیباشد.
- زمانی که 5 ریزموج C را مشخص کردیم میتوانیم متوجه پایان موج 2 شویم .
- اصلا پیشنهاد نمیکنم که در هنگام وقوع موج 2 اقدام به معامله کنید .
مشخصات موج 3
- هنگام شروع موج 3 یک نمودار بلند در اندیکاتور macd صورت میگیرد.
- در انتهای موج 3 احتمال ایجاد پترن کراب وجود دارد.
- موج 3 در اکثر مواقع بصورت 5 موجی است . شاید در موج1 امکان شناسایی 5 ریزموج بسیار سخت باشد چرا که ممکن است نوسانات بسیار ریزی ایجاد شود ولی در موج 3 اینطور نیست و در اغلب مواقع 5 ریز موج براحتی شناسایی میگردد.
- موج 3 در بازارهای سهام بلندترین موج خواهد بود و به هیچ عنوان نمیتواند کوتاهترین موج باشد .
- در موج 3 میتوانید موقعیت های بسیار خوب و با ریسک کم جهت بازکردن معامله بدست آورید .
مشخصات موج 4
موج 4 طبیعتا رابطه ای با موج 3 دارد که موج 2 با موج 1 داشت . به نوعی میشه گفت موج 4 و 2 خیلی میتوانند شبیه به یکدیگر باشند.
میزان برگشت قیمت در موج 4 میتواند 50 درصد ، 38 و 24 درصد باشه که متداول ترین این درصد ها 24 و 38 درصد هستند که میتوانید این درصدها را براحتی با فیبوناچی تشخیص دهید.
معمولا تریدرهای حرفه ای زمانی که با 24 درصد اصلاح موج4 مواجه میشوند دست به معامله نمیزنند چرا که ممکن است به اشتباه شروع موج 5 تشخیص داده باشند و شاید پرکردن اصلاح تا 38 درصد هم پیش برود.
خب دوستان پس متوجه شدیم که چگونه و با چه روشی میتوانید انتهای موج 4 و شروع موج 5 را تشخیص دهید ، سعی کنید درصدهایی که گفته شد را تاجای ممکن دقیق مشخص کنید .
مشخصات موج 5
تشخیص دادن موج 5 از سایر موج ها بسیار راحت تر بوده چرا که 4 موج قبلی آن را شناسایی کردید ، خیلی از اوقات پیش میاد که موج 1 و 2 را شماره گذاری کردید ولی بعد از چند لحظه از نوسان نمودار متوجه میشوید که این امواجی که نامگذاری کردید اصلا موج 1 و 2 بودند .
تنها مشکل ما در این هست که بتوانیم به درستی انتهای موج 4 را مشخص کنیم و در هنگام شروع موج 5 اقدام به معامله کنیم. در بازارهای مالی جهان بیشترین معامله ها در ابتدای شروع موج 5 الیوت صورت میگیرد.
- معمولا در پیوتهای موج 3 و 5 ما شاهده واگرایی بین قیمت و اندیکاتور هستیم و میشه گفت وقوع واگرایی یک الزام هست برای تایید بوجود آمدن موج 5 . به نوعی تاییدیه برای شماره گذاری صحیح ما میباشد.
- موج 5 هم مثل موج 1 و 3 یک موج پیشرو هست و باید 5 موجی باشد .
- از نظر الگوهای هارومونیک احتمال تشکیل پترن باترفلای وجود دارد که باز وقوع همین پترن میتواند انتهای یک موج پیشرو را مشخص کند.
معرفی و بررسی قوانین امواج اصلاحی الیوت
به طور کلی دو نوع اصلاح داریم
- اصلاح ساده
- اصلاح ترکیبی
اصلاح ساده یک الگوست به نام زیگزاگ. در تصویر زیر مشاهده میکنید که ما یک 5 موج صعودی داشتیم و که بعد از 5 موج همانطور که در سری اول آموزش توضیح دادیم باید یک اصلاح A B C داشته باشیم. این فرمتی هست که در A B C بصورت زیگزاگ اتفاق می افتد .
لذا این الگوی زیگزاگ میتوانید در موج 2 و 4 هم باشد.
زیگراگ چیست؟ زیگزاگ یک الگوی 3 موجی میباشد که شامل امواج A B C است . در زیگراگ موج B نمیتوانید بیشتر از 70 تا 75 درصد موج A را اصلاح کند.
در الگوی زیگراگ موج C باید و حتما یک LOW جدید زیر موج A بزند. به زبان ساده تر توضیح میدهم : در تصویر بالای مشاهده میکنید که موج C پایین تر از موج A بسته شده است که در این الگو هم بهتر است به برخی از این بایدها و نبایدها عمل کرد تا اشتباها اصلاح ترکیبی را شناسایی نکنیم و یا حتی باید توجه داشته باشیم موج B بیشتر از 75 درصد موج A را اصلاح نکند در غیر اینصورت اصلاح ما ساده یا زیگزاگ نخواهد بود.
معمولا در الگوی زیگراگ موج A دارای 5 ریز موج میباشد . لذا اگر بتوانید A را 5 موجی پیدا کنید در تشخیص دادن این الگو میتوان تا حد زیادی مطمئن باشیم.
در شکل زیر مشاهده میکنید که در الگوی زیگزاگ 5 موجی در A میباشد 3 موجی در B و اغلب هم 5 موجی در C
از دیگر بایدهایی که باید رعایت کنیم این هست که موج B حداقل 45 تا 50 درصد موج A را اصلاح کند .
موج C میتواند ضرایب 1.62 و یا 2.62 از موج A باشد.
در بعضی مواقع الگوی زیگزاگ با واگرایی که در اندیکاتور مکدی رخ میدهد پایان میبابد.
اما میرسیم به اصلاح ترکیبی که کمی پیچیده تر از الگوی زیگراگ میباشد.
سه نوع اصلاح ترکیبی وجود دارد
اصلاح مسطح تقریبا طول موج های یکسانی دارد در بالا گفتیم که موج B نباید بیش از 75 درصد موج A را اصلاح کند اما در الگوی اصلاحی مسطح همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید موج ها تقریبا طول یکسانی با یکدیگر دارند و یکی از مشخصه های اصلی این الگو میباشد .
از دیگر مشخصه های الگوی مسطح میتوان به این موارد اشاره کرد که Aو B دارای 3 ریز موج و C دارای 5 ریز موج میباشد
اصلاح نامنظم
در اصلاح نامنظم موج B نه تنها موجA را 75 درصد اصلاح میکند بلکه فراتر از محدوده موج 5 میرود . در بعضی مواقع که شماره گذاری را انجام میدهیم چون موج B یک قله بلند تر از موج 5 ایجاد کرده ما به اشتباه موج B را یک موج جنبشی تشخیص میدهیم و انتهای موج 5 را شناسایی میکنیم که باید در این موارد بسیار تمرکز کنید و به ویژگی های اصلاح نامنظم توجه داشته باشید تا اشتباهی در شماره گذاری شما پیش نیاید.
در این الگو موج C بصورت کامل موج A را اصلاح میکند و حتی فراتر از آن نیز میرود .
موج B با نسبتهای 1.15 و 1.25 موج A ساخته میشود.
موج C با نسبتهای 1.62 و یا 2.62 موج A ساخته میشود .
مهمترین موضوع در امواج اصلاحی پیدا کردن پایان موج C هست که میتوان متوجه پایان یک موج اصلاحی A B C شده و منتظر شروع یک 5 موجی جنبشی در نمودار باشیم .
اصلاح مثلث
در این نوع اصلاح هر موج ، موج قبلی خودش را کوتاه تر میکند . که میتواند بصورت مثلث صعودی یا نزولی باشد که در شکل زیر مشاهده میفرمایید .
وضعیتی پیش می آید که قله ها و دره ها نسبت به هم یا کوتاه و یا بلند میشوند در اصلاح منظم حداقل از 5 پیوت تشکیل شده و یک الگوی 5 موجی دارد و میتوانیم امواج را از A تا E نام گذاری کنیم.
اغلب مثلث ها را میتوان در موج 4 شناسایی کرد و گاهی هم موج B
یکی از خصوصیات بارزی که الگوی اصلاحی مثلث وجود دارد این هست که معمولا در یک سوم پایانی گوشه مثلث و پس از ساخته شدن موج E قیمت شروع میکند به شکستن خط روند بالای مثلث ( در روند های صعودی) و معمولا یک جهش ناگهانی قیمت صورت میگرد با یک کندل بلند و قدرتمند . برای همین الگو مثلث یک الگوی بسیار پرکاربرد در علم تکنیکال است
خب دوستان امیدوارم تا اینجای آموزش خسته نشده باشید چند نکته دیگر مانده که دانستن آن برای شما الزامی هست.
اگر ما در موج A شاهد یک حرکت به شکل A B C با الگوی مسطح مشاهده کردیم در موج B به احتمال زیاد یک الگوی زیگزاگ را خواهیم داشت .
همانطور که در شکل زیر مشاهده میکنید
ساختار الیوت را بصورت کلی و با زبانی ساده برای شما عزیزان بیان کردیم برای استفاده از آن در ترید باید بسیار تمرین کنید و جزئیات بیشتری را آموزش ببینید همچنین در گذشته هم تاکید کردم که فقط از الیوت در انجام معاملات استفاده نکنید بلکه از یک استراتژی عالی در کنار آن بهره ببرید تا بهترین نتیجه را بگیرید. لذا امواج الیوت در تایم فریم های بالا کاربرد دارد و بیشتر افرادی که در فضای فارکس الیمپ ترید فعالیت میکنند میتوانند از این الگوها نهایت استفاده را ببرند.
جزئیات خبر
بهطورمعمول الگوهای عمومی قیمت، سالهای متمادی در بین معامله گران در تحلیل تکنیکال جایگاه مناسبی داشته است و در بین ابزارهای تحلیل تکنیکال از محبوبیت خاصی برخوردار است. بخشی از الگوهای قیمت تحت عنوان الگوهای بازگشتی قیمت، به شناسایی روندهای جدید در چارت تحلیل تکنیکال کمک بسزایی میکند. بهمنظور آشنایی با الگوی سر و شانه در بورس، با ما همراه باشید.
الگوی سر و شانه سقف و کف در تحلیل تکنیکال
الگوی سر و شانه از الگوهای برگشتی است. همانطور که از نامگذاری آن مشخص است، الگوهای برگشتی، الگوهایی هستند که روند قیمت پس از تشکیل الگو در آنها تغییر جهت میدهد. الگوی سر و شانه، الگویی با سه قله است که دوتای بیرونی آن در ارتفاعی برابر و قلهی وسط از بقیه بلندتر است. در تحلیل تکنیکال، الگوی سر و شانه، نمودار خاصی را تشکیل میدهد که نشانگر تغییر بازار و شروع روند برگشتی است. طبق اطلاعات و تجربههای کسبشده، الگوی سر و شانه یکی از قابلاعتمادترین الگوهای برگشتی است. این الگو یکی از چند الگوی برتری است که با سطوح مختلفی از دقت، نشان میدهد روند صعودی یا نزولی سهم رو به پایان است.
معمولاً الگوی سر و شانه زمانی شکل میگیرد که قیمت سهم به سقف خود رسیده و بعد به کف آخرین حرکت صعودی خود برمیگردد. سپس قیمت از سقف قبلی بالاتر میرود تا دماغه را ساخته و بعد دوباره به کف اولیهی خود باز میگردد. درنهایت، قیمت یکبار دیگر افزایش مییابد، اما این بار به قلهی اول رسیده و روند نزولی به خود میگیرد.
الگوی سر و شانه سقف
این الگو در پایان یک حرکت صعودی رخداده و باعث تغییر جهت بازار و حرکت به سمت نزول قیمت میشود. در الگوی سر و شانه سقف، ما شاهد سه قله خواهیم بود. در بین این قلهها، قله وسط ارتفاع بیشتری نسبت به دو قله قبلی خود دارد که درواقع همان قسمت “سر” الگو هست و دو قله مجاور آنکه ارتفاع کمتری دارند، شانههای چپ و راست را تشکیل میدهند. به تصاویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، زمانی که حالت کلی الگو را در چارت پیدا کردید، باید منتظر شکسته شدن خط گردن بمانید. بهتر است شکست خط گردن پرقدرت انجام شود و سایر شرایط یک شکست مناسب را داشته باشد. درصورتیکه قیمت با حرکت بسیار سریع و قوی خط گردن را شکست و شما از ورود به پوزیشن جا ماندید، بهتر است منتظر حرکت برگشتی (پولبک) به خط گردن الگو بمانید و سپس وارد پوزیشن شوید. نکته قابلتوجه این است که در الگوهای سر و شانه، بین شانه چپ و سر باید واگرایی باشد، ایجاد واگرایی تأییدی بر تشکیل الگوی سر و شانه است.
اهمیت شیبخط گردن در الگوی سر و شانه سقف
خط گردن در الگوی سر و شانه سقف معمولاً شیب ملایم و رو به بالایی دارد. برخی اوقات این خط افقی میشود. ولی این دو حالت تفاوت چندانی باهم ندارند. هرگاه خط گردن در الگوی سر و شانه سقف دارای شیب نزولی شود، نشانه ضعیف بودن بازار است و اغلب به دنبال آن شانه راست ضعیفی نیز شکل میگیرد. تحلیلگر تا شکسته شدن خط گردن صبر میکند و اگر قصد فروش داشته باشد باید کمی بیشتر صبر کند؛ زیرا در حالتی که شیبخط کاهشی باشد اخطار فروش دیرتر صادر میشود. خط گردن صعودی نشانه قدرت بالای بازار است؛ ولی بازهم این مشکل وجود دارد که اخطار دیرهنگام صادر میشود.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه سقف)
حد زیان الگو، بالای شانه راست قرار میگیرد. البته در بعضی مواقع الگوهای سر و شانهای به وجود میآیند که ارتفاع شانه راست و سر نزدیک است. در این حالت میتوانید حد زیان را بالای قسمت سر قرار دهید تا حد ضرر مطمئنتری داشته باشید.
برای به دست آوردن حد سود کافی است فاصله قسمت سر تا خط گردن را اندازهگیری کرده و از مکانی که خط گردن شکسته میشود به سمت پایین اعمال کنید. بهعنوان نمونه به تصویر زیر دقت نمایید:
الگوی سر و شانه کف
این الگو بانام سر و شانه معکوس هم شناخته میشود و نکات ذکرشده در مورد حد سود و ضرر در الگوی سر و شانه سقف نیز شامل این الگو میشود. این الگو بعد از یک حرکت نزولی شکلگرفته و باعث تغییر جهت حرکت بازار به سمت بالا خواهد شد. ساختار این الگو نیز از سه کف تشکیلشده است که کف میانی، عمق بیشتری نسبت به دو کف مجاور خود داشته و اصطلاحاً تشکیلدهنده بخش “سر” الگو هست. بهمنظور درک بهتر توضیحات ارائهشده، به تصویر زیر دقت نمایید:
همینطور بهمنظور آشنایی با این الگو در چارت واقعی، به تصویر زیر دقت نمایید:
بهمنظور انجام معاملات با استفاده از این الگو، باید منتظر شکست خط گردن بود. به این شکل که هرچقدر شکست قویتر انجام شود بهتر است. همچنین درصورتیکه بعد از شکست خط گردن از ورود به پوزیشن جا ماندیم، باید منتظر پولبک به خط گردن ماند تا در آنجا بتوان با شرایط بهتری وارد پوزیشن خرید شد.
تشخیص حد زیان و حد سود الگو (سر و شانه کف)
در این الگو حد زیان، زیر شانه سمت راست قرار میگیرد؛ اما برای افرادی که قصد انتخاب حد زیان مطمئنتری دارند، زیر قسمت سر نیز جای مناسبی برای قرار دادن حد زیان است. البته این موضوع را در نظر داشته باشید که فاصله شانه راست تا سر بیشازاندازه بزرگ نباشد. حد سود این الگو نیز برابر بافاصله سر تا خط گردن است که باید از نقطهای که خط گردن شکسته میشود، به سمت بالا اعمال کنیم. به همین منظور برای درک بهتر به تصویر زیر دقت نمایید:
تفاوتهای الگوهای سر و شانه سقف و کف
در الگوی بازگشتی سر و شانه معکوس نیز شکسته شدن خط گردن برای کامل شدن آن ضروری است و تکنیکهای محاسبه قیمتهای هدف مانند الگوی سر و شانههای سقف است. تنها تفاوت جزئی که در کف میتواند وجود داشته باشد این است که تمایل بیشتری برای حرکات بازگشتی به سمت گردن وجود دارد که بعد از موج نزولی اتفاق میافتد.
روش مناسبتر برای بررسی این تفاوت، این است که هر بازار پس از فقط یک رکود یا سکون میتواند نزول کند. کاهش تقاضا یا تمایل برای خرید در میان معامله گران اغلب برای هدایت بازار به سمت نزول کافی است؛ اما بازار پس از سکون و ناکارایی نمیتواند ناگهان صعود کند. قیمتها تنها در صورت برتری یافتن تقاضا بر عرضه و هجوم بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان میتوانند صعود کند.
سخن آخر
الگوی سر و شانه، یکی از الگوهای بازگشتی است که پس از تشکیل ساختار الگو در انتهای روند، انتظار چرخش روند وجود دارد. در الگوی سر و شانه سقف، انتظار ریزش و در الگوی سر و شانه کف، انتظار رشد قیمت را خواهیم داشت. از این الگو میتوان برای تشخیص اصلاحهای مقطعی نمودار و یا چرخش روند اصلی نمودار استفاده کرد.
الگوی مثلث
مبنای کار چارتیست ها در تحلیل تکنیکال بررسی نمودارهای قیمتی است. زمان و حجم معاملات در روند چارت قیمتی تأثیر زیادی دارد. چارتیست ها برای بررسی نمودار و پیش بینی آینده ی بازار مورد نظرشان از الگوهای مختلفی استفاده می کنند. یکی از این الگوهای پرکاربرد، مثلث است که انواع مختلفی دارد. آن می تواند تأثیر زیادی در نتیجه ی تحلیل های تریدر بگذارد.
لذا همین امر سبب شده تا مقاله ی حاضر الگوی مثلث و انواع آن را مورد بررسی قرار دهد. اما اگر شما به عنوان یک معامله گر بازارهای مالی با آن آشنا نیستید حتما این مقاله را دنبال کنید.
فهرست محتوای مقاله
متقارن
کاهشی
افزایشی
انبساطی
الگوی مثلث چیست؟
آن جزء الگوهای ادامه دهنده ی کوتاه الگوی مثلث واگرا مدت یا میان مدت است. دقت داشته باشید معمولا این شکل حدود یک تا سه ماه طول می کشد تا در نمودار قیمتی تشکیل شود.
بنابراین اگر کم تر از یک ماه نظیر این شکل را مشاهده کردید آن شکل پرچم است؛ چون زمان تشکیل الگوی پرچم کوتاه تر از مثلث می باشد.
یعنی وقتی آن در چارت دارایی ای همچون سهام شکل بگیرد، نشان دهنده ی این است که بازار بعد از یک اصلاح یا استراحت کوتاه، روند فعلی اش را ادامه می دهد.
یعنی اگر روند صعودی بوده دوباره بعد از استراحت کوتاه، صعودی بودنش ادامه پیدا می کند و بالعکس.
البته این شکل در بعضی مواقع به دلایل مختلفی همچون الگوهای برگشتی عمل می کند. پس برای اطمینان خاطر بعد از تأیید این شکل، حتما از اندیکاتورهای کمکی جهت اطمینان بیش تر استفاده کنید.
دقت داشته باشید این الگو می تواند به شما سیگنال خرید و فروش خوبی بدهد.
حتی حالت استراحت قبل از تشکیل شدن آن می تواند یک موقعیت بسیار مناسب جهت نوسان گیری باشد.
به طور کلی این شکل زمانی به وجود می آید که در ابتدا معامله گران، چه خریداران و چه فروشندگان، به اندازه ی لازم قدرتمند نیستند تا بتوانند یک روند را مشخص کنند.
همین موضوع سبب می شود این الگو شکل بگیرد. در مورد حجم معامله در این جا باید به نکات زیر توجه داشته باشید:
انواع الگوی مثلث
آن انواع مختلفی از جمله متقارن، کاهشی، افزایشی و انبساطی دارد که ویژگی های هر یک بیان خواهد شد.
متقارن
در این جا دو ضلع متقارن ولی با شیب برعکس دیده می شود؛ یعنی دیگر ضلع افقی در این نوع وجود ندارد. در شکل متقارن احتمال دارد شکستگی در ضلع پایینی یا بالایی آن صورت گیرد.
در این صورت شما باید صبر کنید تا شکست، اتفاق بیفتد سپس شما می توانید نظر بدهید. البته بیش تر انتظار می رود که شکست ضلع در همان جهت روند باشد.
توجه کنید وقتی یکی از ضلع های بالا یا پایینی مقاومت و یا حمایتی شکسته گردند و بعد از آن کندلی شکل گیرد که آن را تأیید نماید، می توانید به آن سیگنال اعتماد نمایید.
کاهشی
نام دیگر آن مثلث نزولی است که خط حمایتی افقی در سمت پایین و خط روند مقامتی درست بالای آن تشکیل می شود.
این شکل بیانگر پایین آمدن تدریجی قیمت است؛ یعنی قدرت الگوی مثلث واگرا فروشندگان زیاد است. همین امر سبب می شود که بعد از استراحت قیمت، خط حمایتی شکسته شود و بازار روند نزولی را در پیش گیرد.
البته این شکل صد در صدی ادامه دهنده نخواهد بود و ممکن است بنا به شرایطی برگشتی هم عمل کند.
افزایشی
نام دیگر آن مثلث صعودی است. آن وقتی شکل می گیرد که یک خط افقی رو به بالا در نقش مقاومتی و یک خط روند حمایتی رو به پایین تشکیل شده باشد.
این شکل نشان دهنده ی این است که ابتدا قدرت خریداران برای شکست خط مقاومت کافی نبوده و نمی توانند سفارش گیری از سطح معینی را انجام دهند.
اما در نهایت بعد از گذشت زمان، قیمت به طرف بالا حرکت می کند، روند صعودی شکل می گیرد و خط مقاومتی شکسته می شود.
دقت داشته باشید این صعودی که با شکست خط مقاومتی شکل گرفته می تواند پرقدرت باشد.
هم چنین توجه کنید تشکیل شدن این شکل صد در صد به معنای شکست خط مقاومتی نیست و ممکن است قیمت نه تنها به سطح حمایتی نزدیک شده بلکه آن را نیز بشکند و برگشتی عمل کند.
یعنی به جای یک روند صعودی شاهد یک روند نزولی باشید. پس برای این که اطمینان بیش تری پیدا کنید لازم است از اندیکاتورها نیز جهت تأیید کارتان استفاده نمایید.
به عنوان مثال از اندیکاتور مکدی و واگرایی های موجود در آن استفاده کنید تا با خیال آسوده تری معاملاتتان را انجام دهید.
انبساطی
نام دیگر آن الگوی پهن شونده است. این شکل معمولا در چارت قیمتی بسیار به ندرت دیده می شود. آن الگوی مثلث واگرا به شکل یک مثلث برعکس (واژگون) است.
شکل انبساطی نشانه ی یک بازار پر از هیجان است که کنترل کردن آن کمی دشوار است. این حالت بیش تر بیانگر این است که علاقه به خرید بیش تر است.
در اغلب موارد هم در این موقعیت یک سقف حمایتی قوی در بازار ایجاد می شود.
توجه داشته باشید همه ی شکل های مثلثی که در موردشان صحبت شد دارای دو خط همگرا بودند. اما شکل مثلث انبساطی همان طور که از نامش هم مشخص است برعکس دیگر شکل های مثلثی است.
به این معنا که دو خط تشکیل دهنده ی آن از هم دور می شوند. به اطلاح به این شکل انبساطی، بلندگوی دستی هم می گویند.
دقت داشته باشید در شکل های مثلثی دیگر، زمانی که حجم به رأس شان نزدیک می شد، میزانش کاهش می یافت ولی در شکل انبساطی حجم همراه با بسط پیدا کردن بازه ی قیمتی بالا می رود.
جمع بندی الگوی مثلث
دانستید که برای تحلیل بازار نیاز است از الگوها استفاده کنید. آن ها بسیار متنوع هستند.
یکی از این الگوهای بسیار کاربردی، مثلث است که انواع مختلف متقارن، کاهشی و افزایشی آن زیاد در الگوی مثلث واگرا چارت سهام مشاهده می شوند. اما مثلث انبساطی به ندرت دیده می شود.
ویژگی کلی شان این است که آن ها جزء الگوهای ادامه دهنده محسوب می شوند. یعنی روند اگر نزولی باشد بعد از یک حالت رنج دوباره به شکل نزولی ادامه پیدا خواهد کرد و بالعکس.
اما همیشه این الگوها ادامه دهنده نیستند. احتمال دارد این شکل های مثلثی بنا به شرایط الگوی مثلث واگرا مختلف همچون قدرت خریدارن و فروشندگان، تأثیرات ریسک سیستماتیک و … به شکل برگشتی عمل کنند.
برگشتی به این معنا که اگر روند صعودی است بعد از اصلاحاتی کوتاه، نزولی خواهد شد یا برعکس.
از میان شکل های مثلثی، مورد انبساطی بسیار اندک در چارت قیمتی سهام به چشم می خورد و آن برعکس دیگر شکل های مثلثی دارای دو خط همگرا نیست.
در الگوی مثلث واگرا شکل متقارن، دو ضلع متقارن ولی با شیب برعکس دیده می شود. در شکل کاهشی یا نزولی خط حمایتی افقی در سمت پایین و خط روند مقامتی درست بالای آن شکل می گیرد.
در شکل صعودی یا افزایشی هم یک خط افقی رو به بالا در نقش مقاومتی و یک خط روند حمایتی رو به پایین شکل می گیرد.
اما در کل برای موفقیت در بازارهای مالی حتما در کنار الگوهای انتخابی تان، اندیکاتورها را نیز به کار بگیرید تا سودآوری های بیش تر و ضررهای کم تری را تجربه نمایید.
اگر دوست دارید با اندیکاتورها آشنا شوید در سایت آکادمی طهرانی اطلاعات مربوط به آن ها قرار داده شده است.
اگر سؤالی هم دارید در بخش سؤالات سایت مطرح نمایید تا مشاوران مالی ما پاسخگوی شما باشند.